منشور عشق
*قاسم امیری
*شاعر
گفتهاند و میگویند و پس از این خواهند گفت: «عشق پیری گر بجنبد سر به رسوایی زند». این منشور دنیای رجالههاست. با عشقهایی سرشار از گوشت. از مرد و مالکیت، عشق برای کشش، برای فرزندان تپل و سالم، عشق یعنی قرین موفقیت، کامجویی و کامستائی، عشق خوراک غریزه و سرانجام پُفکردن، تفکردن پسمانده آن. به هر کس و ناکسی به اندازه پول و قدرتش تا از عشق کمال استفاده را ببرد. در این میان، روانشناسی و اخلاق و مکاتب، نیز با روادید اخلاقی و انسانی و منشورهای گوناگون تبصره و بند، جاده را صاف و هموار میکنند، تا شاهد مقصود را در آغوش کشند. از اینجا بشنو که عامی مردی لوطی در کرانه، در گوشه خلوت دنیای پیرامونی، ریگی در تالاب خفته سنت و رسوم میاندازد. که بازتاب و امواج ریز و درشتش، به قول نیما: «خواب در چشم ترم میشکند». گاه عشق پیری از آن دست و بیآنکه وصلتی دست دهد و کامی روا شود. منشور عشق میشود و تحسین اندوهبار و جاودانگی را رقم میزند. با جوهری که هرگز پاک نمیشود که در گوش جان، حک میکند.
عشق آواز خوشی است که باید از دور شنید و هرگز نزدیک نشد. حدیثی تلخ که جهان طمعورز و اهل داد و ستد، با عشق گوشتین آن را برنمیتابد و در جایی قرار گرفته که دست دراز بدان دسترسی ندارد و بزاق جان را نیز به ترشح نمیاندازد. متأسفانه این داستان کوتاه (داش آکل)، را فقط از راست به چپ خواندهاند. با برداشتی سهلالوصول و زود هضم، با گذشت و چشمپوشی مردانه از ثروت و مکنت و دختر زیبا و پشتکردن به بخت و اقبال تا جهان مرد سالار با آن پز بدهد، اما حدیث اصلی چیز دیگری است. در پس پشت حدیث بسیار نزدیک عامه، صورت دیگری این عشق را در قصه دیگری به نام لاله میبینیم. آن مرد که دختری را از سر راه برمیگیرد و بزرگ میکند، اما دل در گرو او میگذارد. بیآنکه راز دل افشا کند تا که روزی سرزده، به خانه میآید و عشق خود را در کنار جوانی مشاهده میکند. مرد عاشق بیآنکه حرکتی، اعتراضی و حس مالکیتی و جنبشی ازش سر بزند، سر را پائین میاندازد و برای همیشه گم میشود، ضمن آنکه خانه و هر چه را به آنها وامیگذارد.
آقایان! و خانمها! و دنیا! این عشق است. زمینی هم هست. تا مغز جان و استخوان زمینی و انسانی است نه برای این که مرد گذشت میکند، خطا مپندارید، برای آنکه عشق مالکیت نیست. اقبال روزمره نیست، عشق حرف و حدیث دیگری است که باید خوانش آن را از درون فرابگیری. این عشق از هر زبان متروکی، سختتر، باید الفبای آن را یاد بگیری.