محیط زیست و آموزش؛ یک تراژدی

0

*آرمان نوری

سهم محیط‌ زیست در آموزش مدارس ناچیز است. این سخن اغراق است، زیرا محیط زیست هیچ اولویت و اهمیتی ولو درجه چندم ندارد. تنها سخنانی که از دوران مدرسه در این رابطه به یاد می‌آورم، حرف‌های مسئولان مدرسه سرصف برای ما دانش‌آموزان کلافه از روده‌درازی بود. گهگاه باید این را می‌شنیدیم که در مدارس ژاپن برای جمع‌کردن زباله مستخدم وجود ندارد و آن‌ها چقدر با فرهنگ هستند یا خیابان‌های اروپا چه قدر تمیز هستند و بحث‌هایی شبیه به این. وضعیت در خانه و خانواده هم بهتر از این نیست، خانواده توصیه به کم‌مصرفی آب و برق به دلیل هزینه بر شدن مصرف آن می‌کند. البته این سخنان بی‌جا نیست، اما فقط سطح قضیه است.

عمق مسئله بحران بی‌آبی ناشی از بی‌فرهنگی است که امسال با تمام وجود با آن درگیر بودیم و روزهای اول برای تهیه آب آشامیدنی به دل کوه زده بودیم تا از چشمه‌های طبیعی آب تهیه کنیم که همان‌ها را هم با زدن چاه خشک کردیم. هنوز فرهنگ زباله انداختن در سطل، نزد کثیری از مردم سوسول بازی است! بدون این‌که یاد گرفته باشیم انباشت زباله و به خصوص پلاستیک در محیط چه زیانی به ما می‌زند. کل فوق برنامه محیط زیست شاید به اندازه چند دقیقه مانور زلزله هم نشود. بی‌کاربردبودن مطالب اغلب حفظ کردنی کتب درسی هم سخنی تکراری است. با وجود این همه فارغ التحصیل رشتهً کشاورزی، چرا همچنان کشاورزی غرق‌آبی جایش را به روش‌های نوین آبیاری نداده؟ چرا همدان بی‌آب قطب تولید سیب‌زمینی با مصرف بالای آب است؟ چرا رودخانه الوسجرد طی چند سال تبدیل به فاضلاب شد؟ و چرا این فارغ‌التحصیلان در ساخت تصفیه‌خانه و آبیاری نوین به کار گرفته نمی‌شوند؟ چرا نمی‌پرسیم که با آب آشامیدنی استحمام هم می‌کنیم و در توالت هم با آن خودمان را تمیز می‌کنیم؟

فرهنگ‌سازی، آموزش و ایجاد روحیه مطالبه‌گری می‌تواند در بلندمدت تأثیر خوبی ایجاد کند، نمونه‌ای از چنین اقداماتی، طرح همیاران پلیس در دهه هشتاد بود که دانش آموزان را با مباحث راهنمایی رانندگی آشنا و از طرفی مطالبه‌گر می‌کرد. با فرهنگ‌سازی دیگر کمتر کسی بستن کمربند ایمنی را سوسول بازی می‌داند. و این فرهنگ‌سازی در زمینه بهداشت و محیط زیست و الگوی مصرف هم باید انجام شود. ایجاد مدارس تخصصی محیط زیست امری ضروری است که نباید به آن نگاه سیاست‌زده و امنیتی شود. اقلیم جهانی بر اثر گرمایش زمین در حال تغییر است، بیهوده نیست که جنگ‌های آینده را جنگ آب می‌نامند؛ ایران به دلیل مدیریت نادرست و خشک‌سالی‌های مداوم آسیب‌پذیرتر از اقصی نقاط دنیاست. به وضوح می‌شود دید که بحران بی‌آبی که خوزستان و امسال همدان به آن دچار شد کل کشور را در برگرفته و تبدیل به تراژدی جمعی شده و آن وقت باید به دل کوه وکمر زد برای فرار به محیطی برای زنده ماندن. آن وقت است که کل اولویت‌های فعلی ما از معیشت تا حقوق مدنی به دلیل این‌که محیط زیست در آن جایی نداشت، بی‌معنی می‌شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.