واسکازین
*احسان فکا
*نویسنده
به صابر میگویم واسکازین را هم عوض کنیم. میگوید خوب بریزم میگویم خوب میگوید خوبِ خوب میگویم خوبِِ خوب.
دو بطری یک لیتری آبی را از ویترین روغنها بر میدارد و میگذارد روی قابلمهی روی بخاری گازی! میگویم صابر یه کم زردچوبه و فلفل سیاه بزن تنگش، میخندد. میگویم سوختگیری هوایی هفتصد و هفت با فانتوم سخت است میگوید نیست. بله همین قدر ابزود، آهنربایی قوی را از پستو بیرون میکشد و روی سطحِ میز کار آهنی نگه میدارد. آهنربا با صدایی مخوف به آهن میچسبد. آهن را میخواهد برای بودن، من هم تو را لیلی تمامِ ترانههای زمین. صابر میگوید اتصال ورودی باک جنگنده و اهرم تزریق سوختِ متصل به هفتصد و هفت، آهنربایی است، اما تصدیق میکند که سوختگیری هوایی کار سختی است. واسکازین نرم شده است. صابر سمت موتور میرود. میگویم کاش نیم ساعت پیش اسبکش را باز نکرده بودم و جک و کوپلر و دمپر را گریس میزدیم. میگوید بعد عید الان شلوغم. انگاری روغن تمام ماشینای تهران رو باید عوض کنم، همه عیدی روونه سفرن. میگویم لعنت به عید، همهی آدمهای صاحبخانه و مهمانِ تعویض روغنی میپرسند چرا؟ میگویم کابوس پیک شادی! سر تکان میدهم، صابر هم، علی هم که پیش صابر کار میکند و پسر ده سالهاش را ور دست خودش کرده و دپارتمان تنظیم باد چرخها را به او سپرده و پسرک طوری با عشق و غرور کار میکند که آدم کیفش کوک میشود. از خاطرههای پیک نوروزیمان میگوییم. پسر علی که کارش تمام شده و باد آخرین چرخ مرا زده، روی صندلی کنار پیشخوان مینشیند و از ضرورتِ تنظیم منظم فشار باد و تأثیرش بر کاهش مصرف سوخت و افزایش عمر مفید لاستیک و نرمی و روانی فرمان میگوید. بعد میپرسد درس خوندن خوبه؟ جواب میدم اگر نگاهتو به زندگی وسیع کنه بله.
میپرسد مکانیک بشم خوبه یا خلبان؟
میگویم جفتش خوبه! بهترینش شو ولی
استارت که میزنم پسر علی از جایش بلند میشود انگار تکنیسین سوخترسان هفتصد و هفت است، آگاه و آمرانه و با آوای حرکتی معتمد به نفس و خاصِ و رهبر ارکستر طورِ انگشتهایش که چپ و راست میشود؛ راه فرارِ از چالهی ژرف و دامگاهِ چرخهای سواری را نشان میدهد.
برای پسر علی، علی، صابر که در شهرک سرو آزاد کیلومتر چهارده شاهراهِ کرج تعویض روغنی دارد دست تکان میدهم.
خوشحالم که عید امسال تنهایم و پیک نوروزیام را سالها پیش تمام کردهام. سالها پیش و زیر صدای شکستن دیوار صوتی میگها و فانتومها
واسکازین تازه و گرم با چرخدندهها رفیق شده است