نقش رسانه در ایجاد توهم دانش

0

*حجت محمدی

در گذشته رسانه‌ها تنوع کمتری داشتند و مردم برای دسترسی به اطلاعات روز ناگزیر به سمت مطالعه روزنامه‌ها می‌رفتند که همین موضوع می‌توانست زمینه‌ساز ترویج مطالعه کتاب هم باشد که نتیجه‌اش درک بهتر و عمیق‌تر مطالب بود. بعد از آن رادیو و بعد تلویزیون سهم بسزایی در اطلاع‌رسانی اخبار و اطلاعات داشتند. اما با اختراع اینترنت انقلابی در حوزه رسانه اتفاق افتاد. بستری که تمام اشکال محتوا را در خود جای داد. با فراگیر شدن رسانه‌های دیجیتال و بالا رفتن سرعت زندگی، مردم به اطلاعات کپسولی یا کنسرو شده تمایل بیشتری نشان دادند.

توسعه پلتفرم‌های مجازی و استفاده از این موقعیت جدید باعث سرعت گرفتن این تغییر ذائقه در جوامع شد. رویکرد این پلتفرم‌ها و رسانه‌های نوظهور انتقال پیام و اطلاعات در کمترین زمان ممکن است و این به یعنی تلاش کمتر برای دسترسی به منابع و اطلاعات عمیق و کامل برای فهم موضوعات گوناگون است. نقطه مغفول مانده در این رسانه‌ها کیفیت و صحت و درستی پیام و اطلاعات است، به شکلی که باید پذیرفت در جهان مدرن کنونی سرعت دسترسی به اطلاعات از کیفیت آن اهمیت بیشتری پیدا کرده است که این موضوع خود می‌تواند مهم‌ترین آسیب این رسانه‌ها باشد و یکی از نتایج آن پایین آمدن قدرت تحلیل درست و جامع‌تر است. با ورود صنعت سرگرمی به این رسانه‌ها بیش از پیش محتواها به سمت سطحی بودن و در مسیر جذب حداکثری حرکت کردند و این مسئله خود سهم بسیار زیادی در پایین آمدن سطح کیفی داده‌ها دارد.

از طرفی سرعت زیاد زندگی و افزایش مشکلات و دغدغه روزمره فرصت کمتری را برای تعاملات و معاشرت‌های اجتماعی و حتی تفریحاتی که نیاز به زمان بیشتری دارند، باقی می گذارد و این‌جاست که بخش سرگرمی در این بستر جدید خودنمایی بیشتری می‌کند تا در رفع این نیازها جایگزین مناسبی باشد. تمام موارد گفته شده در امنیت روانی جامعه نیز تاثیر بسزایی دارد. اطلاعاتی که برای استفاده بهینه تر از زمان بدون هیچ توضیحی تقطیع می‌شوند و فقط گزیده‌ای از آن‌ها نشر پیدا می‌کند مخاطب را بیش از پیش به ساده انگاری و مصرف داده‌های کنسرو شده و سطحی دعوت می‌کند و باعث آسیبی اجتماعی و روانی به نام توهم دانشمی شود و علاوه بر آن با تحریک احساسات‌ باعث ایجاد هیجان‌های کاذب و در نتیجه تصمیمات عجولانه و اظهارنظرهای سطحی و بدون پشتوانه خواهد بود. رسانه امروز دیگر کارکرد اطلاع‌رسانی و آموزش و آگاهی بخشی و تبلیغاتی صرف ندارد بلکه تلفیقی ازهمه این رویکردها برای مدیریت افکار و زندگی انسان و نه صرف فروش یک محصول است.

جو پولیزی متخصص بازاریابی و نویسنده آمریکایی می‌گوید: «روزگاری رسانه‌های پولی بهترین و موثرترین روش فروش محصولات و خدمات بودند، اما آن روزگار دیگر به سر آمده است.» در واقع می‌توان این نقل قول را این‌گونه هم تفسیر کرد که جنبه‌های تجاری را دیگر نباید در یک محتوای صرف تبلیغاتی دنبال کرد بلکه می‌توان به هر نوع داده‌ای به عنوان یک محتوای تبلیغات نگریست حتی اگر به محصولی به صورت مستقیم اشاره نکرده باشد و این یعنی جهت‌دهی به ذهن مخاطب و ساختن فکر برای او. در واقع بهتر این است بگوییم یک داده را باید از منظرهای مختلف بررسی کرد که بتوان تحلیل درست تری نسبت به آن داشت. در بالا به تاثیرات روانی محتواهای کنسرو شده و کپسولی اشاره شد. باید پذیرفت با توجه به حجم داده‌های بسیار زیادی که روزانه مصرف می‌کنیم دچار اشتباهات زیادی در قضاوت‌ها و تصمیمات روزانه‌مان شویم و از آن‌جایی که زمان زیادی برای عمیق شدن و جست‌وجو کردن در مورد مسائل را نداریم به راحتی پذیرای انواع محتواهایی خواهیم بود که در دراز مدت می‌تواند باعث فشارهای روانی و ناامیدی شوند. مثلا در ماجرای اخیر خوزستان عکس پیرزنی منتشر شد که در وضعیتی نامناسب در حال نوشیدن آب بود. این عکس در حجم بسیار زیادی منتشر و باعث تحریک احساسات مخاطبین شد، در حالی که عکس مربوط به ۱۵ سال قبل بود. اما نکته مهم این است که با یک جست‌وجوی ساده که به لطف همین رسانه‌ها فراهم شده، می‌توان صحت و درستی آن را بررسی کرد و از حجم احساساتی که بیشتر مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌اند، کاست. لازم به ذکر است اشاره به عکس مورد نظر از بعد نگاه رسانه‌ای و محتوایی‌ است و هیچ ارتباطی به اصل ماجرا و تقلیل مشکل بزرگ خوزستان به یک شیطنت رسانه‌ای ندارد.

در واقع باید پذیرفت مردم اطلاعاتی را که به سادگی به دست می‌آیند را ترجیح می‌دهند، چه داده اقتصادی باشد، چه دستورالعمل‌ها. آن‌ها براساس این نوع اطلاعات تصمیم می‌گیرند، نه اطلاعاتی که مرتبط‌ هستند اما سخت‌تر به دست می‌آیند. به عقیده چارلی مانگر دو نوع دانش وجود دارد. اول، دانش واقعی. آن را در مردمی می‌بینیم که زمان و تلاش فراوانی را برای فهم یک موضوع صرف کرده‌اند. نوع دوم، دانشِ شوفرنامیده می‌شود. دانش افرادی که فقط وانمود می‌کنند بلدند. آن‌ها شاید صدا و موی خوبی داشته باشند، اما دانشی که از آن حمایت می‌کنند مال خودشان نیست. آن‌ها طوطی‌وار کلمات را شیوا به زبان می‌آورند، طوری که انگار از روی نوشته می‌خوانند. در پایان باید به این نکته مهم اشاره کرد که در تعریف یونسکو از سواد یکی از شاخصه‌های مهم سواد رسانه‌ای است که به بهبود سطح کیفی زندگی کمک می‌کند.                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                            

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.