*مهرداد نهاوندچی
*دانشجوی دکتری برنامهریزی محیط زیست
متروپل و پلاسکو؛ درسهای عبرت
حادثه اسفناک فروریختن ساختمان ۱۰ طبقه متروپل آبادان در روز دوشنبه دوم خرداد ماه ۱۴۰۱ که منجر به تلفات و وقوع خسارات فراوان شد و تأثری عمیق و جانگداز از خود برجای نهاد، از ابعاد گوناگون، قابل تأمل و تحلیل است. از جمله میتوان در خصوص چگونگی مدیریت این قبیل بحرانها، به ویژه از منظر پیشبینی، پیشگیری، آمادگی و مقابله با آنها و نیز از منظر مدیریت و برنامهریزی شهری، به موضوع نگریست. حافظه تاریخی ما ایرانیان ضعیف شده و گذشتهها را تکرار میکنیم و از حادثه پلاسکو که نقطه عطفی در تاریخ اجتماعی این سرزمین در مدیریت سازه و بحران بود، درس و عبرتی گرفته نشد. پیام متروپل برای جامعه ایران و همدان را باید فراتر از مسائل عمرانی، شهری و مدیریتی تعبیر کرد. در این یادداشت بر آن هستیم، حادثه را از ابعاد فنی، اقتصادی و ساختاری بررسی کنیم و بگوییم که چه درسهایی میتوان از این حادثه گرفت.
از دیدگاه فنی
از دیدگاه فنی باید مسئله را در ابعاد مختلف بررسی کرد. اینکه چه ضوابطی در طراحی مد نظر قرار نگرفتهاند، اینکه مجوزدادن به چنین ساختمانی در چنان خیابانی چقدر با مصوبات شورای عالی شهرسازی و ضوابط ترافیکی همخوانی داشته، اینکه اشکالات اجرایی چه بودهاند، اینکه چگونه با افزایش تعداد طبقات ساختمان موافقت شده، اینکه چه کسی و یا چه کسانی برخلاف مخالفت صریح مهندس ناظر و سازمان نظام مهندسی ساختمان اجازه بهرهبرداری از ساختمان را دادهاند، اینکه مکانیزم شکست سازه چه بوده، اینکه چطور میتوان آسیبدیدگان و محبوسشدگان را از ساختمان خارج کرد، اینکه روش صحیح و علمی تخریب باقیمانده سازه چه باید باشد، اینکه ضوابط و مقررات ملی ساختمان نیاز به چه اصلاحاتی دارند و دهها پرسش فنی دیگر.
از دیدگاه اقتصادی
از نظر اقتصادی، این حادثه پیامی روشن برای همه سرمایهگذاران صنعت ساختمان دارد و آن این است که هزینه در طراحی و مهندسی و ایمنی پروژه، یک سرمایهگذاری پربازده است که معمولا فدای منفعتطلبیهای کوتاهمدت میشود. تا صحبت از درآمد میشود انواع تخلفات شهرسازی و فنی مطرح میشود، که اگرچه شاید برای یک شخص منافعی داشته باشد، در مقیاس کلان زیان جامعه را به دنبال دارد. متروپل میتواند نقطه عطفی برای تغییر این دیدگاه باشد.
از دیدگاه ساختاری
از نظر ساختاری، امروز وقت آن است که به اشخاص حقیقی و حقوقی مقصر در این حادثه اکتفا نشده و وظایف دستگاههای مسئول و نهادهای مرتبط مورد بررسی و مداقه و بازنگری قرار گیرند. بند ۲-۶-۲ مبحث دوم مقررات ملی ساختمان میگوید: شهرداریها و سایر مراجع صدور پروانه ساختمان موظفند با اعلام کتبی وزارت مسکن و شهرسازی یا سازمان نظام مهندسی ساختمان استان یا ناظران، در خصوص وقوع تخلف ساختمانی، در اسرع وقت با اطلاع ناظر، دستور اصلاح را صادر و تا زمان رفع تخلف از ادامه کار جلوگیری کنند. چرا چنین نشده و در بسیاری موارد مشابه چنین نمیشود؟! چرا تخلفات و پروندههای کمیسیونهای ماده ۱۰۰ به بخش جداییناپذیر ساختوساز کشور تبدیل شدهاند؟ و صدها چرای دیگر؟
پیام حادثه آبادان برای همدان
بررسی علل و شرایط این حادثه بهخصوص در موارد زیر، ما را به شناسایی راههای پیشگیری از رخدادهای مشابه رهنمون خواهد ساخت و روزنهای برای کشف ضعفها و اشکالات موجود که زمینهساز چنین وقایعی هستند، باز خواهد کرد.
- بررسی آئیننامهها و نظامنامههای فنی مرتبط با ایمنی ساختمانها و بررسی کاستی قدرت اجرایی آنها.
- بررسی سابقه بازرسیها، نظارتها، اخطارها و کلیه اقدامات قانونی صورت گرفته از سوی همه نهادهای مسئول درباره ساختمان متروپل.
- بررسی عملکرد مالک و مدیران ساختمان در حوزه ایمنی ساختمان و چرایی بیتوجهی به مقولات ایمنی.
- بررسی مقوله مدیریت ریسک و بیمه مسئولیت و بیمه عیوب پنهان ساختمان در حادثه ساختمان متروپل و ساختمانهای مشابه.
- جمعآوری و تحلیل ایدههای متخصصان، مردم و نهادهای مسئول درباره راهکارهای پیشگیری از اینگونه وقایع، راهکارهای جبران خسارات، و نهادینهکردن شیوههای پیشگیری.
امید است درسها و عبرتهای این حادثهها با گذر زمان به فراموشی سپرده نشود. پیام حادثه آبادان برای همدان واضح است. بناها و سازههای فراوانی مشابه متروپل آبادان در سراسر ایران و بهخصوص در همدان وجود دارد، پس لازم است برای درمان اصولی اینگونه مشکلات و بروز تخلفات مشابه، مالکان و مراجع مربوطه بهخصوص شهرداری باید ایرادات نظام مهندسی به سازهها را با جدیت و قاطعیت برطرف کنند. سوالات اساسی این یادداشت این است که چرا برخی از مراکز خرید و مینیبرجها در همدان هنوز پایان کار ندارند؟ در ساخت چند دستگاه از این سازهها قانون رعایت شده است؟ وزن شهرداری و شورای شهر در برخورد قانونی با این بناها چقدر است؟