کمینهگرایی؛ درختکاری و خانهتکانی
*مهرداد نهاوندچی
*خبرنگار
زندگی به سبک کمینهگرایی
چند دههای است که مینیمالیست یا واژه پارسی بهترش یعنی کمینهگرایی، در کشورهای دنیا رایج و کتابهایی زیادی درباره این موضوع منتشر شده است. بخش مهمی از این ایده مربوط به شرق آسیا و مشخصا کشور ژاپن است. به نظر میرسید که رکود بزرگ سال ۲۰۰۸ طلیعه عصر کمینهگرایی است. رکود اقتصاد به نوعی زیباشناسیِ مبتنی بر ضرورت انجامید. خرید در فروشگاههای خیریه رایج شد. همینطور سبک خاصی از سادگیِ روستایی. مصرف چشمگیر، خودنماییِ دهههای قبل، نه تنها ناپسند بلکه ناممکن شد. این قرتیبازی و تقلید از زندگیِ کارگری پیشدرآمدی بود بر کمینهگرایی مصرفیِ پرزرقوبرقی که پس از بهبود اقتصادی پدید آمد و زمینه را برای رواج آن فراهم کرد.
ناخرسندی از مادیگرایی و پاداشهای رایج جامعه امر جدیدی نیست، اما کمینه گرایی ایدهای نیست که تاریخ زمانشناختیِ سرراستی داشته باشد. کمینهگرایی بیشتر شبیه به احساسی است که در زمانها و مکانهای گوناگون در گوشه و کنار دنیا تکرار میشود. کمینهگرایی عبارت است از این احساس که تمدن پیرامون اسیر زیادهخواهی شده و اصالت اولیهاش را از دست داده، اصالتی که باید آن را احیا کرد. در چنین شرایطی، دنیای مادی معنای کمتری دارد، و در نتیجه انباشت دارایی جذابیتش را از دست میدهد.
کمینهگرایی، سبک برای داشتن حس خوشبختی
به نظرم این احساسِ عام نوعی میل به کمتر داشتن است، نوعی میل انتزاعیِ تقریباً نوستالژیک ــ نوعی گرایش به دنیایی سادهتر و متفاوتتر. این دنیا نه به گذشته ربط دارد و نه به آینده، نه آرمانشهرگرایانه است و نه ویرانشهرباورانه ــ این دنیای اصیلتر همیشه فراتر از دسترس است، و هرگز به آن دست نخواهیم یافت. شاید این میل سایه پایدار شک و تردید بشر نسبت به خود باشد: آیا ممکن نبود بدون همه چیزهایی که در جامعه مدرن به دست آوردهایم، حال و روزِ بهتری داشته باشیم؟ اگر زرق و برق تمدن ما را چنین ناخرسند کرده است، شاید فقدانش بهتر باشد و باید آن را رها کرد تا به حقیقت ژرفتری دست یافت. این میل نه درد است و نه درمان. کمینهگرایی فقط نوعی طرز فکر درباره ماهیت زندگیِ خوب است.
بیش از هر چیز، نگرش مینیمالیستی با این احساس همخوانی دارد که همه جنبههای زندگی بیوقفه به کالا تبدیل شدهاند. خریدن اقلام غیرضروری در سایتهای اینترنتی مانند دیجی کالا و دیوار و ترب و دهها موارد مشابه، راه سریع و آسانی برای اِعمال احساس کنترل بر محیط پرمخاطره ماست. ما طوری خودرو، تلویزیون، تلفن هوشمند و دیگر کالاها را میخریم (اغلب با وامهایی که در نهایت هزینه را افزایش میدهند) که گویی مشکلات ما را حل خواهند کرد. کتابها، پادکستها و اشیای طراحیشده خودِ ایده کمینه گرایی را هم به کالا تبدیل کردهاند.
کمینهگرایی و خانهتکانی
اما چرا در این نوشتار، این سبک زندگی را معرفی کردم؟ یک دلیل این بود که در این هنگامه سال که ایام خانهتکانی است، با سبک کمینهگرایی به وسایل زندگیمان نگاه کنیم. وسایل اضافی را یا به موسسات خیریه یا افراد نیازمند ببخشیم، یا بفروشیم و یا به صورت تفکیک شده به دور بیندازیم. جمعکردن وسایل اضافی انرژی زیادی از ما میگیرند. ما را از اهداف خود دور میسازند. ضمن آنکه تمرکز ما در دنیای امروز در محیطی خلوت بهتر حفظ خواهد شد. از نظر محیط زیست، کمتر داشتن، بیشتر (بهتر) است. سبک زندگی کمینهگرایی مشخصا هم به کاهش و تفکیک پسماند کمک میکند، هم به کاهش انرژی مصرفی ما. چه لزومی دارد بیش از ۱۰ وسیله برقی در خانه داشته باشیم؟ یا ۲۰ نوع لباس؟ در صورتی که با کمترین وسایل، میتوان احساس خوشحالی بیشتری داشت. اشتباه نکنید، کمینهگرایی به معنای نداشتن و یک فرمول ثابت برای همه افراد نیست. این سبک زندگی در هر فردی به صورت منحصر به فردی بروز خواهد کرد. نکته آن است که یک راه اساسی برای نجات زمین، آب و خاک ایران و همدان همین سبک زندگی سادهگرایانه است که به کاهش مصرف و حرص و آز مصرفگرایی و تخریب مناطع طبیعی میانجامد.
کمینهگرایی و درختکاری
با توجه به آنکه هفته منابع طبیعی و درختکاری را از پیش رو گذرانیدم و در این روزها بحث درخت و کاشت آن نقل محافل است. اجازه بدهید، این مفهوم کمینهگرایی را به درختکاری هم بسط دهم. در سالهای اخیر، تقریبا هیچ پروژه درختکاری در کشور و استان همدان نبوده است، که به صورت کامل موفق بوده باشد. حتی در مواردی ۱۰ درصد درختانی که به صورت نمادین در هفته درختکاری کاشته شدهاند، اثری از آنها باقی نمانده است. دلیل آن است که در درختکاری به معیارهای مختلفی همچون، توان اکولوژیکی منطقه، نوع خاک، آبیاری، هزینه نگهداری و مواردی از این دست، توجهی نمیشود. اخیرا طرحی در کشور مطرح شده است، تحت عنوان «کاشت یک میلیارد اصله درخت»، مشخصا این طرح پشتوانه علمی قوی ندارد و بدون ارزیابی اثرات محیط زیستی برای اجرا مطرح شده است. شاید در اینجا تصور میشود که بیشتر بهتر است، اما باید بگویم خیر لزوما بیشتر بهتر نیست. بهگرایی (کمینهگرایی) در کاشت و برداشت بهینه درختان، بهترین راهکار است. در مورد درختکاری و مشخصا در استان و شهر همدان، پیشنهاد میکنم، اولا مسئولان بررسیهای لازم را انجام دهند و بدون پشتوانه به توزیع و کاشت نهال نپردازند و مناطق دارای ظرفیت، توان و معیارهای لازم برای کاشت را شناسایی و برای شهروندان معرفی کنند، دوما شهروندان در کاشت نهالها، در نظر داشته باشند که کم بکارند اما اصولی، در جای درست و با برنامه برای نگهداری و داشت آن. به قول «حمیدرضا حقنظری» فعال محیط زیست نهال مانند فرزند انسان است و نیاز به مراقبت دائمی دارد. کمینهگرایی مطرح شده در اینجا برای درختکاری شهر همدان، میتواند به معنی بهرهوری بالا و استفاده بهینه از منابع آب و خاک در راستای باززنده سازی باغشهر همدان نیز تلقی شود. اگرچه باززندهسازی چمنها و فضاهای سبز (درختان) از بین رفته همدان، کاری دشوار است، اما در پرتو برنامهریزی، پشتوانه پژوهشهای پژوهشگران و اساتید دانشگاهی، همت مسئولان، همکاری و همیاری شهروندان، دانش آموزان و آحاد جامعه، امری محال و نشدنی نیست.