چرا برای توسعه به نشریات مستقل محلی نیازمندیم؟
در ضرورت و تاثیر نشریات محلی و مستقل (قسمت اول)
*محمد رابطی
در زمان و زمانهای که فضای مجازی تمام زندگیمان را تسخیر کرده و در ما نوعی آگاهیِ تخیلی و کذب به وجود آورده، صحبت از روزنامه و روزنامهنگاری تلاش برای حفظ آخرین سنگرهای آگاهی حقیقی، عمیق و راهگشاست. فضای مجازی اگرچه سطحی از آگاهی را برای بسیاری فراهم کرده اما خطر بسیار بزرگی هم در آستین خود دارد و آن خطر سطحی شدن و تقلیل دادن مسئله است. فضای مجازی هرچقدر هم راهگشا اما هیچ وقت نباید و نمیتواند جای نشریات و کتب کاغذی را بگیرد. اگر بگیرد؛ به جای روزنامه و روزنامهنگار کپشننویس و توییتزن خواهیم داشت زبان فارسی را در لبه نابودی خواهیم برد و سطحینگری را سادهدلانه گسترش خواهیم داد؛ در نهایت به نقطهای میرسیم که نمیدانیم که نمیدانیم. درست در همین شرایط، روزنامهنگاری و روزنامهنگار باید زنده بماند و نفس بکشد.
هدف این یادداشت یادآوری اهمیت موضوعی سختتر از حفظ و حیات خودِ روزنامهنگاری است و آن حفظ و اهمیت روزنامهنگاری محلی است. فضای غالب به دلیل توزیع نابرابر قدرت سیاسی و ضعف جامعه مدنی و نبود نهادهای قدرتمند مردمی در پایین هرم توزیع قدرت، فضای عمومی نگاهی کلان به فضای پیرامون خود دارد. ما چیزی را روایت میکنیم که رسانههای عمومی در مرکز منعکس میکنند. مثلا ما از سیستان و بلوچستان یا خوزستان یا نیشابور آن چه را میفهمیم که فلان روزنامه در تهران در مرکز قدرت سیاسی و اجتماعی از آن روایت کند. همین میشود که ما تصور عمومی بومی از خود را کمکم از دست میدهیم. مسئول و مدیر شهری از هدفِ کار خود تصوری پیدا میکند که مختص همدان نیست. توسعه همدان را چیزی شبیه توسعه تهران یا مشهد میپندارد و مردم هم در غلبه روایت کلان و غیربومی تصوری غیربومی از توسعه شهری پیدا میکنند. مثلا پلسازیهای فراوان یا برج سازی و مالسازی را چون کلانشهرهای توسعه یافته جهان را با چنین مظاهری میشناسند برای شهر خود مطلوب میبیند. در حالی که نتیجه این نوع سیاستگذاری منطبق بر نیازها و ضرورتهای محلی و بومی نخواهد بود. اینجاست که روزنامهنگار محلی با آگاهی از مقتضیات بومی محل خود، و ذهن روزنامهنگارانهاش میتواند راه را از بیراهه به درستی تشخیص دهد و رسالت خود را در فراهم کردن بسترِ افزایش آگاهی مردم محل خود انجام دهد.
البته ضرورت دارد که روزنامهنگار محلی شرافت حرفه خود را دستمایه جذابیت مدیریت شهری خود قرار ندهد و به جای آنکه روزنامه و هفتهنامه و گاهنامه چاپ کند و زیست بوم خود را پالایش و پایش کند به روابط عمومی ادارات شهر و محلش تبدیل نشود که روزنامهنگاری که استقلالش را از کف دهد، همه چیزش را از کف میدهد.