وطن‌دوستی به شیوه‌ دهه‌‌هشتادی‌ها

0

*لیلا بهرامی

*جامعه‌شناس

میهن‌دوستی یک پدیده وسیع اجتماعی است که قدمتی طولانی دارد و در میان مردم همه‌ کشورها یک ارزش تلقی می‌شود. بسیاری بر این باور هستند که میهن‌دوستی یک حس غریزی است و بسیار طبیعی است که انسان وطنش را مانند پدر و مادرش دوست بدارد. وطنی که در انتخاب آن نقشی نداشته است، اما از مزایای آن بهره برده و با فرهنگ و آداب و رسوم و سنن آن تربیت شده و اخت پیدا کرده است. در مقابل، عده‌ای این احساس را غریزی تلقی نمی‌کنند و شدّت و حدّت مفهوم میهن‌دوستی را با مفاهیم عدالت و آزادی همبسته می دانند. این گروه استدلال می‌کنند که اگر کشوری بر اساس حقوق شهروندان و منافع مشترک اداره نشود، شهروندان نمادهای ملی را طرد کرده و احساس میهن‌دوستی در آنان از بین می‌رود. چنان که میلتون می‌گوید: میهن هر کس، هر جایی است که با او خوب رفتار کند یا وطن‌دوستان انگلیسی که می‌گفتند کشور باید فرد را دوست بدارد وگرنه فرد نیز کشور را دوست نخواهد داشت. اینان معتقد بودند افرادی که سهمی از ثروت و منابع کشور ندارند نمی‌توان توقع وطن‌دوستی داشت. غرض از آن‌چه بیان شد طرح این پرسش است که جایگاهِ مفهومِ وطن‌دوستی در دهه‌‌هشتادی‌ها که نسلی مطالبه‌گر و مشارکت‌جو هستند و خواسته‌های خود را جسورانه و بدون لکنت زبان بیان می‌کنند و از همه مهم‌تر به دلیل ارتباطات گسترده با دنیا به‌واسطه‌ شبکه‌های اجتماعی شهروندان جهانی شمرده می‌شوند در چه وضعیتی قرار دارد؟

آیا ظهور و بروز برخی از کنش‌های اجتماعی این نسل مانند شادی آنان پس از باختن تیم ملی در جام جهانی می‌تواند دال بر تضعیف روحیه‌ی وطن دوستی دهه‌‌هشتادی‌ها باشد؟ آیا می‌توان از اعتراضات و واکنش‌های این نسل در اتفاقات اخیر استدلال کرد که روحیه‌ وطن‌دوستی در میان این نسل رو به افول است؟ پرسش دیگر این خواهد بود که آیا شهروند جهانی بودن باعث تضعیف روحیه‌ وطن‌دوستی این نسل شده است؟

قبل از پاسخ‌دادن به پرسش‌های مطرح‌شده لازم به یادآوری است که در خصوص دهه‌‌هشتادی‌ها ما با کمبود داده‌های علمی و شواهد تجربی مثل پیمایش‌ها و مطالعات کمی و کیفی و گزارش‌های دقیق مواجه هستیم و منطقی است به خاطر همین مسئله درصد خطا را در نظر داشته باشیم.

برای درک جایگاه مفهوم میهن‌دوستی در میان نسل دهه‌هشتادی، ضرورت دارد به نسبت دو مفهوم مشابه، اما متفاوت وطن‌دوستی و ناسیونالیسم توجه داشت؛ «مائوریتسیو ویرولی» در کتاب برای «عشق به میهن»، ناسیونالیسم را به‌دقت از میهن‌دوستی متمایز کرده و از نوعی «میهن‌دوستی» مبتنی بر «شهروندمحور»ی دفاع می‌کند. شروین وکیلی در مقاله «وطن دوستی در برابر ناسیونالیسم …« بیان می‌کند که وطن‌دوستی در اثر سیر تدریجیِ ادغام و در هم جوش‌خوردن اقوام در بستری تاریخی رخ نموده و مقدم بر تأسیس دولتی متمرکز بوده است و به همین دلیل هم به نهادهای سیاسی وابسته نیست هر چند توسط آنها تقویت یا تضعیف می شود. در مقابل ناسیونالیسم کم و بیش در دورانی کوتاه به دنبال تاسیس یک دولت متمرکز، شکل گرفته و توسط نهادهای سیاسی صورتبندی می شود. گفتنی است که ناسیونالیسم بر وحدت و یکسان‌سازی تأکید دارد، اما وطن‌دوستی در بطن خود پذیرای تنوع و کثرت است و درست از همین‌جاست که برخلاف تصور اولیه، می‌توان وجوهی از جهان‌وطنی را در راستای مفهوم وطن‌دوستی درک کرد. نسل زد که دهه‌هشتادی ها را هم می‌توان زیر مجموعه این نسل دانست، به نوعی شهروندان جهانی هستند و جهان وطنی می‌اندیشند و به مسائل محیط زیستی، حقوق حیوانات، گرمایش زمین و رژیم غذایی و مصرف محصولات پایدار توجه نشان می‌دهد و این کنش‌های بشردوستانه چه در سطح سرزمینی و چه در سطح جهانی قابل تحسینند. این نسل برای هویت‌های انسانی ارزش قائل هستند و فراتر از مرز و زبان و نژاد و جغرافیا خواهان خیر مشترک و همزیستی مسالمت‌آمیز انسان‌ها کنار یکدیگر هستند. باوجود آن‌چه گفته شد مصادیق و کنش‌هایی از نسل زد مشاهده می‌شود که در ظاهر خود با مفهوم میهن‌دوستی در تضاد است، به عنوان مثال؛ نتیجه نظرسنجی گالوپ نشان می‌دهد نوجوانان آمریکایی به خاطر پیشینه استعماری آمریکا احساس افتخار و رضایت کمتری نسبت به نسل‌های پیشین به کشورشان دارند. همچنین شواهد نشان می‌دهد که برخی نوجوانان امریکایی از ایستادن برای ادای سوگند وفاداری در برنامه‌های صبحگاهی مدارس اکراه دارند. در تبیین چیستی و چرایی مسئله، نظرسنجی افکار عمومی که بنیاد آزادی و عظمت آمریکا انجام داده است، نشان می‌دهد جوانان آمریکا پرچم را کمتر به عنوان یک نماد غرور و افتخار و بیشتر به عنوان نمادی از اشکالاتی می‌بینند که در کشورشان وجود دارد.  درواقع جوانان «پرچم» را مترادف با «نقص سیستم» دانسته‌اند و عدم ادای احترام به آن نوعی کنش معترضانه است، نه افول مفهوم وطن‌دوستی.

به نظر می‌رسد می‌توان این مورد را در خصوص کنش‌های اعتراضی نوجوانان امروز ایرانی نیز مد نظرقرار داد. چه بسا نافرمانی‌های مدنی دهه هشتادی‌ها نوعی وطن دوستی است. تلاش این نسل برای ساختن وطنی که آنان را بیشتر ببیند، بشنود و در امور مشارکت دهد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.