قوانین دستوپاگیر؛ عامل بیتوجهی مالکان به آثار و ابنیه فرهنگی
*مهدی غلامی
*کارشناس مرمت بناهای تاریخی
بیتوجهی به حفظ ارزشهای تاریخی شهرها و توجه صرف به توسعههای شهری جدید، منجر به دگرگونی فرم و ساختار این مراکز و خالی شدن بافتهای تاریخی و باارزش شهری (که همواره باید نمودی از هویت، تاریخ، فرهنگ و حیات شهری باشن ) از سکنه و بهوجود آمدن کالبد بدون روح شهری به علت فرسودگی شدید در اثر بیتوجهی به هویت محلات تاریخی شهری، جملگی تحت تأثیر عوامل متعدد است.
بافتهای تاریخی ایران از بافت مهم عودلاجان تهران تا مرکز شهر تاریخی نائین در روند توسعه شهری به مرور از بین میروند. هنگامی که بولدوزرهای بیرحم شهرداری خانههای ب نظیر چمن کبابیان را ویران کردند، خود را در جرمی شریک کردند که سالها بعد بولدوزرهای مالکان و متصرفان دیگر بناهای قدیمی در دل بافت کهن شهر مرتکب شدند. کسی مخالف زندگی امروزی نیست، اما مگر شناسنامه فاخر تاریخی ما مغایرتی با این زندگی دارد؟
اهمیت بناها، یادمانها و بافتهای با ارزش شهری ایجاب میکند که مورد حفاظت قرار گیرند، در مقابل رشد و پیشرفت مستلزم برخورداری از برنامههای مدون توسعه برای آینده شهرهاست. چالش اصلی از آنجا آغاز میشود که برخی رویکردهای مبتنی بر توسعه، ثروتهای فرهنگی و میراث ملی را تضعیف میکنند و برخی دیگر از رویکردهای مبتنی بر حفاظت، توسعه بافتهای با ارزش شهری را محدود میسازند. بدین ترتیب کالبد و فعالیت دچار دگرگونی و فرسایش شدهاند. فرسایش از مهمترین مسائل مربوط به بافت است که باعث بیسازمانی، نداشتن تعادل، نداشتن تناسب و بیقوارگی آن میشود (مرمت شهری، حبیبی، مقصودی،۱۳۸۱)
در دهه اخیر، رشد بیرویه و ناهماهنگ کالبد شهرها بدون شک صدمات جدی و جبرانناپذیری بر بافتهای تاریخی شهرهای ایران وارد آورده است. هسته قدیمی و مرکزی شهرهای تاریخی با تحمیل طرحهای ناقص شهری مواجه بوده و در نتیجه اجرای این طرحها، آسیبهای فراوانی در آ ها ایجاد شده است؛ بسیاری از مدیران و مسئولان اداره این شهرها، اعم از اعضای شوراهای شهر، شهرداران، برنامهریزان شهری و مدیران میراث فرهنگی از درگیرشدن با مسائل و معضلهای بافت تاریخی و سامان دادن به آنها به شدت اکراه دارند و نمیدانند که چگونه میتوان از این مناطق برای تأمین نیازهای امروزی استفاده کرد. (نشریه پژوهشهای نوین علوم جغرافیایی، معماری و شهرسازی، موسوی،۱۳۹۸)
کشورهای پیشرو در این زمینه تعامل بین ضرورتهای حفظ قسمت قدیمی شهر و توسعه بافت نوین شهری را به نحو بارزی رعایت کردهاند. با نگاهی به شهرهای تاریخی اروپا که در آنها بافت تاریخی شهرها یکی پس از دیگری برای استفاده امروزی مرمت و نوسازی میشوند، میتوان رهیافت مناسبی را به دست آورد. این رهیافت چیزی نیست جز استفاده مناسب دوباره از بخش قدیمی شهرها به عنوان ثروتهای مادی و فرهنگی. (نشریه پژوهشهای نوین علوم جغرافیایی، معماری و شهرسازی، موسوی ، ۱۳۹۸)
حفاظت و صیانت از خانههای تاریخی ضرورتی انکارناپذیر برای حفظ هویت تاریخی است اما در برخی مواقع بیتوجهی پس از ثبت ملی و قوانین دست و پاگیر برای بازسازی و نوسازی، موجب بیتوجهی مالکان به ارزش این آثار مهم تاریخی است. مالکانی که گلایههای فراوان از بیتوجهیها، بیپولیها و محدودیتهای دستوپاگیر از سوی میراث فرهنگی دارند و ثبت ملک خود در فهرست آثار ملی را به مثابه تصاحب با پوشش قانون میدانند.
این بناها اگرچه تاریخی نامیده میشوند اما تفاوت بسیاری با دیگر آثار باستانی دارند و آن حقوق ملکی آنهاست.
آثار تاریخی و باستانی از مالکیت ملی و عمومی برخوردار هستند، بر همین اساس دولت کار حفظ، نگهداری و یا تعیین نوع بهرهبرداری از آنها را بر عهده دارد. اما این بناها اگر چه دارای ارزش فرهنگی و تاریخی هستند اما متعلق به افرادی است که مانند هر شهروند صاحب حق دیگر خواستار اعمال حقوق ملکی خود روی این املاک هستند. در حالی که این مالکان به علت منع دستگاههای دولتی و نوع کاربری این منازل در طرح جامع شهری امکان اعمال حقوق کامل مالکانه خود از جمله تخریب و تبدیل آنها را ندارند. نتیجه اینکه این خانهها که توسط هم مالکان و هم دستگاه دولتی متولی که به علت کمبود اعتبار توان خرید آنها را ندارد کم و بیش رها شدهاند شرایط مرمتی نامناسبی دارند. (نشریه بخارا، مرداد و شهریور ۱۳۹۴ – شماره ۱۰۷)
تجربه تخریب آثار تاریخی و خانههای قدیمی ثبت شده در فهرست آثار ملی در همدان و دیگر شهرهای کشور نشان میدهد دیگر ثبت در فهرست آثار ملی هم نمیتواند حافظ آثار تاریخی و کهن، از تیشه بیفرهنگی و ناآگاهی تخریب گران و افراد منفعت طلب باشد.
هیچ کسی انتظار ندارد یک دستگاه دولتی یا شهرداری تمام خانههای قدیمی شهر را بخرد، زیرا چنین چیزی امکانپذیر نیست. این مسائل با چوب و قانون قابل حل نیست. جامعه باید نسبت به چنین مسائلی حساس باشد و هر شخصی ابتدا باید از خودش شروع کند، در حالی که اشکال ما این است که همه منتظریم یا توقع داریم که ابتدا دیگری آغازکننده باشد.
مردم انتظار دارند وقتی به آنها گفته می شود، خانهشان در فهرست آثار ملی ثبت شده، از ارزش آن کاسته نشود. در حالی که می بینیم، اگر خانهای تا روز پیش، مثلا چند میلیارد تومان ارزش مادی داشت، قیمت آن پس از ثبت در فهرست آثار ملی بسیار کاهش مییابد. علاوه بر مسائل فرهنگی و بیاطلاعی یا اطلاعرسانی نادرست، گاهی در تخریب آثار تاریخی مسائل اقتصادی نیز در میان هستند. حتی میتوان گفت که مسائل اقتصادی مادر تخریبها هستند. (نشریه بخارا، مرداد و شهریور ۱۳۹۴ – شماره ۱۰۷)
با بررسی عوامل موثر در تشدید تخریب در بافتهای تاریخی کشورمان در مییابیم که عوامل بسیار گوناگونی بر بافت موثرند. به دلیل تعدد عوامل موثر کنترل و هدایت آنها برای ساماندهی و احیای بافت تاریخی عملاً با حوزههای گوناگونی ارتباط دارد. از مردم ساکن یا غیرساکن در بافت، برنامهریزان و طراحان شهری همگی در موفقیت برنامههای حوزه بافت تاریخی موثرند. همکارینکردن یا همراهینکردن هرکدام از گروههای ذینفع یا ذینفوذ در این امر منجر به موفقنشدن طرحها و برنام ها خواهد شد. به همین دلیل در کشور ما به علت همین ناهماهنگیها و تعدد عوامل و نبود کنترل و هدایت از سوی یک نهاد واحد، برنامههای بازسازی و احیای شهرهای تاریخی ما توفیق چندانی نداشته است. بنابراین عنصر مدیریت که در حقیقت عنصر انسجامبخش و هماهنگکننده کلیه فعالیتهای مربوط به بافت تاریخی است بیشترین تأثیر را در این مسئله دارد. بدیهی است استقرار نظام نوین مدیریتی و هدایت بافت تاریخی یا شهر نیازمند تصویب قوانین و مقررات جدیدی است که ضمن رفع مشکلات قوانین پراکنده این حوزه نحوه مدیریت بافتهای تاریخی را روشن کرده و اختیارات لازم را در این حیطه مدیریت جدید اعطا و تسهیل میکند. با توجه به مسائل و مشکلات بیشمار کشورهای در حال توسعه همچون ایران، متاسفانه رسیدگی به مسائل بافت تاریخی و حفظ میراث فرهنگی در اولویت چندم آنها قرار می گیرد، از اینرو لزوم ایجاد یک عزم ملی و تغییر نگاه فرهنگی مردم و مدیریتی حاکمان به این میراث تاریخی غیرقابل تکرار، از اولویتهای اساسی است که منجر به تغییر سیاستها و اولویتهای دولتمردان شده و با بهرهگیری از عامل برنامهریزی که قالبی است برای اعمال مدیریت صحیح و مداخله آگاهانه و هدفمند با در نظر گرفتن تمامی ابعاد و انتخاب روشهای مداخله در بافتهای کهن شهری، بسته به نوع ضرورت و در همین راستا مورد توجه قرار دادن مسائل بافت کهن در کلیت نظام شهری است که میتواند عرصه را برای بهبود اوضاع نابسامان و اعمال مدیریت موثر و بهرهگیری از ظرفیتهای این حوزه مهیا کند.