مؤلفههای مهم در خودکشی جوانان
*معصومه محمدیسیف
*جامعهشناس
شاید از خودتان پرسیده باشید چه کسانی در جامعه کنونی دست به خودکشی میزنند، باید چنین گفت که بهطور کلی میزان خودکشی در مردان بزرگسال ۴ برابر زنان است. زنان بیشتر مبادرت به خودکشی میکنند، اما اقدامات خود را به اندازه مردان به نتیجه نمیرسانند. شاید به این دلیل است که این اقدامات خودکشی توسط زنان ناشی از فروپاشی عصبی در یک مقطع است.
«امیل دورکیم» جامعهشناسی که بهطور تخصصی به موضوع خودکشی پرداخته است، استدلال میکند که هرچه فرد خود را از زندگی اجتماعی منفک سازد، اجتماع یکپارچگی خود را از دست میدهد و در نتیجه با ضعیف و ناتوانشدن گروههای اجتماعی که فرد بدانها وابسته است، فرد کمتر به آنها وابستگی پیدا میکند و به خود وابسته میشود و «تنها قواعد رفتاری را که برمبنای منافع شخصیاش استوار باشد، میپذیرد» و سرانجام در نتیجه این خود فردی در برابر خود اجتماعی، فرد به خودخواهی یا فردگرایی افراطی خواهد رسید. عوامل بسیاری به نسبتهای خودکشی بستگی دارند؛ مانند جنس مذکر، بیوهگی، مجرد یا مطلقهبودن، تمرکز جمعیت، بحرانهای اقتصادی، سکونت در کلانشهرها و شهرهای بزرگ، سابقه اختلافات خانوادگی در زمان کودکی، اختلالات روانی و بیماریهای جسمی.
خودکشی چیست؟
دورکیم خودکشی را اینگونه تعریف میکند: هر نوع مرگی که نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم کردار مثبت یا منفی خود قربانی است که میدانسته، باید چنان نتیجهای به بار آورده. اقدام به خودکشی را میتوان چنین تعریف کرد که عملی که توسط خود فرد به قصدکشتن خود انجام شده است. این عمل میتواند منجر به آسیب غیرکشنده شده باشد یا آسیبی در پی نداشته باشد. مرگ ناشی از آسیبرساندن، مسمومکردن و یا خفهکردن خود وقتی که شواهد موجود حاکی از آن است که این کار توسط خود فرد انجام شده و قصد کشتن خود را داشته است. دورکیم استدلال کرد که در جامعه و گروههای اجتماعی، نیروها و فشارهایی وجود دارند که عمل خودکشی را تشویق یا تقبیح میکنند. بنابراین خودکشی از عوامل و نیروهای اجتماعی برمیخیزد.
تهدید به خودکشی
در ابتدا به موضوع تهدید به خودکشی پرداخته میشود که تهدید به خودکشی گاهی به صورت شفاهی و رفتاری از فرد مورد نظر دیده میشود که نشاندهنده انجام دادن این عمل در آینده نزدیک است؛ چنین گفتار و رفتارهایی از اهمیت بالایی برخوردار است و چنین شخصی، علایم تهدیدکننده خودکشی را از خود نشان میدهد؛ شاید بتوان گفت نشاندادن این علائم، نوعی کمکخواهی از دیگران است که او را از این وضعیت ناهنجار روحی و روانی نجات دهند و غفلت اطرافیان از این موارد جبرانناپذیر است.
تهدید به خودکشی را میتوان چنین معنی کرد که هر رفتار کلامی یا غیرکلامی که فریاد میزند، فرد قصد صدمهزدن به خود را داشته و ممکن است یک اقدام به خودکشی یا سایر رفتارهای مربوط به آن در آینده نزدیک اتفاق افتد.
عوامل استرسزا مانند مشکلات مالی و یا مشکلات ارتباط بین فردی در این میان نقش مهمی دارند. گاهی فرد اقدام به خودکشی میکند، اما موفق به مرگ نمیشود، شاید بتوان این مورد را با هشداری به اطرافیان نشان داد، هر چند تمایل فردی که به خودکشی فکر میکند و حتی موفق هم نشود، نسبت به مرگ صفر نیست، چنین اقدامهایی بیشتر در نوجوانان و جوانان مشاهده میشود که در قضاوت و موارد شناختی خود دچار مشکل شدهاند، اما غفلت اطرافیان از اقدام به خودکشی ناموفق، خودکشی موفق را در پی دارد. همچنین، هماهنگی و میثاق در خودکشی بین چند نفر و سندرم ورتر یا خودکشی تقلیدی در موضوع خودکشی دارای اهمیت است.
افسردگی
یکی از مولفههای مهم خودکشی در افراد، افسردگی است. این مولفه یکی از حیاتیترین موضوعاتی است که در بحث خودکشی و برای پیشگری از آن لازم است و کوتاهی از این امر، باعث بروز اتفاقات غیرقابل جبرانی خواهد شد؛ افکار خودکشی همان نشخوارهای ذهنی و ناامیدیهاست، زمانی که فرد با والدین خود درگیری داشته باشد یا توانایی مقابله با موقعیتهای اضطراب و استرسزای شدید را نداشته باشد و گاهی مصرف الکل و موادمخدر و احساس بدبینی به آینده، همه در تشدید افکار خودکشی دخیل هستند و اگر بخواهیم به ریشه اصلی چنین افکار ناکارآمدی اشاره کنیم، باید انگشت اتهام به سوی افسردگی فرد متمایل شود که تأثیر در رفتار، تفکر و احساسات شخص گذاشته است؛ پس افکار خودکشی ممکن است در همه گروههای سنی رخ بدهد، اما در افراد مبتلا به اختلال افسردگی بسیار بیشتر است. نزدیک به ۹۰ درصد بزرگسالانی که اقدام به خودکشی میکنند به اختلال روانی قابل تشخیصی مبتلا هستند. رایجترین آنها افسردگی اساسی، سوءمصرف مواد، وابستگی به الکل، اسکیزوفرنی و اختلال دو قطبی است. گرایش به خودکشی ویژگی بارز در تعدادی از اختلالهای شخصیت نیز هست. افسردگی برای برخی افراد، به قدری عذابآور است که افکارشان مکرراً به سمت گریختن از شکنجهای که هر روز تجربه میکنند، گرایش مییابد. افرادی که به این نقطه میرسند، احساس میکنند از امکانات لازم برای مقابلهکردن با مشکلات خود برخوردار نیستند. با این حال همه خودکشیها به قصد خاتمهدادن به زندگی صورت نمیگیرند.
احساس بنبست
شایعترین حالت ادراکی در خودکشی احساس بنبست است که مشخصه آن دید بسته و محدود است. به نظر میرسد افرادی که قصد خودکشی دارند، ناتوان از در نظر گرفتن سایر گزینهها یا انتخابها هستند و کلنگری را از دست میدهند، بنابراین مرگ در دید آنها یگانه راه فرار است.
نیازهای روانی ناکامشده
اساسیترین عامل فشارزا در خودکشی نیازهای روانی ناکام شده است. ناتوانی فرد در رسیدن به معیارها یا انتظارات بالا، ممکن است منجر به احساس ناکامی، شکست و بیارزشی شود. هنگامی که پیشروی به سوی اهداف متوقف میشود، برخی افراد نسبت به خودکشی آسیبپذیر میشوند.
ناامیدی – درماندگی
عمدهترین هیجان در خودکشی ناامیدی – درماندگی است. بدبینی نسبت به آینده و این باور که هیچ چیزی نمیتواند موقعیت زندگی شخص را بهبود بخشد، ممکن است شخص را به سوی خودکشی سوق دهد.
بیمارهایهای جسمی
بیماریهای جسمی (مانند دیابت تشخیص داده نشده، کمبود آهن و مشکلات تیروئید و بیماریهای جسمی ناتوانکننده) در یک سوم تا نیمی از خودکشی افراد ۶۰ سال به بالا نقش دارد. همچنین یک گروه پرخطر برای خودکشی افراد با دردهای مزمن هستند.
عوامل خطر خودکشی
عوامل خطر، عواملی هستند که خطر اقدام به خودکشی را افزایش می دهند. وجود یک یا چند عامل خطر، احتمال خودکشی را افزایش میدهد، اما لزوما خودکشی را پیشبینی نمی کند. اگرچه همه عوامل خطر قدرت پیش بینی کنندگی یکسانی ندارند، اما به عنوان یک اصل کلی، هر چه تعداد عوامل خطر بیشتر باشد احتمال خودکشی نیز افزایش مییابد. عوامل خطر انواع مختلفی دارند که در زیر به آنها اشاره شده است:
عوامل جمعیتشناختی
سن- معموال میزان فوت ناشی از خودکشی با افزایش سن باال میرود. سه دوره سنی با خطر بالایی
خودکشی همراه است: ۱ ) اواخر نوجوانی/ اوایل جوانی (۱۵-۲۴ سالگی) ۲ ) میانسالی ۳ ) سالمندی (۶۵ به بالا).
جنسیت- میزان فوت ناشی از خودکشی در مردان بیشتر از زنان است. زنان بیشتر از مردان احتمال دارد
اقدام به خودکشی کنند، اما مرگومیر ناشی از خودکشی در مردان بین ۲ تا ۳ برابرزنان است. این تفاوت ناشی از آن است که مردان از روشهایی برای خودکشی استفاده میکنند که شانس نجات در آن بسیار کم است و یا وجود ندارد مثل شلیک با اسلحه یا حلقآویزکردن.
راهکارها
برنامه پیشگیری از خودکشی
عوامل خطر و نشانههای هشداردهنده خودکشی را برای خانواده توضیح دهید تا بتوانند احتمال خطر را به طور مداوم پایش کنند. برای این کار به صورت روشن به آنها آموزش دهید که چگونه در خارج از جلسات درمان و یا پس از ترخیص از بیمارستان این کار را انجام دهند. توضیح دهید که خودکشی یک سری عوامل هشداردهنده اولیه دارد که اگر به موقع تشخیص داده شوند، میتوان از اقدام به خودکشی پیشگیری کرد. این نشانهها، عبارتند از: بیتوجهی به رفاه شخصی، کاهش پیشرفت تحصیلی یا عملکرد شغلی، تغییر الگوی خواب و خوراک، تغییر الگوی تعاملات اجتماعی مانند انزوا و کنارهگیری از خانواده، دوستان و اجتماع، بیعلاقگی و بیتوجهی به احساس دیگران، اشتغال ذهنی با موضوعات مرگ، بهبود ناگهانی خلق بعد از یک دوره افسردگی، تلاش برای رتق و فتق امور شخصی، نومیدی، خشم، اضطراب یا احساس به بنبسترسیدن، سوءمصرف الکل و مواد یا افزایش آن، رفتارهای خطرناک یا انجام رفتارهای پرخطر.
علاوه بر نشانههای فوق، یک سری علائم هشداردهنده خطر حاد خودکشی نیز وجود دارد که خانواده باید در صورت مشاهده هر یک از آنها، فورا و بدون فوت وقت از یک پزشک یا روانپزشک کمک بگیرید.
تهدید به صدمهزدن یا کشتن خود یا صحبت در مورد آن
تهیه وسایل خودکشی مانند اسلحه، قرص و یا درصدد تهیه آن بودن
نوشتن یادداشت خودکشی و یا وصیتنامه
اضطراب و بیقراری شدید
خشم یا کینهجویی و حس انتقام زیاد و کنترلنشده
همچنین، علاوه بر آموزش ارزیابی خطر خودکشی به خانواده، باید آنها را در فرایند مدیریت خطر خودکشی، بهویژه در مواقعی که خطر خودکشی بالا میرود، درگیر کنید. با ایجاد یک ارتباط کاری خوب با خانواده و آموزش آنها، اعضای خانواده میتوانند نقش حمایتی موثری در پیشگیری از خودکشی داشته باشند.