کودکآزاری؛ ارمغان دنیای مدرن برای کودکان
*نصرالله پزشکی
*فعال حقوق کودکان
سردمداران دنیای مدرن و سرمایهداری جهانی مدعی هستند برای بخش بزرگی از جمعیت جهان، زندگی بهتر از ۳۰ سال پیش است. درآمدها به میزان قابل توجهی افزایش یافته و امید به زندگی افزایش یافته است، افراد کمتری در فقر شدید زندگی میکنند، مادران کمتری در هنگام زایمان جان خود را از دست میدهند و جامعه جهانی در جهتی حرکت کرده است تا جهان را به مکانی آرامتر برای همه تبدیل کند. اما در واقعیت در کنار بسیاری از امکانات رفاهی و تفریحی ظاهری که برای کودکان مناطق خاصی در جهان به ویژه در شهرهای بزرگ فراهم شده، با گسترش فقر و نابرابریهای اجتماعی و ایجاد صنایع کثیفی مانند موادمخدر و پورنوگرافی، زمینههای استثمار و آزار سیستماتیک میلیونها کودک در سرتاسر جهان فراهم شده است. اینها در کنار کوچکترشدن خانواده و کاهش ارتباطات اجتماعی حمایتکننده باعث افزایش روز افزون خشونت برعلیه کودکان و کودکآزاری شده است.
حداقل سه نفر از هر چهار کودک جهان – ۱.۷ میلیارد نفر – در طی سال بدون توجه به اینکه در کشورهای ثروتمند یا فقیر یا در شمال و جنوب جهانی زندگی بکنند، نوعی خشونت بین فردی، ظلم یا سوءاستفاده را در زندگی روزمره خود تجربه میکنند. متأسفانه فرهنگ سکوت، این خشونت را احاطه کرده است و خشونت علیه کودکان مانند بسیاری دیگر از جوانب منفی هنوز تا حد زیادی بخش پنهان گفتمان به اصطلاح توسعه است. خشونت و کودکآزاری کرامت کودکان را پایمال کرده، شادی و نشاط کودکی را از آنها گرفته و استعدادها و توانمندیهای آنان را از بین میبرد.
این پدیده شوم میتواند به اشکال مختلفی، فیزیکی، عاطفی، جنسی یا و غفلت و قصور، و در هر محیطی مانند خانه، جامعه، مدرسه و دنیای مجازی رخ بدهد. متأسفانه شایعترین و مهمترین نوع کودکآزاری از طرف افرادی است که کودکان به آنها اعتماد دارند؛ مانند والدین یا سرپرستان آنها، معلمان، همسالان و همسایگان. کودکان کار، فرزندان تک والد، اقشار کمبرخوردار از گروههای به ویژه پرخطر در این زمینه هستند.
اشکال پنهانتر کودکآزاری مانند قصور و غفلت، قلدری در مدرسه و فشارهای درسی نامتعارف همراه با تمسخر و تحقیر بر خلاف باور عمومی، میتوانند اثراتی بس عمیقتر از خشونتهای جسمی آشکار داشته باشد، چراکه کمتر همدردی و همدلی اطرافیان را جلب میکند.
آزارهای مکرر همراه با ترس و وحشت باعث فعالشدن دائمی سیستمهای پاسخدهنده به استرس میشود. پاسخ کودک به این آزارهای طولانی به دو شکل «جنگ و گریز» و یا گوشهگیری و جدایی از جمع بروز میکند. دسته اول مستعد اختلالات رفتاری همراه با خشونت، شخصیتهای ضد اجتماعی، اعتیاد و آمار بالای جرم و جنایت هستند. در دسته دوم اختلالات اضطرابی، افسردگی، اعتیاد و خودکشی شایعتر است. فعالماندن و حساسشدن طولانی سیستم پاسخ به استرس همراه با ترشح هورمونهایی مانند «اپی نفرین» و «کورتیزول» باعث افزایش بیماری های جسمی مانند دیابت، افزایش فشار خون و مشکلات قلبی عروقی در بزرگسالی میشود.
ماده ۱۹ (حمایت کودکان در برابر سوءاستفاده) پیماننامه حقوق کودک، حکومتها را موظف میکند با تکیه بر تمام امکانات قانونی، اداری، اجتماعی و آموزشی، کودک را در مقابل هر شکل از رفتار سهل انگارانه با آنها، سوءاستفاده جنسی و تجاوز جسمی یا روانی، حمایت کنند. اقدامات حمایتی حکومتها باید همراه با اجرای روشها و برنامههای اجتماعی باشد که برای کشف و پیشگیری این جرایم نسبت به کودک موثر باشند. همچنین درمان آسیب وارده برکودک و کمک به والدین و یا سرپرست در رابطه با سوءاستفادههای ذکرشده در بند ۱ این ماده بر عهده حکومتهاست. گرچه در شرایط موجود، ریشهکنی کامل کودکآزاری امکانپذیر نیست، اما خبر امیدوارکننده آنکه در صورتی که بتوان به هر شکلی چه با اقدامات قانونی و حقوقی و چه با حمایتهای مادی و اجتماعی از خانواده یا دورکردن کودک از فرد یا افراد آزاردهنده و ایجاد محیطی با همدلی و حمایت بیشتر میزان بروز و شدت پیامدهای کودکآزاری را کاهش داد و این میسر نمیشود مگر با همراهی و همکاری تمامی سازمانهای مسئول دولتی و استفاده از تمامی ظرفیتهای مردمی سازمانهای غیردولتی دوستدار کودک. در سالهای گدشته یکی از مشکلات مهم در مبارزه با خشونت علیه کودکان نبود حمایت قوی و پایدار فانونی بوده است. با تصویب قانون حمایت از کودکان و نوجوانان و حمایت جدی قوه قضاییه از اقدامات ضد کودکآزاری بر تشکلهای دوستدار کودک است که با جلب حمایت و مطالبهگری از سازمانهای مسئول به ویژه سازمان بهزیستی، آموزشوپرورش، وزارت کار، وزارت بهداشت، صداوسیما، وزارت کشور و شهرداریها و نیروی انتطامی پیگیر اقدامات هماهنگ و پایدار در این رابطه باشند. باشد که شاهد کاهش پیوسته این اتفاقات ناگوار در جامعه باشیم.