کارکرد کافهها در تغییر الگوهای رفتاری مردم
*طاهره عسگری
*مدرس دانشگاه
شهریشدن روزافزون، تغییر و تحولاتی را در سبک زندگی انسان ایرانی پدید آورده است و این سؤال را به ذهن پدیدار میسازد که حیات شهری مدرن چگونه روابط انسان ها و زندگی روزانه آنها را دستخوش تغییر و تحول میکند؛ از این رو توجه به زندگی روزمره دارای اهمیت است. یکی از این تغییرات ایجادشده گونهای از زیست اجتماعی تحت عنوان فرهنگ کافهنشینی است. کافهها یکی از شمایل دنیای مدرن محسوب میشوند که امروزه با عناوین و کارکردهای مختلفی مانند کافه کتاب، کافه هنر، کافه بازی و… در سطوح شهر به ویژه بخشهای مرکزی خودنمایی میکنند و با ساختار فیزیکی خاص و دکوراسیون متنوع و زیبا به یکی از فضاهای مورد علاقه جوانان برای تفریح تبدیل شدهاند.
کافه و کافهنشینی در ظاهر و به یک اعتبار امر جدیدی نیست و در راستای حضور در قهوهخانهها شکل گرفته است. حضور در کافهها جزو فرهنگ ایرانیان است به شکلی که تفریحی بیرون از خانه داشته باشند اما بهطور کلی از نگاه عامیانه کافهگردی و کافهنشینی امری عادی است، حال آنکه نگاه کارشناسانه به موضوع کافه دیدگاه متفاوتی دارد.
هر پدیدهای از جمله قهوهخانهگردی در ایام گذشته و کافهگردی در امروز دارای نقاط مثبت و منفی است، در گذشته که قهوهخانهها مرسوم بودند افراد تنها در چنین فضایی دور یکدیگر جمع میشدند و به اصطلاح برای افراد بدآموزی بگونهای از یکدیگر الگوهای نامناسبی دریافت کنند، وجود نداشت. در واقع قهوهخانه نوعی همسویی در الگوهای رفتاری بود و آن چیزی که قهوهخانهها را برجسته میکرد آن بود که مردان برای اوقات فراغت و زنگ تفریح خود در این مکانها حاضر میشدند، اما باگذشت زمان ساختار قهوهخانهها به فضایی مانند کافه و کافیشاپ تغییر یافته است. با این تفاوت که دختران نیز میتوانند با امنیت خاطر بیشتری در آن حضور یابند. در واقع آن چیزی که تغییر یافته این است که کافه و کافهگردی به نوعی سبک زندگی جدید و مدرن و با تلفیق سلیقههای جدید و نوین رواج یافته است، زمانی که از واژه سلیقههای مدرن یاد میشود، نگاهها به جامعه دخترانی معطوف میشود که میخواهند به نحوی از پوسته اسارتبار گذشته رهایی یابند .
کافه؛ محلی برای حضور خردهفرهنگهای زیرپوستی شهر است، این خردهفرهنگها گویا در جامعه اصلی اجازه ظهور و بروز پیدا نمیکنند و متأسفانه سیاستگذاران و برنامهریزان از این موضوع بیاطلاع هستند، خردهفرهنگهایی مانند استعمال دخانیات که اخیراً چهره نازیبایی به این مکانهای زیبا دادهاند؛ چراکه در کافهها جوانانی را میبینیم که این امر را نشانه باکلاسی و رفتار متمدانه میدانند که اگر شخصی آن را انجام ندهد جز این جامعه به ظاهر مدرن محسوب نمیشود، بنابراین انجام یک پیمایش در سطح ملی بهشدت ضروری است. هر پدیدهای که وارد فرهنگ کشور میشود باید بومیسازی شود و نباید بهصورت سلبی با آن رفتار کرد، متأسفانه مخالفت عدهای با کافهها ناشی از نگاه غلط به این پدیده است. عدهای تصور میکنند رونق کافهها رقیب فعالیت مساجد و هیئتها و مکانهای مذهبی است، درصورتیکه اینگونه نیست و هرگونه هنجارشکنی میتواند در سایر مکانها نیز اتفاق بیفتد و صرفا محدود به کافه نمیشود. امید است در آینده و با نگاه بازترو مهمتر کافهها علاوه بر تفریح های روزمره برای تمام اقشار و نسلهای مختلف جامعه جایی برای رشد و اشاعه فرهنگ و الگوهای ایرانی و مفیدتر و مناسبتر برای افراد بهخصوص جوانان باشد.