نقش شهرداریها در حفظ بافت کهن و تاریخی همدان
*محمد قربانی
*معمار
بافتهای تاریخی ما مهمترین ثروت شهرهای ما هستند. این بافتها یادگار زندگی و تاریخ فرهنگی و اجتماعی ده هزار ساله ماست، کوچههایی که یادگار قدمها و جریان زندگی نیاکان ما هستند. بافت قدیم شهرما نماد هویت چند هزارساله آن است. بافت تاریخی بهعنوان شناسنامه و سند هویت تاریخی شهر شناخته میشود.
شهر قدیم ما ساختاری واحد داشته و نماد درک وحدانیت هستی در اندیشه ایرانیان است. بافت قدیم ما ثمره عشق اجداد ما به طبیعت و زندگی و فرهنگ و هویت ایرانی ماست. در شهر قدیم ما دانههای مهم فضاهای شهری پیرامون یک ساختار و استخوانبندی خاص پیرامون بازارهای اصلی شهر شکل میگرفت و رشتههای این ساختار به مرکز محلات میرسید و هر محله در هر شهر هویت خاص خود با مردمان خاص آن محله پیدا میکرد. جریان زندگی طبیعت زیبای همدان هم با تلاقی رودخانه الوسجرد با این ساختار طراوات و شادابی و سبزینگی را به زندگی درون بافت میکشاند و روح طبیعت با روح زندگی مردم تلفیق میشد. فضاهای شهری در گروهای شهری با گشایش و حضور نور و آب و بناهای مهمتر مذهبی و تجاری مرکز محلات را شکل میداد و ظرفی برای اجتماع آدمیان و هویتیابی اجتماعی و فرهنگی و مذهبیشان شکل میگرفت. بافت فرهنگی– تاریخی سند زنده تاریخ گذشتگان ماست. امکان تجربه مجدد انسان امروزین از هویت خویش و نیاکان گذشته اوست. بافت تاریخی بافت فرسوده نیست، کلام انسان امروزین که در پی منفعتجویی است، فرسودگی را میبیند و نه جهانبینی مثبت آن را. هویت ما نیازمند حفاظت است، اما توسعه و معاصرشدن و نیازهای عملکردی جدید در تقابل با این حفاظت از هویت قرار میگیرد.
در کشور ما متأسفانه کسب منابع مالی برای اداره شهرداریها بر اساس فروش تراکم برای ساختمانسازی شکل میگیرد و رودخانهها مظلومترین فدائیان این سیاست شهرداریها در شهرهای ما بودهاند. اگر مقایسه کنیم تهران را با یک شهر اروپایی مثل لندن پی میبریم تهران به لحاظ جمعیت برابر با لندن است، اما مساحت شهر لندن با طبیعت سبز درون بافت آن چهار برابر وسعت طبیعی و درونشهری آن را دارد. بهخاطر اینکه تراکمفروشی به این شکل نمیشود و مردم باغات و اراضی طبیعی و سبز خود را با ساختمانسازی انبوه و منفعتطلبی شخصی عوض نمیکنند و به راحتی برای ایجاد بوستانهای طبیعی و جنگلی برای استفاده عموم تقدیم دولت میکنند و در ازای آن به دریافت لقب لرد از ملکه انگلستان بسنده میکنند و نامشان بر آن مکانها جاودانه میماند؛ بنابراین شهر آنها شهری کاملا سبزو پر طراوت مینماید و شهر ما به تعبیر شاعر: «رویش هندسی سیمان، آهن، سنگ».
به لحاظ فرم و فضاسازی و ایماژ و نشانهشناسی و ثبت خاطره در اذهان مردم و بازشناسی آن، مهمترین نقش را بافت قدیم شهر بر عهده میگیرد و مهمترین عامل احیای ساختار قدیم شهر و بازسازی محلات شهری میشود. بافت قدیم ما یک معماری و فضا آبستره و ذهنی است که ذهن انسان را درگیر میکند. به همین دلیل است که وقتی در کوچههای آن گام میداریم، درگیر خاطراتمان میشویم، اما معماری و کوچههای امروزین ما با چشم ما درگیر میشود و جنبه بصری و دیداری دارد.
کیفیت خانههایی شاخص درون بافت مانند خانه شریفیها در مرکز محله جولان عامل شناسایی و نشانهشناسی و برجستهشدن در هویت ذهنی و روح یک شهر میشوند. کاشانهها و خانههای شاخص همدان از عشق و شادیها زاده شدهاند از درک و نگاه متفاوت و فرهیخته به هستی و کاِئنات. آرمان ماندگاری معمارهنرمند، از میان همه تکرارها و یکسانیهای شهری سرشار از عشق از دل برون میآید و بر سیمای شهر مینشیند. نقاطی نورانی و پر از انرژی عشق با بناهای شاخص در کویهای شهر پدید میآیند و چون فانوسهای دریایی در تاریکی دریای ناهمگون خانههای یکسان و تکراری، هویت مکان را باز تعریف و قابل شناسایی میکنند. شهر با این کویها و بنهبازارها و سراها و مساجد و محلهها هویت ذهنی مییابد. محلهها پدیدهای میشوند تا هویتسازی کنند. شاخصیت این محلهها در کنار آثار تاریخی و هنرمندانه ملی، ساختار نشانهشناسی و هویت بصری و سیمای شهرمان را شکل میدهد. ابنیهای که با عشق طراحی و ساخته شدهاند وجودشان برکت و نور و روشنایی و صلح و حس سلامت را در ذهن یادآوری میکنند، یادآور میشوند که در هستی، عشق مهمترین است. در یادمان نگاه میدارند که در هستی شادی عادیترین و طبیعیترین حال ماست.
از نگاه پدیدارشناسی آدمی عمیقا خود را به جایی متعلق میداند که هویت او در آن شهر مورد احترام قرار گیرد و با شاخصههای آن شهر ارتباط ایجاد کرده و ارزشهای انسانیاش گرامی داشته شود. آنجا واجد زیباییشناسی بوده و عشق به هویت ملی و رابطهمندی بین اجزای عاشقانه یک شهر- که همانا حفظ طبیعت و معماری شاخص و تاریخ آن شهر هست- پایدار مانده باشد. وقتی خانههای شاخص در کالبد و سیمای شهر حفظ شوند، تعلق ما راسبب میشوند، آنگاه شهر را خانه خود میدانیم
انسان هوشمند امروز دریافته است هر آنچه ارزش ملی و فرهنگی و هویتی و زیستی و نشانهشناسی شهری دارد، قطعا به لحاظ اقتصادی و سودآوری مادی نیز با ارزشترین است. پس اکنون و در آتیه ما و فرزندان ما خانههای شاخص و هویتساز شهر ما گرانترین خانهها نیز خواهند بود و حفظ این تک دانههای ناب شهری در همدان، ارزش افزوده اقتصادی برای مالکانشان به ارمغان خواهند آورد.
خاطرات، هویتساز ما هستند. شاخصههای ذهن ما ساختار شخصیت ما را شکل میدهند، رفتار ما را تغییر میدهند و عادتهایمان را دگرگون میکنند و شادی را در زندگی نهادینه میکنند. این خانهها سپر هویتی ما در برابر سرایت بیماری تکرار و بیهویتشدن حیات یک شهر و شهروندان میشوند. خانههای شاخص همدان را پاس بداریم، نشانهشناسیهای شهر را پاس بداریم. ساختار ارزشی شهر را پاس بداریم، حس مکان و احساس تعلق به شهر را پاس بداریم. هویت و حافظه و جهان بینی مثبت انسان ایرانی و شادی و ارزشهای ملی و پاکاندیشی و آرمان زیباییشناسی و ردپای عشق هنرمندان و معماران شهرمان را پاس بداریم.
در ضوابط معاونت معماری و شهرسازی که برای بافت قدیم – با عنوان ناشایسته بافت فرسوده شهر همدان- تهیه شده صرفا با دید کالبدی به موضوع پرداخته شده و اضافه تراکمدادن را تنها پیشنهاد مثبت و ارفاق خود برای بافت تاریخی و فرهنگی و هویتی ما دانسته و در تهیه نقشه پروانه ساکنین این مناطق بهعنوان ارفاق لحاظ شده است. هیچ نگاه معناگرانهای در این ضوابط گنجانیده نشده است. نگاهمان به بافت تاریخی در دیدن صرف کالبد آن خلاصه نکنیم.
همدان قدیم با بزکها و ظاهرسازیهای قدیمی هویتمند نمیشود. بر شهرداری شهر است تا با شکلگیری مجدد محلهها و تملک بخشهایی از زمینهای مخروبه درون بافت قدیم همدان برای ایجاد گرههای شهری و فضاهای باز اجتماعی در میان بافت قدیم و حمایت و قائلشدن مشوق برای نوسازی متأثر از هویت گذشته ساکنین و ایجاد آشتی بین ساختار قدیم شهر و ساختار خیابانکشی که بعد از دوره رضاخان بر ساختار قدیم همدان تحمیل شد و با بازنگری طرحهای بالادست و طرحهای تفضیلی موجود بافت قدیم شهر را در بازیافت هویت تاریخی خود و تجربه زیسته ساکنان همدان قدیم کمکرسان باشد، دفاع از بافت قدیم دفاع از کیان سرزمینمان ایران است.