*فاطمه ذکاوتی قراگزلو
کتاب «قهوهخانه در همدان» به قلم «علی اصغر حمدیه» در سال ۱۳۹۹ توسط حوزه هنری استان همدان به چاپ رسیده است. این کتاب حاصل یک کار پژوهشی است که در ۷ گفتار تدوین شده و همدانشناس گرامی جناب آقای دکتر اذکایی مقدمه وزینی بر آن نگاشتهاند.
مولف در فصل نخست به تاریخچه قهوهخانه و جایگاه آن در عصر صفوی میپردازد. مشروح تاریخچه قهوهخانه در همدان در فصل دوم آمده است. قهوهچیان و کارکنان آن را میتوان در فصل سوم دنبال کرد. خواننده میتواند ملزومات و تزیینات قهوهخانه را در فصل چهارم مطالعه کند. مشروح اصناف قهوهخانهای از جمله نقاشان، نقالان، شمایلگردانان و معرکهگیران و پهلوانان در فصل پنجم آمده است. کارکردهای ادبی و اجتماعی قهوهخانهها را می توان در فصل ششم دنبال کرد. اگر خوانندهای مشتاق دانستن آمار قهوهخانهها و قهوه خانهداران همدانی است، باید آن را در فصل هفتم جستجو کند. بخش پیوستها، شامل اسناد و عکسهایی است که یکی از جالبترین قسمتهای کتاب است.
همانطور که در سرآغاز پیشگفتار آمده است مولف از کودکی همراه با عمویش به قهوهخانه میرفته و در جوانی نیز قهوهخانه پاتوق او بوده است و به اقتضای شغل و علایق فرهنگیاش با این مکان آشنایی کامل دارد. از این رو دست به نگارش کتابی در خور توجه و ارزنده زده است. نثر کتاب شیواست و مولف از منابع متعددی در نگارش اثرش استفاده کرده است. نخستین کتاب در این موضوع با عنوان «قهوهخانههای ایران» به قلم دکتر «علی بلوکباشی» در سال ۱۳۷۵ به زیور طبع آراسته شد که مولف از آن در نگارش کتاب خود با رعایت اصل امانت، بهرههای فراوان برده است.
در جامعه سنتی ما هر نهادی که بنیاد میگرفت، با نظام اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه همخوانی داشت.(ص۲۳) قهوهخانه یکی از این نهادهای اجتماعی دیرین است که گویا در تداوم خراباتهای کهن، میخانه یا میکده در ادبیات فارسی ما از آن یاد شده است.(ص۲۲) در عصر صفویه با ثبات در حکومت، در کشور امنیت برپا شد. دولتهای عثمانی و صفوی در طول حیات خود، با یکدیگر روابط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی داشتند. یکی از این مبادلات فرهنگی قهوهخانه بود که با همه ملزوماتش از عثمانی در زمان شاه تهماسب به ایران آمد و از اینحا به کشورهای عربی رفت.(ص۳۵) صفویان با اعلام تشیع به عنوان مذهب رسمی، نیاز به تبلیغ آن داشتند و نقالان و مسئله گویان برای رسوخ عقاید شیعی در بین عوام، بهترین افراد به شمار میآمدند. آنها مسائل مذهبی را به زبان ساده و همچنین داستانهایی از زندگی حضرت علی (ع) را برای مردم میگفتند. قهوهخانه مرکز اجتماع و پخش اخبار و رسوخ افکار اجتماعی در تودههای روستانشین و حتی شهری بود. (ص۳۶) قهوهخانه بعدها هم محل اجتماع اصناف مختلف و هم مرکزی برای کاریابی و پاتوق قومی و مکانی برای نقالی و داستانسرایی بوده است.(ص۲۳)
جالب است که قهوهخانه در کشورهای عربی، غیر از حصیر و قلیان و قهوه نیست. اما در ایران قهوهخانه یک پاتوق است که معماری آن هویت دارد و فضایی برای ارتباطات انسانی است.(ص۴۰) قهوهخانه در عصر صفویه پاتوق شعرا، ادیبان، نویسندگان، سخنوران، نقالان، نوازندگان و نقاشان و حتی در زمان مشروطه مکانی برای تبادل اخبار و بحثهای سیاسی بوده است. بعدها پیشهوران و اصناف مختلف و نامهنویسان و شکایتنویسان و حتی شرخرها و بیشتر مشاغلی که مردم بدانها نیاز داشتند، در قهوهخانه گرد هم میآیند.(ص۴۳)
نویسنده محترم جزییات بسیاری را در مورد قهوهخانهها، بازیها، نقاشی قهوهخانهای و نقالی و فهرست بالابلندی از قهوهخانهها و قهوهخانهداران همدان را در کتابش آورده که آن را خواندنی و جذاب کرده است.