*مریم رازانی
*نویسنده
پنج قرن از ظهور محبوبترین وسیله حمل و نقل شهری – یعنی تاکسی- گذشته است. اولین نمونههای تاکسی مدرن در قرن هفدهم در لندن ظاهر شد. فرانسه و انگلیس تقریبا همزمان این سرویس را توسعه دادند. اولین گواهینامه رانندگی درنیمه اول قرن هفده در انگلیس اخذ شد، تاکسی رسما ناوگان حمل ونقل شهری را به خود اختصاص داد و از آن پس روزبه روز بر کیفیت آن افزوده شد. در ایران؛ اولین وسیله حمل و نقل شهری در اوائل قرن چهاردهم ظهور پیدا کرد. از سال ۱۳۰۱ درشکهها با دریافت مبلغ اندکی مردم را در مسیرهای معینی از شهر جابجا میکردند. در همان زمانها تعدادی اتومبیل وارد تهران شد که با نام «کرایهکش» شناخته میشدند. خودروهای کرایهکش اولین خط تاکسیرانی را در مسیر جاده شمیران راهاندازی کردند. سال ۱۳۲۵ شرکتی به نام ب.ب. تاکسی، اولین شرکت تاکسیرانی را با استفاده ازده دستگاه خودروی فیات در تهران راهاندازی کرد. این تاکسیها به صورت محدود و تنها در مناطقی مانند مقابل سینماها، کافهها و سالنهای تئاتر حضور داشتند. نکته جالب؛ هزینه بسیار ارزان آن بود که تنها با مبلغ پنج ریال مسافران را به مقصد میرساندند. همین باعث شد تا علاوه بر خانوادههای اشرافی، مردم عادی هم بتوانند از این سیستم حمل و نقل استفاده کنند.[۱] به این ترتیب صنعت تاکسیرانی در سطح کشور گسترش یافت. امروزه هم تاکسی به عنوان ارزانترین وسیله حمل و نقل شهری شناخته میشود. اما موانعی بر سر راه رشد و توسعه آن هست که به اختصار شمرده میشود.
اگر مردم به جای استفاده از خودروهای شخصی از وسایل نقلیه عمومی استفاده میکردند، این حجم ترافیک به وجود نمیآمد وآلایندههای ناشی از سوخت اتومبیلها زندگی و آرامش ساکنان شهرها را به خطر نمیانداخت. تحقیقات نشان داده آلایندههای ناشی از ترافیک مانند آلودگیهای صوتی، فلزات سنگین سمی و خطرناک و اکسیدها اثرات زیانباری بر روی سلامتی انسان و محیط زیست دارند. دنیا از خیلی پیش از این استفاده از خودروهای شخصی را مدیریت میکند. به عنوان مثال مقامات شهر پاریس تصمیم دارند در آیندهای نزدیک از تردد وسایل نقلیه موتوری به طور دائم در این شهر ممانعت و مسیرهای دوچرخهسواری را دو برابر کنند. متأسفانه در ایران به دلیل تولید انبوه اتومبیل، اختصاص تسهیلات بانکی و تشویق اذهان عمومی برای خرید آن، اکثر خانوادههای با درآمد متوسط هم گاه بیش از یک خودرو تهیه کرده و برای هر کار کوچک و مسیر کوتاه، اتومبیلهایشان را به خیابان میآورند. به همین دلیل در ساعات پرتردد، همه خیابانها و کوچههای کمعرض و حتی پیادهروها لبالب از اتومبیل شده و رفت و آمد افراد پیاده را هم با مشکل مواجه میکند.
از آغاز پاندمی کرونا اقبال عمومی نسبت به حمل ونقل عمومی رو به کاهش گذاشت اما واکسیناسیون و رعایت سیاستهای پیشگیرانه این صنعت را بار دیگر در دنیا به استراتژی اصلی تبدیل کرد. در ایران هم این امر ناگزیربه وقوع خواهد پیوست و چنانچه در برابرتحقق آن ایستادگی کنند، خسارات جانی جبرانناپذیری به بار خواهد آورد. متأسفانه چون این خسارات به کندی وارد میشوند و نمود ظاهری آشکاری ندارند، هنوز و شاید تا زمانی که به حد نهایت نرسیده، توجه کامل عموم افراد جامعه را به خود معطوف نمیکنند. بدیهی است کارهای عامالمنفعه تنها به مسائل مادی و مشهود محدود نمیشود. اگر سلامت جامعه به هر دلیلی دچار نقصان شود، خواهی نخواهی اقتصاد را هم تحتالشعاع قرار خواهد داد. از این رو بهبود و ارتقای ناوگان حمل و نقل عمومی باید جزو نیازهای اساسی جامعه قرار گیرد.
اگر از یک مسافر عادی درباره نرخ کرایه تاکسی پرسش شود، بیتردید اظهار نارضایتی خواهد کرد. نرخ کرایه از آغاز پاندمی به علت ممنوعیت حمل چهار مسافر همزمان، افزایش یافته و گرانی و سقوط ارزش پول هم به طور دائم برآن افزوده است. با توجه به اینکه استفادهکنندگان از حمل و نقل عمومی اکثرا از اقشار فرودست جامعه بوده و از توان مالی اندکی برخوردارند، بار گرانی کرایه به ناچار بر دوش آنها نهاده شده و بخشی از سهم اقلام مورد نیازشان را میبلعد. از سویی افزایش بهای روزانه و نجومیِ لوازم و قطعات یدکی خودرو به واقع رانندگان را به زانو درآورده است. وفور نسبی تاکسیهای با لاستیکهای کهنه، تصادفی، صافکارینشده، درهایی که به راحتی باز و بسته نمیشوند و متأسفانه رانندههایی که بیشتر از کرایه رسمی از مسافر میگیرند یا به خاطر استفاده کمتر از بنزین، روبروی بازارها پارک میکنند و دربستی مسافر جابجا میکنند یا دور از چشم مأموران بیش از تعداد معینشده مسافر میزنند و با این دست خلافهای جزئی به ساختار حمل و نقل عمومی لطمه وارد میکنند؛ همه از ناحیه سیاستهای اقتصادی نامتعادل برمیخیزد. نمیتوان از مردمی که درگیر صدها مشکل معیشتی و مشغله ذهنی هستند انتظار داشت راهحلی جز محرومکردن خود از این تنها وسیله در دسترس ارائه بدهند. وضعیت ناوگان حمل و نقل شهری به یک بازنگری اساسی نیاز دارد. در این راستا؛ خواسته مردم هم مؤثر خواهد بود. کافی است شهری را تصور کنیم کمترافیک، با خیابانهای خلوتی که سبزی درخت و آبی آسمانش به چشم میآید، از اتومبیلهای شخصیاش اکثرا برای مسافرت بین شهری و گردشهای آخر هفته استفاده میشود، هوا به قدر کافی برای تنفس هست، شمشادهای کنار پارکهایش چتر سیاه گازوئیل به سر ندارند، آمبولانس و آتشنشانی بدون مانع از خیابان میگذرند، کودکان با پای پیاده یا با دوچرخه به مدرسه میروند، صدها لیتر بنزین برای استفاده درست ذخیره میشود و بدون اینکه از لحاظ اقتصادی به عقب برگشته باشیم، از هوای پاک و محیط زیستی که پیشینیان مان از آن برخوردار بودهاند، برخوردار شدهایم. به هیچوجه خواسته زیاد و ناممکنی نیست. درجای جای دنیا دارد تجربه میشود و آنچه که شده، از شدنیها حکایت میکند.
[۱] برگرفته از اینترنت/ «تاریخچه ظهور تاکسیها» و بلاگ تپسی