عشایر و طوایف همدان
*نوشته عباس فیضی
*تدوین و بازنویسی: مهدی بهخیال
*قسمت دوم
ب). فرهنگ عامیانه
در این بخش نگاهی گذرا میکنیم به آداب و رسوم (ـ فولکور) ایلات و طوایف با موضوعاتی چون: برپا کردن چادر، گلهداری، پختوپز، از ختنهسوران تا گوش سوراخ کردن، آئین عروسی، آئین مرگ و دیگر معتقدات
برپاکردن چادر
روز حرکت
در بین ایلها مرسوم است که چند روز مانده به روز حرکت، یکی از پیرمردهای ایل از روی تقویمهای نجومی روز مبارک و سَعْدی را انتخاب کرده و به اطلاع تمامی افراد ایل میرساند مثلاً روز یکشنبه جهت حرکت بسیار خوب و سعد است و نحسی در آن واقع نشده است، از اینرو خودتان را جهت حرکت آماده کنید. افراد ایل به محض شنیدن روز مبارک (سعد) اقدام به بستهبندی کرده و خود را جهت روز موعود آماده میکنند.
ساعت حرکت
در بین ایل مرسوم است که در روزی که قرار است افراد ایل حرکت کنند، از صبح زود بزرگترهای ایل از خواب بیدار شده، سپس حیوانات و بارها را آماده کرده و پس از صرف مقدار کمی صبحانه اقدام به حرکت میکنند. ساعت حرکت را پیش از بیرون آمدن آفتاب قرار داده و این را به فال نیک میگیرند و عقیده دارند که اگر کاروانی از ایل حرکت کند و مسافتی از محل اولیه دور شود و طلوع آفتاب را مشاهده کند در آن سفری که در پیش دارند آسیب و صدمه و زیان نخواهند دید و سفر آنها به خوبی و خوشی سر خواهد شد. از اینرو در روز حرکت، تمام افراد ایل خود را مهیا کرده و پیش از بالا آمدن آفتاب محل اولی خود را ترک میکنند و به محض مشاهد طلوع آفتاب بچهها، زنها و مردها شروع به دست زدن و پایکوبی میکنند و این طلوع را بسیار خوشیمن و پر برکت دانسته و عقیده دارند که سفر آنها به خوشی و خرمی سر خواهد آمد.
هوای روز حرکت
در بین ایل مرسوم است که چون روز سعد (مبارک) معلوم شود، هوا صاف باشد یا بارانی، حرکت را آغاز کنند و همانگونه که گفته شد اگر هوا صاف باشد و طلوع آفتاب دیده شود بسیار خوشحال شده و آن سفر را خوشیوم و پر برکت میدانند. اما اگر هوا ابری باشد و در موقع حرکت، باران شروع به باریدن کند سفر را از جهت پرورش دامها خوب میدانند و عقیده دارند که در این سفر به دامهای آنها فواید بسیار خواهد رسید. زیرا باران را مقدمهای میدانند برای محلی که قرار است در آن مکان فرود آیند و آن محل را بسیار پر علف، سبز و خرم میدانند، لذا در آن محل باراندازی را شروع میکنند.
ستارهشناسی
پیرمردها و پیرزنهای ایل در شناخت ستارهها تجرب بسیار دارند و قبل از بارندگی و رعد و برقهای کوهستانی که محل سکونت آنها آسیب ببیند در شبهای بهاری که هوا صاف باشد و ستارهها دیده شود از روی ستارهها و نیز از وجود ابرها پیشبینی میکنند که هوا در روز بعد آفتابی است یا بارندگی خواهد شد، از اینرو در ماههای دوم و سوم بهار اغلب پیرها ساعتهای چندی به بررسی ستارهها مشغولند و هوای روز بعد را به اطلاع افراد ایل میرسانند.
چادر زندگی
به طور کلی موقعی که ایل قصد حرکت به ییلاق را میکند تا زمانی که در شهر میباشد جهت استراحت و زندگی کردن از چادر استفاده میکند. از اینرو هر ریش سفیدی بنا به تعداد نفرات خانواد خود چادری تهیه میکند که بتواند در آن زندگی و استراحت کند. چادری که هر ایل از آنها استفاده میکند دوخت خودشان است و توسط زنها بافته میشود، اما در تهی مواد آنها از مردها نیز کمک میگیرند؛ همچنین در موقع برپا ساختن چادرها مردها نیز به زنها کمک میکنند.
ساخت چادر
وسایلی که در ساخت چادر از آنها استفاده میشود عبارت است از: موی بز، کمی پشم، طنابهای نخی ضخیم، چوبهای یک شکل، مقداری میخهای بزرگ آهنی (گل میخ) و پارچ مخصوص چادر که آب از آن عبور نمیکند.
جهت بافتن چادر ابتدا زنها موی بز را که بسیار خشن و پر دوام است با دوکهای دستی یا چوبی به صورت نخ در آورده، سپس شروع به بافتن چادر میکنند، بعد از بافته شدن چادر ـکه توسط زنها در مدت ۱ الی ۲ ماه طول میکشدـ با طناب، چوب و میخ در هر جایی که تعیین گردد چادر را برپا میکنند. بعد از اینکه اسکان هر محل تمام شد چادرها را جمع کرده و در جای دیگری برپا میکنند.
مقام ریش سفید
در هر ایل مقام ریش سفید بسیار مهم است و دستورات او را کامل اجراء میکنند. ریش سفید در هر ایل همچون رئیس و بزرگ ایل شناخته میشود.
در ایل اگر اختلافی بروز کند وی اختلاف را از بین برده و محبت و صفا را برقرار میکند. همچنین در کارهایی که بخواهند انجام دهند با نظر او و مشورت او صورت میگیرد.
حمام کردن
مردان و پسر بچهها نزدیک ظهر یا بعدازظهر که هوا گرم میشود در میان آب جویها و چشمهها که آبش گرم میشود حمام کرده و شستوشو میکنند. آنها به جای صابون از گیاهی کوهی و سدر، و نیز از گِل سرشور جهت شستن موی سر استفاده میکنند. زنان و دختر بچهها در اطراف چشمهها با برپا کردن چادر عمل استحمام را انجام میدهند.
زنها نیز جهت تمیزتر شدن موی سرشان از سدر و گل سرشور استفاده میکنند و در میان آنان مرسوم است که پیش از استحمام کردن به موی سر خود حنا گذاشته و به ابروهای خود گرد خورشید کشیده و روز بعد آن را در حمام میشویند و عقیده دارند که گیاه سدر و گل سرشور مو را تمیز و براق و صاف میکند و گرد خورشید نیز ابروهای پیوسته و کمانی آنها را سیاه و پر رشد میکند؛ از اینرو در میان زنها و دختران ایل رسم است که هر چند یک مرتبه به ابروهای خود گرد خورشید کشیده و آن را همیشه سیاه و پر رنگ نگاه دارند.
سوارکاری
فن سوارکاری در میان ایل بسیار رایج است و یکی از بهترین تفریحات و سرگرمیها برای جوانها و حتی پیران میباشد. افراد ایل چون از کار خارج میشوند با اسبهای قویهیکل و تندرو خود شروع به سوارکاری میکنند و این کار بهقدری زیبا و باشکوه است که در آن هنگام دیگر افراد ایل از زن و دختر گرفته تا پیر و جوان در میدانگاه سوارکاری ـکه اغلب در کنار چادرها انتخاب میشودـ جمع شده و سوارکاران را تماشا میکنند.
شکار
از دیگر سرگرمیهای رایج در میان ایل شکار حیوانات و پرندگان است، که اغلب توسط پیرمردان و جوانهای ایل انجام میشود، و آنها با تفنگهای تکلول، سرپر و دولول که در بیشتر ایلات موجود است؛ ـدر مواقع بیکاری و خارج شدن از کار روزانهـ به شکار حیوانات و پرندگان میروند. آنها اگر موفق به شکار حیوان بزرگی همچون بز کوهی، غاز یا اردک میشدند آنرا به میان چادر میآوردند و پس از کباب کردن به سایر افراد ایل تقسیم میکردند.
خالکوبی
در هر دو ایلی که در همدان زندگی میکنند موضوع خالکوبی در بین زنان و مردان آن ایل صورت میگیرد و عقیده دارند که با کوبیدن خال علاوه آنکه زیبا میشوند بدن آنها از نظر سلامت تضمین میشود و نیز معتقدند اگر کسی خال نکوبد به خام باد مبتلا خواهد شد. علامت خام باد هم به این شکل است که باد در بدن وارد میشود و تمام یا قسمتی از بدن در آن باد جمع میشود و به شدت درد میگیرد، از اینرو به محض اینکه کسی مبتلا به خام باد شود فرد را خالکوبی میکنند.
خالکوبی اغلب توسط زنها صورت میگرفت و روش آن به این شکل بود که ابتدا ۱۰ـ۱۵ عدد سوزن را میآوردند، آنگاه استاد فن سوزنها را با سرعت در محل مورد نظر فرو میکرد، در همان لحظه شخص دیگری فرد را میگرفت و خالکوب مرتب سوزنها را با سلیقه و مهارت فرو میکرد. بعد از تمام شدن کار سوزن زنی، مقداری سرمه و پودر گیاهی مخصوص (که از ریش گیاهی کوهی به دست میآمد) روی محل سوزنها میریختند، آنگاه محل را با دستمال میبستند و بعد از ۲۴ ساعت آن را باز میکردند. در مدت یک هفته هر روز روی محل سوزنها را با روغن حیوانی یا کره چرب میکردند تا اینکه بعد از پایان هفته نقشها خوب میگرفت و محل خالها نیز خوب میشد.
داغ کردن
در میان ایل اگر کسی زخم بد در بدنش بیرون میآمد و با هیچگونه دوایی مداوا نمیشد علاجش را داغ کردن میدانستند.
روش داغ کردن به این شکل بود که ابتدا آهنی را ـکه مخصوص این کار داشتندـ روی آتش قرار میدادند تا خوب سرخ شود سپس آهن را روی قسمت زخم قرار میدادند و پس از لحظهای قسمت سوخته شده را با مالیدن پمادی نرم که از روغن کرچک و چند نوع گیاه کوهی ـکه از ریش درختهای کوهی تشکیل میشدـ چرب میکردند.
گلهداری
چادر جهت حیوانات
جهت در امان ماندن حیوانات در ایل برای آنها چادر برپا میکنند. چادری که برای حشم در ایل برپا میشود بدون سقف است و از موی بز و پشم دیگر حیوانات تهیه میگردد. آنان این چادرها را در فاصل بسیار کم و نزدیک چادر خودشان برپا میکنند تا در شب از حیوانات با خبر باشند.
نگهداری حشم
در میان ایلات به نگهداری گوسفند و بز بیشتر اهمیت داده میشود تا گاو، چون جهت چرا بردن حیوانات، گوسفندها و بزها را راحتتر میتوانند ببرند و آنها را سیر کنند تا گاوها؛ از اینرو فقط به پرورش گوسفند و بز اقدام میکنند. همچنین اغلب گوسفندهای پرورش داده شده در میان ایل گوسفندان شیری هستند تا از شیر آنها جهت تهی لبنیات و سایر فراوردهای شیری استفاده کنند، به غیر از نگهداری گوسفند و بز در هر ایل، هر خانواده چند تا اسب، قاطر و یا شتر جهت حمل و نقل اموال ایل در زمان کوچ نگاه میدارند اما اغلب ایلات که در همدان زندگی میکنند از اسب و قاطراستفاده میکنند تا شتر.
ساعات چرا
هر روز یک ساعت پس از بیرون آمدن آفتاب یک یا چند نفر، حیوانات ایل را از اطراف چادر مخصوص خود به اطراف کوهها و دامنههای کوه میبرند و آنها را در چمنزارهای پر علف مشغول چرا میکنند و چون نزدیک ظهر میشود حشم را به اطراف چشمهها و رودخانهها برده و به آنها آب داده میشود پس از آب دادن ۱ الی ۲ ساعت در کنار تختهسنگها گوسفندان را به حالت استراحت رها کرده، پس از آن مجدداً گوسفندان را به چرا برده تا یک ساعت به غروب که به چادر بر میگردند.
به محض ورود حیوانات به چادر زنان و مردان شروع به دوشیدن شیر حشم میکنند، سپس مقداری علوفه برای آنها میریزند تا روز بعد. صبح روز بعد زنان و مردان زودتر بلند شده ضمن دادن آب به حیوانات دوشیدن شیر را آغاز میکنند، پس از اتمام شیردوشی حیوانات را آماده برای چرا به صحرا میکنند. این کار هر روزه انجام میشود تا زمانی که بخواهند کوچ کنند.
مداوای زخم حیوانی
اگر از حیوانات ایل (گاو، گوسفند، بز، اسب، قاطر) در بدنش زخمی پیدا میشد و آن زخم بر اثر خراش بود آن را با مرهم نرمی که از روغن کرچک، روغن بادام، و چند نوع گیاه (خشک کوهی) درست میکردند مداوا مینمودند.
اما اگر زخم حیوانی زخم کهنه و ماندهای بود، ابتدا میلهای را در آتش میگذاشتند تا خوب سرخ شود سپس میل داغ شده را لحظهای روی قسمت زخم میگذاشتند و پس از برداشتن آن مقداری ریش برگ ـکه از کوهها جمعآوری میکردندـ روی آن میپاشیدند و آن قسمت را خوب میبستند؛ آنگاه پس از چند روز آنرا باز کرده و دوباره از گیاه یاد شده روی زخم میریختند تا زخم بهبود پیدا میکرد.