چالشهای نسخهنویسی الکترونیک
*فاطمه خدابندهلویی
۱۸ دی ماه ۱۴۰۰ بود که طرح جایگزینی نسخههای الکترونیک به جای نسخههای کاغذی به اجرا درآمد. این طرح نخست مفید به نظر میرسید، زیرا میتوانست ارتباط وسیعی بین پزشکان، داروخانهها، آزمایشگاهها و پاراکلینیکها ایجاد کند و برخی از مشکلات نظیر ناخوانابودن نسخههای دارویی که سبب اشتباهاتی در تحویل دارو و حتی آزمایشهای غلط میشد را رفع کند. از طرفی، همینکه مصرف کاغذ کم میشد و در ادامه درختان کمتری برای این کاغذها قطع میشدند، جای امیدواری بود که شاید این دولت هم به فکر حفظ محیط زیست برای آیندگان افتاده و سعی میکند درختان کمتری قطع کند تا شاید چیزی برای نسلهای بعد هم باقی بماند.
اما با گذشت زمان، مشکلات متعددی از قبیل بیدقتی پزشکان در ثبت نهایی نسخه ایجاد شد که سبب اتلاف وقت و انرژی بیمار در صف داروخانهها میشود. از طرفی داروخانهها نیز بهواسطه این طرح دچار چالش جدی در تحویل دارو به بیمار شده و نمیتوانند بدون دریافت نسخه، دارویی به بیمار تحویل دهند.
از دیگر مشکلات اصلی این طرح میتوان به قطعیهای مکرر سامانه نسخه الکترونیک اشاره کرد. در کشوری که اینترنت آن در هر ساعت از روز شرایط ناپایداری دارد و حکمرانانش هر وقت دلشان بخواهد آن را قطع میکنند و هروقت دلشان بخواهد سرعت آن را کاهش میدهند و اصلا اگر دلشان بخواهد ناگهان تصمیم میگیرند مملکت اینترنت نداشته باشد، آیا نسخهنویسی الکترونیک یا مهمتر از آن دولت الکترونیک محلی از اعراب دارد؟
فرض کنید که به داروخانه یا آزمایشگاه مراجعه کردهاید و حال پس از انتظار بسیار برای پذیرش، به شما گفته میشود که سامانه قطع است! در این حالت یا ملزم هستید در انتظار نامشخصی به سر ببرید یا عطای نسخه را به لقائش بخشیده و در روز دیگری مجدد آن را پیگیری کنید که در هر دو حالت اتلاف وقت، هزینه و انرژی زیادی از شما صورت میگیرد.
از مشکلات این طرح که نافی حقوق بیمار است، از بین رفتن محرمانگی اطلاعات بیماران است. زیرا بخشهای واسطه متعددی بهصورت غیرقانونی به اطلاعات بیماران دسترسی داشته و آنها را به فروش میرسانند و با این اتفاق نسخه بیماران را در اختیار افرادی غیرمتخصص و بازاریاب قرار میدهند.
از مسئولان و متخصصان این حوزه انتظار میرود تا هرچه زودتر برای این مشکل چارهای بیندیشند و مراجعهکنندگان را از سردرگمی نجات دهند. باید در نظر داشت که قبل از اجرای هر طرح، باید زیرساختهای آن را فراهم کرد. در شرایطی که ابتداییترین زیرساختها برای اجرای طرحهای الکترونیک آماده نیست، چطور میتوان از عبارات پرطمطراقی چون دولت الکترونیک و دولت هوشمند استفاده کرد؟