هزار نکته باریکتر ز مو…
*مهدی عربعلی
*کوهنورد
هر سال افراد بسیاری به شکلهای مختلف اما تحت عنوان واحد «کوهنوردی» روانه طبیعت استان – و البته شهرهای دیگر کشور- میشوند و متأسفانه در این آمد و شدها گاه شاهد تجربههایی ناخوشایند از سفرهای بیبازگشت بسیاری همشهریان و هم میهنان عزیز در کوه هستیم که این مسئله موجب لطمات جبران ناپذیری به این عزیزان و خانودههای آنها میشود.
شاید بتوان آنچه را که امروز و به شکل عام، تحت عنوان «کوهنوردی» در بین مردم رایج است را نوعی خلط مبحث با مفهوم «صعود» به معنی صرف بالا رفتن و «فرود» به معنی پایین آمدن قلمداد کرد.
برای بیان بهتر موضوع باید پرسید آیا میتوان شخصی را به صرف اینکه مسیری را در طبیعت به سمت بالا حرکت میکند کوهنورد نام نهاد یا میتوان گفت که این شخص کوهنوردی کرده است؟ و اگر چنین است چه لزومی برای تأسیس دستگاه عریض و طویل فدراسیونهای کوهنوردی در جهان وجود داشته و چرا اساسا این سازمان باید به خودش زحمت داده باشد تا در کلاسهای مختلف و در سطوح مختلف، دورههای متنوعی اعم از دورههای کوهپیمایی، سنگنوردی، یخ نوردی، غارنوردی، نقشه خوانی و مسیر یابی، احیاء و حمل مجروح، امداد و نجات و مانند این برگزار کند؟
چنانچه در جستجوی بسط و شرح این نکته باشیم باید عنوان کرد که میتوان فعالیتهای موجود در کوه را به سه شکل عمومی تقسیم بندی کرد:
نخست: طبیعت گردی که از یک نیمروز تا چند روز در محیطهای آرام و با امکانات سادهتر و حتی با اتومبیل اتفاق میافتد. مثل گشت و گذار در همین کوچه باغهای اطراف شهر. آنچه برای طبیعتگرد لازم است داشتن کفش و لباس راحت و تجهیزات و مواد غذایی مناسب و البته موافق بودن تدبیر با تقدیر است که همان وضعیت جوی است.
دوم: کوهپیمایی – اینجا کار کمی جدی تر است و کوهپیما نیازمند کفش و لباس مناسب و متنوع تر – مخصوص شرایط گرم و سرد، دستکش و کلاه و کوله پشتی و داشتن دانش نسبی -حتی مختصر- درباره کوه و زندگی در آن است. بارزترین نمونه های این نوع را میتوان در صعودهای تابستانه هرهفته به میدان میشان، تخت نادر ، چشمه ملک و مانند این دید. این نمونهها هرچند در تابستان بسیار آسان میکند اما در پاییز، زمستان و بهار ، در صورت غفلت یا ناکارآزمودگی فرد- به دلیل عوارض موجود در کوهستان و احتمال تغییرات ناگهانی جوی – ممکن است باعث خطرات جبران ناپذیری بهوی شود.
اما در این میان کوهنورد چه وظیفهای دارد؟ کوهنورد با مطالعه از مسیر و توان سنجی خود نسبت به مسیر، آن را انتخاب میکند، درباره آن مطالعه میکند، سالم به پای کوه میرود و سالم به خانه برمیگردد.
کوهنورد آموزش میبیند چگونه زنده ماندن را و همیشه به یاد دارد که: «یک کوهنورد خوب یک کوهنورد زنده است»! و به هیچ عنوان برای ماجراجویی به خود آسیب نمیزند.
به نظر میرسد بسیاری از شهروندان عزیز بهسادگی از این موضوع مهم عبور میکنند که کوهنوردی نیز یک ورزش جدی است و اگر چه مفرح اما اصول و قواعد بسیار جدیئی دارد و تخطی از آنها باعث مرگ فرد خواهد شد و باز این موضوع را نادیده میگیرند که کوه نیز یکی از پنج عنصر اساسی شکلدهنده طبیعت (کویر، دریا، آسمان، جنگل و کوه ) است و شاید فراموش میکنند که تا چه اندازه انسان میتواند در برابر خشم این عناصر ناتوان باشد. کافی است به جثه خود در برابر همین کوه الوند نگاه کنیم تا ناتوانیهای خود را در برابر ناملایمات آن دریابیم. باید پذیرفت که ورزش کوهنوردی نیز مانند فوتبال و بسیاری ورزشها قواعدی دارد که باید در زمینبازی آن را رعایت کرد – گیریم که این زمین مثل زمین فوتبال خط کشی نشده باشد و حضور در آن نیازمند ثبت نام و پرداخت هزینه نباشد – . (البته میتوان در فوتبال هم گلکوچک بازی کرد و گفت فوتبالبازی کردهام اما تا رسیدن به جام جهانی و فوتبالیست شدن راهی طولانی است! همانگونه که از کولهکشی تا کوهنوردی فاصلهای بسیار است) .
پایان سخن آنکه با توجه به فرارسیدن آغاز فصل سردسال و در پیشرو داشتن شرایط جوی متغیّر، کیفیت برنامهها و وسایل خود را متناسب با فصل و برنامهها اعم از کوهنوردی، طبیعتگردی و یا کوهپیمایی انتخاب کنیم و حتماً در اولین فرصت در زمینهی کوهنوردی آموزش ببینیم و مطالعه کنیم.
یادمان باشد همین میدان میشان که به آسانی و با هر وسیلهای در تابستان صعود میشود در زمستان برخی خانوادهها را داغدار و بسیاری را تا آخر عمر درگیر عوارض ناشی از آسیبهای کوه کرده است. مراقبت کنیم تا حال دلمان خوب باشد.