چاره عصبانیت ما
*حسین زندی
*سردبیر
در خبرها آمده بود که مردم همدان جزو چهار استان عصبانی کشور هستند. وقتی این خبر را شنیدم نخستین واکنشم این بود که آن را نپذیرم، دلم میخواست باور نکنم که ما همدانیها جزو عصبانیترین مردم کشور هستیم، اما به خاطراتم، به برخوردم با مردم، کسبه و اقشار مختلف در شهر رجوع کردم، به تجربههایی که در برخورد با همشهریانم دارم، با کارمندهای ادارات مختلف، با رانندگان تاکسی، همسایهها، منشی پزشکان، پزشکان و به هر قشری از شهروندان فکر کردم دیدم که خبر نادرستی نمیتواند باشد و سخن بیراهی نیست.
به جز در موارد استثنا اکثرا با پرخاش و ناراحتی برخورد میکنیم. بیشتر ما مردم استان همدان به ویژه شهروندان همدانی عصبانی، پرخاشگر و ناراحت هستیم و نگزیریم که آن را بپذیریم.
برخی از کارشناسان میگویند این ویژگی علت اقتصادی دارد، برخی ریشه عصبانیت را در مباحث فرهنگی جستوجو میکنند و برخی دیگر عامل جغرافیایی و آب و هوای خشک و سرد استان را دلیل عصبانیت مردم همدان میدانند.
شاید یکی از دلایل این عصبانیت نبود شادی باشد. در شهر و استان ما فضاها و بهانههایی که انسان را شاد کرده و شاد نگه میدارند. بسیار کماند.
در کوچه و خیابانهای ما کمتر صدای موسیقی میپیچد. مردم ما کمتر به هم لبخند میزنند.
این کمبودها را در کنار وضعیت بد اقتصادی و معیشتی مردم میگذاریم متوجه میشویم که شرایط نرمالی نداریم.
اما علت هرچه که باشد باید به دنبال چاره بود. به نظر نمیرسد نهادهای مرتبط مانند بهزیستی، اداره فرهنگ و ارشاد یا صنعت و معدن و جهاد کشاورزی به دنبال حل این مشکل باشند.
بنابراین بهتر است مشکل را بپذیریم و از راههای مختلف به دنبال چاره آن باشیم.