کدام شهر از بزرگشدن خیر دیده که همدان ببیند؟
در نقد صحبتهای عجیبوغریب نماینده همدان در مجلس
چند سال است که برخی مدیران و در رأس آنها، آقای نماینده مدام بر طبل بزرگشدن همدان میکوبند و هیچ دلیل متقنی هم برای آن ندارند. در شهری که سه هزار و سیصد سال نفس کشیده و جریان زندگی در آن قطع نشده، بزرگشدن به چه کار میآید؟ ببینید میتوانید زندگی را هم از همدانیها بگیرید؟ هدفتان چیست؟ میخواهید همدان را پایتخت ایران کنید؟
*فاطمه کاظمی
*خبرنگار
«پنج سال بحث میکردیم که همدان یک وجب بزرگتر بشود یا نشود؟! همه میگفتند جنایت تاریخی اتفاق افتاده که روستای «حسنآباد» به شهر الحاق شده، حالا میگویند «جورقان» را هم به شهر اضافه کنید. جمعبندی ما در جلسات این است که باید ۱۰ کیلومتر جلوتر برویم و شهرک بسازیم تا مردم را نجات دهیم؛ یعنی باید ۴ هزار مترمربع به شهر همدان اضافه شود و اگر نشود، مشکل حل نمیشود. آقای استاندار که مصرانه ایستادید و مصوب کردید، تشکر میکنم، آقای مدیرکل راه و شهرسازی از شما تشکر میکنم، آقایان شورای شهر و معاون عمرانی استانداری تشکر! من این را میخواهم! با بقیه چهکار دارم؟».
اینها بخشی از صحبتهای «حمیدرضا حاجیبابایی» نماینده همدان در مجلس است که در همایش روز روابط عمومی و ارتباطات در باب اهمیت توسعه فیزیکی شهر همدان ایراد شده است.
حاجیبابایی در این سخنرانی از جمله «من این را میخواهم» استفاده کرده و نه همدان یا همدانیها و مانند این. بله، درست است؛ آقای نماینده چند سال پیش به بهانه دریافت عنوان کلانشهر برای همدان و با این دلیل که همدان برای کلانشهرشدن به جمعیت بیشتر نیاز دارد، سه روستای قاسمآباد، حسنآباد و علیآباد را به شهر الحاق کرد و حالا که آسیبهای اجرای این طرح که همان زمان کارشناسان، خبرنگاران و متخصصان آن را فریاد زدند و آقای نماینده آنها را نشنید، پدیدار شده و گریبان شهر را گرفته، با افتخار از این طرح شکستخورده صحبت میکند و حتی معتقد است جورقان را هم باید به شهر اضافه کرد. مناطقی که دیگر نه شهر هستند که شهرداری آنها را مدیریت کند و نه روستا هستند که دهیاری داشته باشند و خلاصه روی دست شهر ماندهاند، بگذریم از اینکه آقای نماینده حتی سرشماری سال ۱۳۹۶ را هم زیر سوال برد تا هرطور شده جمعیت همدان را به یک میلیون نفر برساند و بعدها مشخص شد گویا جمعیت همدان ۱۵۰ هزار نفر نسبت به سرشماری سال ۱۳۹۶ کمتر هم شده است! گواه ما بر این ادعا، خودداری مدیران از اعلام رسمی نتایج سرشماری مجدد، انهم بعد از صرف هزینههای کلان و وقت بسیار بود.
حاجی بابایی چند سال پیش خطاب به «عباس صوفی» شهردار سابق همدان گفت: «آقای صوفی؛ طوری در شهر لودر بنداز که هرکس از پلیس راه وارد همدان میشود، تا الوند فقط خانه ببیند» و حالا الوند هم به سمت شهرکسازی میرود؛ چون آقای نماینده این را میخواهد!
از اینها که بگذریم در برابر صحبتهای اخیر آقای نماینده یک سوال دارم؛ شهرهای دیگر چه خیری از توسعه فیزیکی و بزرگترشدن دیدهاند که میخواهید آن خیر را به همدان هم برسانید؟
در سالهای اخیر، بلای بزرگی به نام «شهرسازی و توسعه شهرها» به جان شهرسازی جهانی افتاده و مانند خوره جان شهرها را میخورد. قبل از انقلاب ۳۰ درصد جمعیت ایران شهری بودند و ۷۰ درصد آنها در روستاها زندگی میکردند و بعد از انقلاب ۲۸ درصد مردم روستانشین و ۷۲ درصد آنها شهری شدهاند و این نتیجه آفت شهرسازی و توسعه شهرهاست و باوجود آمار بالای بزه، طلاق، اعتیاد و سایر آسیبهای اجتماعی، هنوز مدیران متوجه عواقب خطرناک آن نشدهاند.
طی چند سال، همین مدیران تصمیم به کلانشهرشدن کرمانشاه گرفتند و حتی جمعیت عشایر این شهر را هم به جمعیت شهری آن اضافه کردند تا به هر شکل وعده کلانشهرشدن کرمانشاه تحقق یابد. خب، کلانشهرشدن چه عایدی برای کرمانشاه و کرمانشاهیها داشت، جز اینکه آمار آسیبهای اجتماعی در آن سر به فلک گذاشت؟
حالا هم چند سال است که برخی مدیران و در رأس آنها، آقای نماینده مدام بر طبل بزرگشدن همدان میکوبند و هیچ دلیل متقنی هم برای آن ندارند. در شهری که سه هزار و سیصد سال نفس کشیده و جریان زندگی در آن قطع نشده، بزرگشدن به چه کار میآید؟ ببینید میتوانید زندگی را هم از همدانیها بگیرید؟ هدفتان چیست؟ میخواهید همدان را پایتخت ایران کنید؟
بر فرض بزرگشدن همدان، فرودگاه به وسط شهر میرسد و روستاهایی مانند امزاجرد که وضعیت کشاورزی و دامپروری در آنها مطلوب است، هم نابود میشوند و شهرهای کهن و باهویتی مانند جورقان هم که در شهر غرق میشوند، پس چه اصراری بر تکرار این حرفهای عجیبوغریب دارید؟ میخواهید همدان را بزرگ کنید که چه شود؟
مگر نه اینکه فقط طی ۴۰ سال، شهری که به باغشهر شهره بود، به شهری با آپارتمانها و برجهای بلند تبدیل شد و همه باغهای آن از بین رفت؟ آسمان خدا هم فروخته شده و نفس شهر زیر برجهای بلند بند آمده، بزه و آسیبهای اجتماعی از سر و کول شهر بالا میرود و جزو شهرهای با رتبه بالا در آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد و خودکشی است و با این همه کلانتری و پاسگاه به یک شهر ناامن تبدیل شده است، پس از جان این کهنشهر چه میخواهید؟ پیشنهاد میکنم نمایندگان همدان سری به باغشهر بم، ماهان کرمان و یزد بزنند که با همان بافت تاریخی و فضای کوچکی که دارند، ثبت جهانی شدند و زندگی آرام در آنها جریان دارد.
توسعه پایدار شهری در بزرگشدن و توسعه فیزیکی شهر نیست. شهر بزرگ لزوما شهر توسعهیافته نیست؛ چهبسا شهرهایی که بزرگ شدهاند، اما توسعه نیافتهاند. کوچککردن شهری بزرگی مانند تهران آن هم بعد از انقلاب و تغییر تقسیمات کشوری، طی چند سال اخیر نشان میدهد که الحاق طرح شکستخوردهای است که هیچ متخصص و کارشناسی از آن حمایت نمیکند.
توسعه شهری و رشد فیزیکی شهر تبعات منفی زیادی دارد و کارشناسان معتقدند توسعه با این تبعات منفی ارزشی ندارد، اما چون آقای نماینده این را میخواهد و با بقیه کار ندارد، همه چیز قربانی این خواسته میشود.