کوچک شدن سفره مردم یا برچیده شدن آن

0

*لیلا بهرامی

*جامعه‌شناس

بیماری کرونا با ایجاد اختلال، موجب برهم زدن نظم اقتصاد جهانی شده و بیشتر کشورها را با چالش‌های اقتصادی مواجه ساخته است. در این میان وضعیت ایران درمقایسه با سایر کشورها دشوارتر می‌نماید چراکه شرایط اقتصادی ایران در دوران قبل از کرونا هم مساعد نبود و به واسطه تحریم‌های ظالمانه، رکود و تورم نفس‌هایش به شماره افتاده بود.

از سوی دیگر بر اساس نظر کارشناسان (کاظمی) ساختار سیاسی – اقتصادی ایران به گونه‌ای بالا آمده که تولیدکننده نابرابری و فقر است. دنبال کردن سیاست‌های اقتصاد بازار آزاد، کوچک شدن نقش اقتصادی دولت و در عوض سپردن دارایی‌ها و منابع عمومی به شکل امتیاز به افراد درون یا آویزان به قدرت، کاستن سیاست‌های حمایتی و خدمات اجتماعی، ترجیح سود اقلیت بر سود اکثریت همه شرایطی را فراهم آورده که زندگی روز به روز برای طبقه مسلط راحت تر و آسان‌تر و برای زیردستان و رنجبران دشوارتر شود. با این اوصاف ربط دادن همه مشکلات اقتصادی به کرونا کمی غیرواقعی است اما طبق نظر سنجی ایسپا تشدید اوضاع نابسامان اقتصادی قابل چشم پوشی نیست و از آثار مخرب بیماری است. نتایج نظر سنجی ایسپا درباره تاثیرات کرونا بر سبک زندگی و معیشت مردم ایران نشان می‌دهد وضعیت مردم اغلب نسبت به قبل بدتر شده است. حداقل نیمی از جامعه بر اثر کرونا، با کاهش درآمد مواجه شده اند و ۴۲ درصد  این افراد به دلیل تعطیلی کسب و کارها با مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم می‌کنند. حدود ۱۳.۵ درصد کارکنان و کارگران شغل خود را از دست داده‌اند. اقتصاد معیشتی مردم در سراشیبی سقوط قرار گرفته و سفره‌ای که در بسیاری از خانواده‎‌ها در حال کوچک شدن بود به مرحله برچیده شدن رسیده است.

در این روزهای طاقت فرسا که سایه شوم بیماری همه جا را در نوردیده و مردم  را به رعب و وحشت انداخته است گروهی از مردم چنان رفتار می کنند که گویا حتی سایه مرگ هم آن‌ها را نمی‌ترساند. کارگران، بیکاران، زنان سرپرست خانوار؛ افرادی که دغدغه گذران معیشت روزمره دارند و تمام تلاش شان برطرف کردن نیازهای اولیه‌‌ای چون خوراک، پوشاک و مسکن است. آن گونه عرصه بر این انسان‌ها تنگ شده که فکر آینده را به اقشار بالاتر جامعه سپرده‌اند و برای زنده ماندن دست و پا می‌زنند. در حالی‌که که بر محدودیت رفت و آمد و در خانه ماندن توصیه می‌شود این گروه‌ها مجبور هستند که به فعالیت‌های سابق خود ادامه دهند. دشوار شدن شرایط برای اقشار آسیب پذیر و کم درآمد راه گلو را بسته و آنان تصمیم خود را در برابر دوگانگی معیشت و سلامت بدون کوچکترین تردیدی برگزیده‌اند. «نهایتش می‌میریم و خلاص می‌شویم».

شکاف طبقاتی، به مدد رسانه‌ها و گسترش تکنولوژی و شبکه‌های اجتماعی‌ای چون اینستاگرام که محلی برای به نمایش گذاشتن خوشی‌ها و متمایز ساختن خویشتن از دیگری است خود را بیش از هر زمان دیگری به رخ می‌کشد. در چنین جامعه‌ای فرزندان نوجوان در خانواده‌هایی که توان پدر و مادر به سختی کفاف هرینه روزانه را می‌دهد و در چنگال دخل و خرج روزانه گرفتار آمده‌اند، شاهد این نابرابری‌ها هستند و با آگاه شدن از این‌که زندگی در رفاه چه لذت‌هایی را می‌تواند به همراه داشته باشد، نمی‌توانند از زندگی کردن تنها به زنده بودن بسنده کنند. از این رو خانواده با تنش‌های مضاعفی مواجه است. چالش‌های جدی روحی و روانی و معضلات اجتماعی که فرزندان را تهدید می‌کند و شانه‌های نحیف  و بی‌طاقت پدر و مادری که باید این بار سنگین را نیز بدوش بکشند.

استان همدان هم از گردباد حوادث مستثنی نبوده و با مشکلات جدی روبروست. گران شدن مسکن و انتقال مستاجران به حاشیه شهرها و حتی چادرنشین شدن تعدادی از حاشیه نشینان که از پیامدهای مهم و مخرب آن فروپاشی خانواده و افزایش طلاق است. این روزها فقر عریان‌تر و زشت تر از هر زمانی در کوچه و خیابان در حال جولان دادن است. افزایش متکدیان و  تعداد افراد زباله گرد، کاهش میزان مصرف کالری روزانه خانواده‌ها، افزایش میزان خشونت‌های خانگی، پایین آمدن تعداد ازدواج‌ها و تشدید مشکل بیکاری، خانواده‌های همدانی را در تنگنا و مضیقه قرار داده است.

بسیاری از کارگران فصلی که در شرایط عادی هم به سختی روزگار سپری می‌کردند با وجود کرونا اندک درآمد خود را نیز از دست داده‌اند. اگر خط فقر را یک معیار واقعی از برآورده نشدن نیازهای اولیه در نظر بگیریم با نگاهی سطحی به میزان درآمد اکثر خانواده ها می‌توان وضعیت را دریافت. تصمیم‌گیری و اجرای سیاست‌های کارآمد گرچه با توجه به شواهد عینی و ذهنی کمی دور از دسترس می‌نماید اما برای بازیافتن امید اجتماعی ضرورت دارد و باید تمام تلاش را در راستای تحقق آن به کار بست.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.