یک کارشناس میراث فرهنگی:
میراث فقط مال میراث فرهنگی نیست
توتونچی: میراث فرهنگی متعلق به سازمان میراث فرهنگی نیست. به همه اقشار جامعه تعلق دارد. خبرنگاری که پیگیر مباحث فرهنگی میشود، استاد دانشگاهی که در کلاس برای دانشجویان تدریس میکند، نیروی اجرایی که در استانداری وجود دارد، مدیریت شهری که در شهرداری است و تمام ساکنین این بافتها در بافت بازار (بافت قدیم)، تمام بازاریان و تمام اقشار مختلف جامعه باید دست به دست هم بدهند تا این آثار حفظ شود.
*مهرداد نهاوندچی
*دانشجوی دکترای محیط زیست
همدان سه سال است که به صورت جدی در حال طیکردن مسیری برای ثبت منظر شهری-تاریخی هگمتانه است. در حال حاضر بخشی از بافت تاریخی همدان، با صدور مجوزهای ساختوساز توسط سازمانهای متولی مدیریت شهری، در حال تخریب است. در این زمینه، با «بهرام توتونچی» کارشناس باسابقه میراث فرهنگی و رئیس سابق پایگاه هگمتانه همصحبت شدیم.
پازلهای هویتی
این کارشناس میراث فرهنگی در گفتوگو با همداننامه درباره حفظ بافت تاریخی شهر همدان چنین میگوید: عملا آن چیزی که در بافت تاریخی همدان وجود دارد، بافت منسجم و یکدستی نیست؛ دلیل آنهم هجمههایی است که در مقاطع مختلف به این بافت شده است. آن چیزی که ما در بافت تاریخی پیگیر آن هستیم، پازلها و هویتهای گذشته است که به دنبال آن هستیم، این پازلها را یکی پس از دیگری بیاوریم و سرجای اصلی خودش قرار بدهیم و این هویت نیمهجان را احیا کنیم. مدتهاست که شاهد مرمت بناهای تاریخی (به صورت تک بنا) هستیم. این بناها یا در مالکیت خصوصی یا دولتی بوده که با تعامل توانستیم، مشارکت را انجام دهیم. در مواردی که مالکیت خصوصی باشد، به دلیل وجود مالکیت مشاع و وجود وراث، همکاری برای کار ترمیم سختتر هم میشود. نگهداری بافت و هویتهای گذشته تنها از دست سازمان میراث فرهنگی برنمیآید. میراث فرهنگی، میتواند اعلام خطر و کارهایی از این دست کند. در دهه هفتاد برای ترمیم آثار تاریخی در میدان امام، با مدیریت شهری – مانند پلیس ساختمان شهرداری- مشکل داشتیم. بعد از گذشت سه دهه، جایگاه و نگاه شهرداری تغییر کرده است. اما مشکل آنجاست که شهرداریها، خودگردان نیستند؛ یعنی منابع درآمد مطمئن و مشخص ثابتی برای ارتزاق و زندگی ندارند. یک بخشی از درآمد شهرداریها با فروش تراکم و تعامل با بخش خصوصی در ساختوساز است، که شهرداری در قبال صدور مجوز و پروانه ساختوساز این چرخش مالی را شکل میدهد.
توتونچی ادامه میدهد: از طرفی بافتهای قدیمی ما به دلیل ارزشی که جامعه کمتر به آن وقوف دارد، ارزشهایی است که باید ماندگار شود. ما سالها مرمتهای متعددی میکردیم، برای آنکه این ارزش و هویت حفظ شود. هدف این بود که در این بافت تاریخی نگاهها از تک بنا به بافت، تغییر پیدا کند. در واقع این ارزش باقی بماند که در کنارش ما ارزشهای دیگری را بیافرینیم. یک فضاها و مواردی که مشابه یا سازگار با آن اثر تاریخی شکل بگیرد و آن بنای تاریخی را تحت شعاع قرار ندهد و مکملی باشد برای بهتر بیانکردن و بهتر معرفیکردن آن اثر و هویت.
وی میافزاید: ما در همدان کار سختی را داریم. اگر با بافت تاریخی شهر یزد مقایسه کنیم، در بافت یزد به دلیل انسجامی که در آن وجود دارد، حفاظت، حراست و احیای آن خیلی کار سختی نیست. خود ساکنین نیز به دلیل آنکه سالها در آن مناطق، نسل در نسل زیستهاند، تداوم حیات در آنجا وجود دارد. اما همدان برخلاف یزد پیش از انقلاب، مورد توجه قرار نگرفت و این امر باعث از بین رفتن بخشی از بافت تاریخی همدان در آن دوره شد.
جایگاه مدیریت شهری در حفظ بافت تاریخی
توتونچی اظهارات خود را در مورد جایگاه مدیریت شهری در حفظ و نگهداری بافت تاریخی چنین بیان میکند: مدیریت شهری برای ساختوساز در بافت نیمهجان، متروکه یا زمینخالیهای موجود در بافت، مجوزهایی را صادر میکند. مجوز در این مناطق بر چه اساسی باید باشد؟ باید از سازمان میراث فرهنگی استعلام گرفته شود. متأسفانه در مقاطعی، این استعلامها به صورت رسمی انجام نشد. این اخذنکردن مجوز از میراث فرهنگی باعث شد که شهرداری، پروانههایی صادر کند و ساختوسازهایی در این مناطق اتفاق بیفتد. یک سری حقهایی در بافت اتفاق افتاده است. میراث فرهنگی پس از بررسیها بر اساس عکس هوایی سال ۱۳۳۵ که دستورالعمل سازمان برای حفظ بافت تاریخی بوده، این منطقهبندی را مشخص کرده است. اگر در عکس هوایی سال ۱۳۳۵ نگاه بیاندازیم، چیزی به عنوان تپه هگمتانه، نمیتوانیم پیدا کنیم. وقتی که در شهرسازی در سال ۱۳۰۲ مرکز شهر همدان، مورد هدف قرار میگیرد، دو هکتار آن مرکز (به عنوان مرکز میدان یا هسته اولیه شهرسازی جدید همدان) شکل میگیرد، و زمانیکه معبر خیابان اکباتان باز میشود، بافت بازار به دو نیم تقسیم میشود. به محوطهای برخورد میکنند که متوجه میشوند یک محوطه تاریخی است. در سال ۱۳۰۹، بعد از بررسیهای اولیه صورت میگیرد و در سال ۱۳۱۰ محوطه تاریخی هگمتانه جز فهرست آثار تاریخی ایران در کنار تخت جمشید و شوش معرفی و ثبت میشود. در فهرست تهیهشده به عنوان آثار ملی در سال ۱۳۱۰، شماره ثبت تخت جمشید، (۲۴) بوده و شماره ثبت محوطه تاریخی هگمتانه (۲۸) بوده است، که اهمیت آن را میرساند. ضمن آنکه در آن دوره رقابت بین شهرها برای معرفی و ثبت این آثار بیشتر بوده است.
میراث فرهنگی یکه و تنهاست
رئیس سابق پایگاه هگمتانه خاطرنشان میکند: از طرفی ما میبینیم به درستی در مجلس شورای اسلامی، شهرها را بررسی و ردهبندی میکنند. یکسری شهرها را به عنوان شهرهای تاریخی و فرهنگی معرفی میکنند که همدان به عنوان پنجمین، شهر تاریخی- فرهنگی در کشور معرفی میشود. همدان پس از اصفهان، تبریز، شیراز و کرمان، در این ردهبندی معرفی شده است و مصوبه گرفته است. میراث فرهنگی یکه و تنهاست. میراث فرهنگی بهجز کارشناسان حوزه گردشگری و صنایع دستی بیش از ۲۰۰۰ الی ۳۰۰۰ کارشناس در کل کشور ندارد و اگر تمام توان این افراد برای آثاری که وجود دارد، گذاشته شود، یک عدد بالایی بهدست میآید که اگر این نیروها بخواهند تمام آثار و تک بناها را بررسی کنند، به هر اثر سالی یکبار هم فرصت بازدید و نگهداری نمیرسد.
وی تأکید میکند: میراث فرهنگی متعلق به سازمان میراث فرهنگی نیست. به همه اقشار جامعه تعلق دارد. خبرنگاری که پیگیر مباحث فرهنگی میشود، استاد دانشگاهی که در کلاس برای دانشجویان تدریس میکند، نیروی اجرایی که در استانداری وجود دارد، مدیریت شهری که در شهرداری است و تمام ساکنین این بافتها در بافت بازار (بافت قدیم)، تمام بازاریان و تمام اقشار مختلف جامعه باید دست به دست هم بدهند تا این آثار حفظ شود. همه باید دست به دست هم دهند تا دستورالعملهای سازمان میراث فرهنگی اجرا شود و این بافت بیشتر از این مورد هجمه و تخریب قرار نگیرد.
عزم همگانی و ثبت جهانی
توتونچی در مورد ثبت جهانی بافت تاریخی همدان چنین توضیح میدهد: در مورد ثبت جهانی بافت تاریخی، یک رقابتی بین استانها در مورد ثبت آثار برجسته تاریخی خود شکل گرفته است. همدان هم بعد از سالها تلاشی که کرده و تمام بستهای که تمام این آثار را یکی یکی ثبت کردیم، در دهههای گذشته، با توان مالی خود در میراث فرهنگی با مالکان مذاکره میکردیم و این آثار را ثبت میکردیم. از سال ۱۳۶۴ سازمان میراث فرهنگی به صورت منسجم، با برنامه ای مدون ثبت آثار تاریخی را شروع کرد. در حال حاضر به دنبال این هستیم که یک هویتی را به عنوان بافت تاریخی همدان به ثبت جهانی برسانیم. این امر کار خیلی دشواری برای سازمان میراث فرهنگی است. این استمداد و کمک از همه اقشار جامعه نسبت به توان و قابلیت خود باید صورت بگیرد. این نگاه اگر شکل بگیرد، این بافت را میتوانیم به ثبت جهانی برسانیم که نفع و ارزش افزوده آن برای ساکنین این بافت و کلیه شهروندان خواهد بود.