جزیره خیریه‌های موازی

آسیب‌شناسی خیریه‌سازی در همدان

با گذشت زمان و در جریان اجتماعی شدن جوامع به صورت نهادهای مدنی یاری‌رسان درآمده‌اند؛ نهادهایی که بعضا در این حرکت تدریجی به خوبی از عهده تشکیلاتی شدن و حرکت اصولی بر نیامده و در کنار دست یاری گرفتن، بعضا مروج خرده فرهنگ‌های غلطی نظیر تکدی‌گری نیز شده‌اند؛ معضلی که همواره وجود داشته و انتظار می‌رود با حرکت روز به روز جامعه با توانمندسازی و توان افزایی جایگزین شوند

0

*زهرا کُرد

*پرستار

 

موسسه‌های خیریه و سازمان‌های مردم‌نهاد (سمن) را می‌توان مهم‌ترین نهادهای جامعه مدنی دانست که نقش  واسط را بین حاکمیت و ملت ایفا می‌کنند و در صورت تحقق ظرفیت‌ها می‌توانند بازوی دولت در راستای حرکت به سمت توسعه‌یافتگی باشند؛ حضور این نهادهای غیرانتفاعی، غیردولتی و غیرسیاسی آن‌قدر مهم است که از ارکان اصلی توسعه هستند و به عنوان یک سرمایه اجتماعی برای جامعه به حساب می‌آیند. از طرفی رشد فزاینده مشکلات اقتصادی و تورم، جامعه هدف موسسه‌های خیریه را گسترش داده و نیازشان بیش از پیش لازم و حس می‌شود. موسسه‌هایی که در غیاب بامعنا و البته پررنگ نهادهای متولی، در فضای اجتماعی که رنگ اعتمادش کمتر از هر زمان دیگری است، در حال فعالیت و یاری رساندن به هم‌وطنان خود هستند.

زهرا کرد- پرستار
زهرا کرد- پرستار

شایان ذکر است که کمک به هم‌نوع به عنوان آموزه‌ای اخلاقی، اسلامی در فرهنگ و عرف ایران از دیرباز وجود داشته و با گذشت زمان و در جریان اجتماعی شدن جوامع به صورت نهادهای مدنی یاری‌رسان درآمده‌اند؛ نهادهایی که بعضا در این حرکت تدریجی به خوبی از عهده تشکیلاتی شدن و حرکت اصولی بر نیامده و در کنار دست یاری گرفتن، بعضا مروج خرده فرهنگ‌های غلطی نظیر تکدی‌گری نیز شده‌اند؛ معضلی که همواره وجود داشته و انتظار می‌رود با حرکت روز به روز جامعه با توانمندسازی و توان افزایی جایگزین شوند.

خیریه‌های متخصص؛ آری یا نه؟!
«زهرا مصباحی» دبیر انجمن با سابقه پویندگان مهر در پاسخ به لزوم تخصصی بودن نهادهای خیریه و موسسات نیکوکاری چنین پاسخ می‌دهد: این روزها به علت گستردگی و تنوع مشکلات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، تخصصی کار کردن به گونه دست رد زدن به سینه هم‌وطنانمان است؛ چراکه انجمن ما در جهت امدادرسانی به زنان بی‌سرپرست و بدسرپرست در ابعاد مختلف نظیر درمان بیماری، ساخت و تعمیر منازل و توانمندسازی آن‌ها نقش دارد و وقتی مراجعه‌کننده‌ای داریم که بدسرپرست است و خانه‌اش هم نیاز به تعمیر دارد و بیمار است، خود را ملزم می‌دانیم در هر زمینه‌ای که دستمان می‌رسد کاری بکنیم چراکه اگر دستگیری مناسب و مقتضی از این شهروندان فراموش شده صورت نگیرد، تبعاتش بسیار گسترده‌تر به بستر جامعه برمی‌گردد.
می‌پرسم این روزها شاهد ظهور شکل نویی از موسسات خیریه خانوادگی هستیم؛ موسساتی که بعضا نام‌های بلند و پرآوازه خانواده‌های معروف را یدک می‌کشند و گاه ابزاری هستند برای پوشاندن فرار مالیاتی صاحبانشان! البته در چیستی و چگونگی عملکردشان، در غیاب نظارت مناسب نهادهای ذیربط ابهام بسیار است؛ با توجه به تجربه بیست ساله‌ای که در این زمینه دارید، حضور خیریه های خانوادگی را چگونه ارزیابی می‌کنید که مصباحی پاسخ می‌دهد: یکی از ارکان اصلی هر موسسه‌ای یاریگران آن هستند، وقتی موسسه‌ای خانوادگی تشکیل و فعالیت کند قاعدتا تعداد افرادی که بتوانند دستی بگیرند، کمتر است و چون بحث روابط خانوادگی مطرح است وجود اصول تشکیلاتی وساختاری و نظارت داخلی عمدتا بی اهمیت شده و ممکن است نفس کار در طول زمان تغییر یابد که به جریان خیریه در دراز مدت آسیب خواهد زد.

«نگین کریمی» دبیر انجمن همدلان ماندگار مهرآفرین بر تخصصی بودن نهادهای خیریه صحه گذاشته و این خصیصه را از ابزارهای مهم و پیشرو در موفقیت نهادهای خیریه می‌داند و تشریح می‌کند: انجمن ما از ابتدای امر با مشخص کردن حوزه کاری خود در زمینه کودکان مستعد کم برخوردار سعی در ریل‌سازی و انجام فعالیتی مداوم و همدلانه داشت و خوشبختانه طی پنج سالی که از تاسیس انجمن گذشته با نظر به همین رویه توانسته است نتایج ارزشمندی به دست آورد‌. این ویژگی مهم سبب می‌شود مراجعان از خدمات غیراصولی و ترحم پروری بری باشند و در یک رویه هدفمند و زیر نظر متخصصان هر حوزه در جهت توانمندسازی و سپس توان افزایی آن‌ها تلاش شود، زیرا بسیار دیده شده که مدیریت جهادی کردن در زمینه امور خیریه در کوتاه مدت نتایج مقطعی داشته و به عنوان برنامه بلندمدت قابل اتکا نیست.

نظارت یک بام و دو هوا
تاسیس یک موسسه خیریه و مردم نهاد از درگاه صدور مجوز از ارگان‌های ذیربط نظیر استانداری و فرمانداری عبور می‌کند و نظارت و همراهی این نهادها تنها به همین مرحله محدود می‌شود؛ کریمی از این شکل همراهی و نظارت ارگانهای ذیربط انتقاد کرده و تصریح می‌کند: موسسات خیریه جای خالی نهادهای یاری‌رسان دولتی را پر می‌کنند و شایسته است در کنار نظارت درون سازمانی، ارگان‌های ذیربط نیز نظارت سازنده در قالب تشریک مساعی با نهادها را داشته باشند، زیرا وقتی ارگان بالادستی در جریان تلاش‌های یک مجموعه قرار گیرد بهتر می‌تواند در جهت تخصیص اعتبار و ارتباطات کارگشا به آن مجموعه همت گمارد. همچنین با در جریان مستقیم قرارگرفتن فعالیت‌های هر سمن می‌توانند شبکه‌ای پویا از ارتباطات سمنی ایجاد کنند که از موازی کاری جلوگیری کرده و مسیر کمک‌رسانی به مددجو را هموارتر سازند که متاسفانه جای خالی چنین شکلی از نظارت خالی است و پایش موسسات تنها از طریق گزارش‌های کاغذی و سالیانه آن هم یک طرفه  وفقط از سوی نهادهای مردمی صورت می‌گیرد.

وی هم چنین از لزوم شفاف‌سازی در ریز هزینه‌ها و دستاوردهای مادی و غیرمادی هر انجمن سخن به میان می‌آورد و این مهم را اصلی‌ترین رکن در ایجاد اعتماد بین مردم می‌داند. در ادامه وی توجه بیشتر بخش قانونگذار را به تدوین و به روز کردن قوانین حوزه اجتماعی بسیار مهم می‌داند و معتقد است وجود خلاهای قانونی سبب مغفول ماندن افراد طبقات آسیب پذیر می‌شود، نظیر خانواده‌ای که صرف داشتن پدر (آن هم به صورت معتاد، زندانی و یا مردی که خانواده‌اش را ترک کرده) از خدمات حداقلی که بهزیستی و دارالایتام ارائه می‌دهند محروم می‌ماند.

گیرنده نامعلوم
این روزها با گسترش و دسترسی به شبکه‌های اجتماعی، شماره حساب‌هایی به نام اشخاص حقیقی و یا حقوقی منتشر شده و مبالغ هنگفت کمک‌های مردمی از این طریق جمع آوری می‌شود، مبالغی که ریز مصارفشان نامشخص و محل هزینه هاشان نیز ناپیداست، این در حالی است که فضای جاری جامعه مملو از بی اعتمادی نسبت به ارگان‌های متولی حمایت مردم است. ظهور و بروز این پدیده چه نقشی در این بازارخیریه دارد؟
«غلامرضا حاج ولیئی» دبیر موسسه خیریه امدادگران عاشورا چنین پاسخ می‌دهد: اعتمادی که هم اکنون اعضای جامعه به بعضی از موسسات دارند مرهون خدمات صادقانه‌ای است که طی سالیان متوالی و به سختی ایجاد شده است که چنین حرکت‌هایی سبب خدشه‌دار شدن این باریکه اعتماد به جا مانده در جامعه می‌شود، متاسفانه نهاد نظارتی نیز بر این شماره حساب‌ها در زمان مناسبش نظارت کافی ندارند، چراکه اگر نظارت بود شاهد حضور گاه و بی‌گاه آن‌ها نبودیم.
وی همچنین از نبود شبکه‌ای منسجم در ارزیابی و شناساندن خدمات خیریه به مددجویان توسط ارگان‌های ذیربط انتقاد می‌کند و معتقد است ما هیچ سامانه ای نداریم که مشخص باشد مددجو از موسسه ما خدمات دریافت کرده و نیازی به خدمات مشابه در موسسه همکارمان ندارد و این‌گونه است که به یک نفر خدمات گوناگون و متنوع از موسسات مختلف ارائه می‌شود و فردی صرف ناآشنایی و دسترسی از دریافت خدمات ضروری باز می‌ماند و نبود این شبکه متمرکز در ارگان‌های صادرکننده مجوز امکان رصد و پایش خدمات خیریه را ناممکن می‌سازد.

جزیره نیکوکاری و آسیب‌هایش
نبود آموزش‌های درست و اصول کار تشکیلاتی از آسیب‌های بالقوه‌ای است که همواره جریان تشکل‌ها و انجمن‌های مردم‌نهاد را تهدید می‌کند و سبب به ثمر نرسیدن جریان‌های مدنی می‌شود‌. «مژگان خانجانیان» دبیر انجمن بانوان مهر همدان از نبود چنین فضایی در شبکه انجمن‌ها سخن به میان آورده و معتقد است: سال‌های سال است که مجموعه استانداری و فرمانداری شاهد موازی کاری و تعدد انجمن‌ها با جامعه هدف‌های مشترک هستند، از طرفی انجمن‌ها نیز واقف به این موضوع هستند که این تفکیک مجموعه‌ها با زمینه فکری و خدماتی مشترک سبب کاهش تمرکز و در نتیجه یاری رساندن به مددجویان می‌شود، اما هرگز به این بعد قضیه توجه نشده که انجمن‌ها و هیئت مدیره‌هایشان آموزش کار تیمی و تشکیلاتی ندیده‌اند و نمی‌توانند در جریان گفتگو به همفکری و همگامی مدنی برسند. این نبود تفاهم فکری و اعتماد در بین اعضا و هیئت مدیره انجمن‌های مختلف، قطعا راه به بیرون انجمن برده و زمینه بی اعتمادی در بین مردم را نیز سبب می‌سازد که به نظرم جای نهاد متولی نظیر استانداری و فرمانداری در ایجاد زمینه جهت تشریک مساعی و ادغام انجمن‌ها بسیار خالی است و آسیب این جزیره‌ای کار کردن را خود مردم نیازمند متضرر می‌شوند. این حالت سبب می‌شود مردم عادی نیز به عنوان یاریگر مسیر درست همکاری را نشناسند و در نهایت از روحیه کار خیر و همدلی به واریز مبلغی پول اکتفا کنند که این عمل به تنهایی نمی‌تواند در ایجاد جریان نوع‌دوستی و کمک به یکدیگر نقش بسزایی داشته باشد

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.