*علی پاشا رجبلو
*مدرس موسیقی
اگرچه همه هنرمندان در رشتههای مختلف هنری تأثیر مخرب شیوع کرونا را با جان و دل لمس میکنند اما این تأثیرگذاری در هنر موسیقی در کشور و به خصوص شهر ما تبعات منفی بیشتری را داشته است؛ موسیقی تنها هنری است که در جامعه ما هنوز وضعیت حلال و حرام آن همچنان در هالهای از ابهام است و فراهمکردن ابزار فراگیری آن (ساز موسیقی)، حتی در شرایط عادی برای خانوادهها، مشکل و دشوار بوده است. معمولا آخرین انتخاب خانوادهها برای فراگیری هنر و اوقات فراغت فرزندان خود، موسیقی بوده است و با شیوع ویروس کرونا، این انتخاب در سبد فرهنگی خانوار به حداقل رسیده است .
آموزشگاهها و کلاسهای خصوصی موسیقی تقریبا تعطیل و در بهترین حالت نیمه به فعالیت خود ادامه دادند؛ برگزاری کنسرتهای موسیقی که با ارائه آثار و تجربه عملی هنرمندان موسیقی برگزار میشد و از سوی دیگر یک فعالیت اقتصادی درآمدزا برای هنرمندان بود، تعطیل شده است. سازندگان ساز به خاطر نبودن تقاضا برای خرید ساز، بیکار شدهاند؛ فروشندگان لوازم موسیقی در بحران اقتصادی و ورشکستگی به سر میبرند و این در شرایطی است که هیچگونه برنامه و حمایت جدی برای تأمین نیازهای اقتصادی هنرمندان موسیقی از سوی متولیان فرهنگی، برای بقا و ادامه فعالیت آنها صورت نگرفته و متأسفانه هیچ چشم انداز مثبتی نیز دیده نمیشود. شهریه کلاسهای آموزشی موسیقی نسبت به رشد تورم و مشکلات اقتصادی هیچ رشدی نکرده است و این در حالی است که بسیاری از خدمات دولتی افزایش قیمت داشتهاند .
هنرمندان عرصه موسیقی همواره در همه شرایط سخت و دشوار تاریخی، سیاسی – اجتماعی، کوشش کردهاند با خلق و آفرینش آثار موسیقایی خود، نشاط و آرامش روحی را برای مردم فراهم آورند و حمایت مسئولان و متولیان این عرصه از هنرمندان موسیقی میتواند عامل مهمی در روحیه بخشی و نشاط جامعه باشد. مشکلات به وجود آمده باعث شده عدهای از هنرمندان موسیقی خانهنشین شوند و یا به فعالیتهای اقتصادی دیگری بپردازند که در شأن یک هنرمند و گاه در توانایی جسمی آنها نیست. همین امر باعث شده روحیه هنری این هنرمندان هر روز آسیب بیشتری را متحمل شود و با ادامه این روند، بخش بزرگی از استعدادها و انگیزههای هنری، بهخصوص در میان جوانان هنرمند از بین خواهد رفت. باید نهادهای متولی فرهنگ و هنر با حمایت از هنرمندان عرصه موسیقی، مدرسین و آموزشگاههای موسیقی آنچنان عمل کنند تا این بخش از هنر و فرهنگ ایرانی بتواند کمی با آسودگی خیال، نسبت به فعالیتهای خود ادامه دهد. برای روشنشدن ابعاد مختلف تأثیرگذاری شیوع کرونا در عرصه موسیقی با چند نفر از هنرمندان موسیقی همدان به گفتوگو نشستیم .
کمترین بودجه برای فرهنگ
«رضا جمشیدیان» نوازنده و مدرس ساز نی و مسئول آموزشگاه نیلبک ، در گفتوگو با همداننامه در سوالی در خصوص شیوع ویروس کرونا چه تأثیری در وضعیت موسیقی و هنرمندان و آموزشگاههای موسیقی داشته، میگوید: به طبع در کشور ما پاندومی ویروس کرونا تأثیر منفی خودش را داشت اما واقعیت این است که مدیریت دولتی و حمایتی در این چنین شرایطی در هر کشوری متفاوت است که متاسفانه در کشور ما به عنوان یک کشور قدیمی و دارای منابع مالی کافی، بسیاری مطالبات مردم از طرف دولتمردان بیپاسخ مانده است. وضعیت کرونا در کشورهای دیگر با کشور ما قابل مقایسه نیست، چراکه اینجا به همه چیز سیاسی نگاه میشود و در این میان یکی از کشورهایی هستیم که شیوع کرونا آسیب زیادی به همه مشاغل وارد کرد. در درجه اول باید ببینیم آیا کمکی به همه شهروندان شده است سپس ببینیم که کمکها در این میان به اصناف و مشاغل چگونه بوده است؟ وقتی ما از حمایت اداره فرهنگ و ارشاد و متولیان از آموزشگاههای موسیقی صحبت می کنیم ، باید ببینیم نگاه سیستم به فعالیت موسیقی کشور به این موضوع چگونه است؟ کمترین ردیف بودجه را برای فعالیتهای فرهنگی و هنری، تعیین میکنند. از سویی در میان هنرها، موسیقی همیشه حساسیت برانگیز بوده و هنوز هم به صورت قلبی و رسمی پذیرفته نشده است و به نظر میرسد که به نوعی ما را تحمل میکنند .
ناظر نه حامی
جمشیدیان درباره وضعیت حمایتی از آموزشگاههای موسیقی میگوید: ظاهرا ما فقط زیرمجموعهای از اداره فرهنگ و ارشاد هستیم که فقط این نهاد در حوزه نظارت بر آموزشگاهها فعال است. یعنی بیش از آنکه حامی باشند، ناظر هستند، ارشاد میکنند، مراقب هستند خطایی از ما سر نزند و اینکه چه مشکلاتی وجود دارد و در این دو سال کرونا چه بر سر ما آمده است، مهم نیست و کمک و دلسوزی وجود ندارد. اغلب دوستان آموزشگاهدار، مستاأجر هستند و همه تحت فشار هستند. سایر افرادی که ملک آموزشگاه مال خودشان است درگیر اقساط عقب افتاده و اخطارهای مکرر بانکی هستند و به طور کلی به نظر میرسد بحث حمایت از آموزش انگار در این مملکت متولی ندارد. اصلا به آموزش اهمیت داده نمیشود .
این هنرمند در خصوص حمایتهای مالی در دوران کرونا توضیح میدهد: هیچ حمایتی نبوده و فقط چیزی حدود سه میلیون تومان طی دو سال در دو مرحله، از طرف صندوق هنر به کسانی که عضو صندوق بودهاند پرداخت شده که این کمک معادل یک روز حقوق یک کارگر در یک کشور اروپایی است. این در حالی است که در کشورهای دیگر ماهانه ۱۵۰۰ دلار به همه شهروندان بلاعوض پرداخت و جبران خسارت درخوری برای بنگاههای اقتصادی فرهنگی در نظر گرفته شده و پرداخت میشود. آموزشگاههای موسیقی طی این دو سال نیمه تعطیل بودند و خیلی آسیب دیدند. به خصوص خیلی از مدرسین موسیقی که تعداد هنرجو و شاگردان زیادی نداشتند در این دو سال واقعا به آنها سخت گذشته است .
این کارشناس موسیقی درباره تعرفه شهریههای آموزشگاههای موسیقی همدان میگوید: آموزشگاههای موسیقی همدان در مقایسه با سایر شهرهای دیگر، جزو پائینترین شهریهها هستند که این موضوع برای هنرمندان و مدرسین موسیقی این شهر توهین آمیز است. هنرمندان ما با چنین سطح حقوقی، عاشقانه کار میکنند و متاسفانه با این همه فشارهای اقتصادی و افزایش قیمتها، درخصوص تعیین شهریه مناسب، اقدام جدی صورت نمیگیرد. حداقل کاری که در این مورد میتوان انجام داد همسانسازی قیمتها با شهرهای دیگر است. ما سالهاست که این مشکلات را مطرح می کنیم و در نهایت آقایانی در اداره ارشاد به خودشان اجازه میدهند برای آموزشگاهها تعرفههای پایین تعیین کنند. آنها باید بدانند که با این وضعیت کرونا و تعداد اندک هنرجویان و فشارهای اقتصادی موجود، امکان ادامه کار بسیار دشوار خواهد بود.
آسیبهای روحی و روانی
«جواد مرادیان» نوازنده تار و سهتار و مدیر آموزشگاه موسیقی هزاردستان شیوع ویروس کرونا را با بلایایی چون سیل و زلزله طبقهبندی میکند که آسیب زیادی به همه بخشهای اقتصادی و فرهنگی و به خصوص به موسیقی وارد کرد و باعث تعطیلی آموزشگاه های موسیقی نیز شد. این کارشناس موسیقی میگوید: چون همهگیری کرونا بُعد عمومی داشت از لحاظ روانی برای همه قابل فهم بود، اما آسیبهای روانی بعدها بیشتر خودش را نشان خواهد داد. به خصوص در جوامعی مانند ما که واکسیناسیون مردم دیرتر و با تأخیر صورت گرفت.
وی درباره حمایت نهاد ها و متولیان از هنرمندان و آموزشگاههای موسیقی میگوید: تنها حمایتی که در این دو سال از نهادهای متولی صورت گرفت از طریق صندوق هنر بود که شش ماهی از حق بیمه هنرمندان عضو صندوق را پرداخت کردند. پرداخت شامل کسانی میشد که عضو این صندوق و دارای بیمه بودند. یک وام با سود ۴ درصد هم با معرفی به بانک توسعه تعاون به آموزشگاهها پرداخت شد اما بانک اینقدر مدارک مختلف درخواست میکرد که بعید میدانم جز اندکی از آموزشگاهها، توانسته باشند از این طرح استفاده کنند.
این کارشناس و مدرس موسیقی در خصوص وضعیت شهریههای آموزشگاه های موسیقی در همدان میگوید: اداره فرهنگ و ارشاد همدان متأسفانه پائینترین شهریه را برای آموزشگاههای موسیقی در همدان، تعیین کرده است .شهریه تعیین شده به مبلغ ۱۹۵ هزار تومان مربوط به دو سال پیش استانهایی مانند قم و خراسان جنوبی بوده و شهریهای که الان ما از هنرجویان دریافت میکنیم از دوسال پیش آن شهرها کمتر است. با توجه به اینکه وضعیت اقتصادی کشور تقریبا به یک گونه است و وضعیت مسکن و اجارهها نیز به مانند آنهاست، باعث تأسف است که شهریه آموزش موسیقی در همدان پائینترین شهریه در کشور باشد.
لغو مکرر کنسرتها
مرادیان در خصوص بیمهری متولیان فرهنگی در خصوص صدور مجوز کنسرتها با انتقاد شدید از این شرایط توضیح میدهد: در سالهای قبل از کرونا بیشترین کنسرتها را به صورت آموزشگاهی و هنرجویی داشته و با چالشها و مشکلاتی روبرو بودهام. متأسفانه اداره فرهنگ و ارشاد پشتیبانی و حمایت لازم را از کنسرتها انجام نمیداد. آخرین کنسرت لغو شده قبل از کرونا، کنسرت من بود. وقتی یک گروه موسیقی در جهت حمایت از بیمارانی چون بیماران بچههای سرطانی و کلیوی قدم برمیدارد باید نهادهای متولی فرهنگی چون ارشاد حمایت کنند. حتی اداره فرهنگ و ارشاد به خودش زحمت نمیداد که با اداره اماکن برای گرفتن مجوز رایزنی کند و چرا باید اصلا من بعد از ۲۵ سال فعالیت موسیقی و اجرای کنسرتهای مختلف، نیاز به مجوز داشته باشم؟ ما به جای اینکه هرچه بیشتر برگزاری کنسرتها را تسهیل کنیم متأسفانه روز به روز مراحل گرفتن مجوزها بیشتر و سختتر میشود.
وی در پاسخ سوالی در خصوص تعطیلی آموزشگاههای موسیقی در مقاطع مختلف میگوید: از اداره فرهنگ ارشاد و مدیرکل که در ستاد کرونا نیز حضور دارند توقع داشتیم که اعضای این ستاد را در خصوص وضعیت تدریس در آموزشگاهها برای آنها توجیه و تشریح کنند. در واقع ستاد کرونا در جریان چگونگی آموزش موسیقی (به صورت تک به تک) در آموزشگاهها موسیقی نبود و به همین دلیل خودم با مراجعه به استانداری و توضیحات لازم توانستم اجازه فعالیت آموزشگاه را گرفته و به همین خاطر خوشبختانه همدان نسبت به شهرهای دیگر کشور، کمترین تعطیلی را در بخش آموزشگاهی تا الان داشته است.
مدیر آموزشگاه موسیقی هزار دستان میافزاید: فعالیتهای ما یک فعالیت خدماتی و فرهنگی است و انتظار داریم از آموزشگاهها حمایت مالی صورت گیرد. اگر کارگاه اشتغال استانداری از تعداد نفرات هنرمندانی که در آموزشگاهها اشتغال دارند مطلع شود، شکی ندارم که کمکهای مالی زیادی در این خصوص انجام خواهد داد. تعداد معلم و مدرس موسیقی در شهر ما به اندازه تعداد نفرات چند کارخانه است که حفظ و فعالیت آموزشگاهها با توجه به ایجاد اشتغال این هنرمندان، بسیار مهم است و باید مورد حمایت باشند.
قطع ارتباط با مخاطب
«کاظم مرادی» هنرمند موسیقی آوازی همدان که به اتفاق «شادی فریدونی» به عنوان یک زوج هنری در همدان فعالیت موسیقایی میکنند، میگوید: بنده و همسرم دوست داشتیم همیشه بتوانیم قدمهایی را برای فرهنگ و هنر برداریم و بتوانیم موسیقی فاخر و اصیل کشورمان را اشاعه دهیم که با آمدن ویروس کرونا، ارتباطمان با مخاطبان را از دست دادیم و تأثیر منفی بر فعالیتهای هنری ما گذاشت. ما در هر سال یک و یا دو کنسرت با گروه موسیقی «چکاد» به سرپرستی خودم اجرا میکردیم اما در دو سال گذشته هیچ کنسرتی برگزار نکردیم. ارتباط اصلی ما با مخاطبان در هنگام اجراست که این ارتباط به علت شیوع کرونا قطع شده است.
کارشناس آواز موسیقی همدان میافزاید: در بخش تدریس موسیقی نیز کرونا تأثیر و مخربی گذاشت، آموزشگاههای موسیقی تعطیل شدند و بسیاری از هنرجویان که به صورت خصوصی تحت آموزش بودند نیز به واسطه نگرانی از مبتلا شدن به این ویروس، از حضور در کلاسها امتناع کردند. میتوان گفت که حدود هفتاد درصد از هنرجویان در کلاس آموزش موسیقی، دیگر حضور پیدا نکردند.
مرادی ادامه میدهد: هنرمندان بسیاری در این شهر و در سطح کشور بودند که درآمد زندگی آنها از طریق ارائه هنر خودشان تأمین میشد و به کسب و کار دیگر مشغول نبودند که طی این دو سال لطمه زیادی به معیشت و اقتصاد خورد و هیچ نهاد و ارگانی هیچگونه حمایتی از این بخش از جامعه نکردند که ما بتوانیم این دوران را بدون استرس و دغدغههای تأمین معیشت و نیازهای اولیه زندگی، دنبال کنیم. هنرمندی که مسئولیت یک خانواده را دارد، مستأجر هم هست، طبیعی است دچار آسیبهای روحی و روانی شود. این در حالی است که هیچگونه حمایتی از طرف نهادهایی چون اداره فرهنگ و ارشاد از ما نشد و ما احساس میکنیم که دولتمردان هیچ بهائی برای هنر مندان قائل نیستند. به نظر میرسد هنرمندان در جامعه ما تکیهگاه و پشتیبانی ندارند و همه حرفها در حمایت از هنر، در عمل وجود ندارد.
هنرمندان کمدرآمد
«راستین هستی پرست» مسئول ارکستر مجلسی همدان، مدرس و کارشناس موسیقی، نیز میگوید: پیش از کرونا نیز، روند موسیقی در کشور ما چندان خوشایند نبود و مدیران توجه جدی به موسیقی نداشتند و این مردم بودند که به دنبال آموزش و فراگیری موسیقی میرفتند. بعد از شیوع کرونا خانوادههایی که به فراگیری موسیقی علاقه داشتند، با توجه به وضعیت ایجاد شده بر اثر شیوع این ویروس، کمتر توانستند فرزندان خود را به کلاسهای آموزش موسیقی بفرستند.
آهنگساز همدانی میافزاید: یکی از کمدرآمدترین کارها و مشاغل در کشور ما موسیقی است، به جز یک عده خاص شناختهشده و اندک شمار که درآمدی از این راه دارند، مدرسین موسیقی از لحاظ درآمدی در سطح پایینی هستند و در شرایط شیوع کرونا این درآمدها بسیار اندک شد و با ریزشی که در شاگردان و هنرجویان اتفاق افتاد، هنرآموزان و استادان موسیقی، حداقل درآمدها را نیز از دست دادند. به ویژه مدیران آموزشگاهها طی این دو سال دوران سختی را پشت سر گذاشتند؛ تأمین اجاره محل آموزشگاهها و اقساط عقب افتاده از مشکلات جدی این دو سال مدیران آموزشگاهها بود که متاسفانه هیچ نگاه حمایتی از سوی مدیران فرهنگی هم برای حل مشکلات به وجود آمده، دیده نشد.
هستیپرست درباره ضرورت اجرای زنده کنسرتهای موسیقی و کلاسهای آموزشی حضوری توضیح میدهد: از دیدگاه من موسیقی یک هنر زنده است، باید موسیقی را با شکل زنده و حضوری دریافت کنیم نه از طریق گوشی همراه. تولید یک محتوای خوب در موسیقی زمانی اتفاق خواهد افتاد که با مخاطبان موسیقی به صورت حضوری در کنسرتهای زنده برخورد داشته باشیم تا کنش و واکنش و تأمل به صورت احساسی، فکری و عاطفی و انتقادی ایجاد شود. موسیقی هنری شفاهی و حضوری است. البته میتوان درباره مباحث تئوریک موسیقی در فضای مجازی گفتوگو کرد اما اجرا و فراگیری موسیقی در نهایت به کنار هم بودن استاد و شاگرد و حضور زنده مخاطبان بر میگردد.
وی بر ضرورت توجه به حمایت از هنرمندان موسیقی تأکید دارد و با انتقاد از وضعیت فعلی میگوید: آنچه که الان ما از موسیقی برای ما باقی مانده به علت درخت تناور موسیقی است که از قدیم باقی مانده است. با فضاهای بهوجود آمده از سویی و جولان سبکهای موسیقی خاص از سوی دیگر، ضروری است متولیان و دولتمداران توجه ویژهای به موسیقی ایرانی داشته باشند و با تعیین و تأمین بودجههای لازم و کافی از هنر موسیقی و هنرمندان آن حمایت کنند. در این چند سال بسیاری از هنرمندان موسیقی از ایران مهاجرت کردهاند. اگر حمایت واقعی از هنرمندان موسیقی به وجود آید حتی این هنر مندان شهر و زادگاه خود را ترک نخواهند کرد تا چه رسد به مهاجرت خارج از کشور.
توهم آموزش موسیقی در فضای مجازی
«مصطفی رشیدی مطلق» عضو هیئت مدیره انجمن موسیقی استان همدان، نوازنده تنبور و دیوان و مدرس موسیقی نیز میگوید: کار هنرمند اجرای موسیقی و تدریس موسیقی است، وقتی این شرایط برای هنرمند مهیا نباشد ، ناخواسته به طرف انزوا میرود که تأثیر منفی بسیاری بر روح و روان او میگذارد .از طرفی تأمین نشدن هزینههای اولیه زندگی نیز به خاطر نبود درآمد و حمایت نیز بر روح و روان هنرمند آسیب مضاعفی ایجاد میکند . در این دو سال گذشته در دو مرحله در جمع سه میلیون تومان به هنرمندانی که عضو صندوق هنر بودند و یک وام شانزده میلیون تومانی نیز به بعضی از هنرمندان پرداخت شد که با توجه به اقساط تعیین شده، امکان باز پرداخت آن وجود ندارد و بسیاری با اقساط معوقه مواجه هستند.
وی درباره کیفیت آموزشی موسیقی در دوران کرونا میگوید: بعد از کرونا کیفیت آموزش موسیقی به شدت افت کرده و پائین آمده است. از سویی در این دو سال فعالیت جدی در خصوص اجرای کنسرتها صورت نگرفته است. باید بین خلاقیت و نوآوری تفاوت قائل شد. عدهای کارهای نو ارائه میدهند که خوب است اما باید این نوآوری بر پایه اصالت باشد.
این هنرمند درباره آموزش موسیقی در فضای مجازی که در دوران کرونا بیشتر شده است، میگوید: به آموزش موسیقی در فضای مجازی اعتقادی ندارم و نمیتوانم هیچ ارتباطی با آن برقرار کنم پس نمیتوانم هیچ تأثیر مثبتی در هنرجوی موسیقی در فضای مجازی داشته باشم.
اسم روی کاغذ
«فرهاد کریمی» نوازنده و مدرس سنتور ، آهنگساز و کارشناس موسیقی کودک نیز درباره تفاوت شغلی یک مدرس موسیقی با دیگر مشاغل میگوید: خیلی از مشاغل در جامعه طبق یک روند خاص تعریف شده برای زندگی و معیشت خود درآمدزایی میکنند. عدهای به صورت شغل آزاد مشغول فعالیت هستند، عدهای هم به صورت کارمند، که درآمد آنها به صورت حقوق در هر ماه پرداخت میشود که هر کدام از این مشاغل با یک برنامهریزی بر اساس درآمد خود، زندگی و معیشت خود را مدیریت میکنند. اما درآمد یک هنرمند موسیقی که بهخصوص با شیوع کرونا در شرایط پیچیدهای است، نامشخص و اصلا قابل پیشبینی نیست. معمولا بعد از طی دوره آموزشی موسیقی، عدهای وارد حرفه موسیقی میشوند که از سه طریق می توانند امرار معاش کنند؛ یک دسته از این افراد به صورت صحنهای و اجرای کنسرت فعالیت و از طریق فروش بلیت درآمد کسب میکنند، دسته دیگر افرادی هستند که از راه فروش آثار تولیدی خودشان به صورت کتب موسیقی و یا آلبومهای صوتی و تصویری فعالیت دارند و دسته سوم از راه تدریس موسیقی میتوانند در مراکز دانشگاهی و یا آموزشگاههای آزاد موسیقی و یا به صورت خصوصی در جهت امرار و معاش خود فعالیت کنند. با شیوع کرونا، طبیعی بود که آسیبهای بسیاری در خصوص آموزش و تدریس موسیقی بهوجود آید. وقتی چنین اتفاقی میافتد باید یک سری حمایتها و کمکها از طرف ارگانها و سازمانهای مربوطه صورت پذیرد.
این کارشناس موسیقی میافزاید: از قدیم الایام اداره فرهنگ و ارشاد، تنها یک اسم روی کاغذ بوده است و هیچ حمایتی که بتوان حداقل به آن دل خوش و یا دلگرم برای ادامه کار باشیم، وجود نداشته است. از شروع اپیدمی کرونا آموزشگاههای موسیقی همدان اجبارا تعطیل شد، در صورتی که در همان هنگام خیلی از شهرهای دیگر که از لحاظ رنگبندی و همهگیری کرونا شرایط سختتری از همدان داشتند، همچنان فعالیت میکردند و بعدا متوجه شدیم اصولا دستورالعملی در این خصوص وجود نداشته و این تصمیم بر اساس سلیقه شخصی بوده است. چیزی حدود هفت الی هشت ماه آموزشگاه ها تعطیل بود و در نظر داشته باشید که در این مدت ما هیچ درآمدی از هیچ جا نداشتیم و با توجه به هزینههایی که همه میدانیم، مجبور بودیم به سختی زندگی را ادامه بدهیم.
وی درباره درآمد مدرسان موسیقی میگوید: منبع درآمد بسیاری از مدرسین موسیقی صرفا از راه تدریس است که با تعطیلی آموزشگاهها و کلاسهای موسیقی، این دوران به سختی طی شد، حتی اجازه فعالیت به این مدرسان به صورت آنلاین داده نشد و این در حالی بود که هیچ همکاری و حمایتی از طرف اداره فرهنگ و ارشاد وجود نداشت و ندارد.
نوازنده سنتور و کارشناس موسیقی کودک در خصوص مبلغ شهریههای تعیین شده از سوی اداره فرهنگ و ارشاد میگوید: معمولا در ابتدای هر سال مبلغ شهریه دریافتی از هنرجویان تعیین و اعلام میشود. متأسفانه مانند گذشته براساس قوانین و دستورالعملهای قدیمی، این بار نیز کسانی این مبلغ را با چند ماه تاخیر مصوب کردند که خودشان در این خصوص ذینفع نیستند و هیچ تجربه و آشنایی با چگونگی نحوه برگزاری کلاسهای آموزش موسیقی ندارند .
وی تأکید میکند: در اغلب شهرها این شهریه آموزشی توسط مدیران آموزشگاهها در جلسهای مشترک و براساس وضعیت اقتصادی و تورم، تعیین و تصمیمگیری و برای اطلاع به اداره فرهنگ و ارشاد اعلام میشود. اما در شهر ما این اتفاق بر عکس است؛ معلم هیچ دخالتی و حق پیشنهادی و ابراز نظری در این خصوص را ندارد. حتی پیشنهاد مبلغ دویست هزار تومان برای هر ماه شهریه، از طرف اداره فرهنگ و ارشاد به مبلغ یکصد و نود و پنج هزار تومان ( پنج هزار تومان کمتر !) تقلیل پیدا کرد و این اختلاف ناچیز، این روز ها بهانهای شده که بابت این پنج هزار تومان اضافی، تهدیدهای پی در پی از طرف مسئولین صورت میپذیرد. بنده سالها در امر آموزش موسیقی و تولید آثار موسیقی عمر خود را گذاشتهام و در این راه تلاش کردهام، حال چگونه است که شخصی و اشخاصی از مجموعه فرهنگ و ارشاد اینچنین توهین آمیز با هنرمندان موسیقی برخورد می کنند؟! که کارت تدریس شما را باطل میکنیم! و به جای حمایت و شرایط خاصی که در اثر شیوع کرونا ایجاد شده و معیشت بسیاری از مدرسین موسیقی تحت تأثیر قرار گرفته، سنگاندازی میشود؟
این مدرس موسیقی میافزاید: نکته دیگر اینکه چرا باید یک معلم موسیقی که در تدریس موسیقی دارای سابقه طولانی است و در این سالها، تجربه زیادی پیدا کرده، با کسی که به تازگی به عنوان مدرس موسیقی فعالیت میکند، از لحاظ هزینههای آموزشی تفاوتی نداشته باشد؟ در این خصوص باید مدیر آموزشگاه به عنوان کسی که اختیاراتی دارد بتواند با توجه به توانایی و سابقه کار یک مدرس موسیقی تفاوتهایی را نسبت به مبلغ شهریه آموزشی هنرجویان اعمال کند اما متأسفانه چنین چیزی در همدان به علت موانعی که از طرف اداره فرهنگ و ارشاد وجود دارد، اتفاق نیافته است. این در حالی است که بسیاری از افراد به عنوان مدرس در مراکز خصوصی و حتی عمومی بدون هیچ تجربه و دانش کافی مشغول تدریس موسیقی هستند و اتفاقا هیچ برخوردی هم با آنها نمیشود که حتی شهریههای دوبرابر و بالاتر از هنرجویان دریافت میکنند. هنرجویی که شش ماه در کلاس آموزش سنتور حضور داشته الان به عنوان مدرس فعالیت میکند و هیچ برخوردی هم صورت نمی پذیرد. مصداق آن شعر است که «نعمت روی زمین آن پُر رویان است/خون دل میخورد آن کس که حیایی دارد».
کو گوش شنوا؟
کریمی مشکلات ایجادشده در هنر موسیقی شهر همدان را اینگونه بیان میکند: اگر کسانی که مسئول هستند و قدرت اجرایی دارند گوش شنوایی داشتند اوضاع هنر موسیقی در شهر ما بهتر میشد. در دهه هفتاد شهر همدان و هنرمندان موسیقی، جایگاه ویژهای در کشور داشتند و به مراتب بهتر و بالاتر از این زمان بود. با گذر زمان به جای پیشرفت، پسرفت داشتهایم. خیلی از هنرمندان خانهنشین شدند و بسیاری دیگر نیز تن به مهاجرت شهرهای دیگر دادند. هنرمند رسالتی دارد و توانی، وقتی آن توان و انرژی کم شود، بیتفاوتی به وجود خواهد آمد و بی تفاوتی بدترین چیزی است که در جامعه ممکن است وجود داشته باشد. اگر برای حمایت از هنر موسیقی و آموزشگاهها و مدرسین آن راهکار مناسبی پیدا نشود، شرایط بحرانیتر خواهد شد و ای کاش حمایتی که مدیران مسئولین فرهنگی همیشه از آن صحبت میکنند ، در واقعیت زندگی و فعالیتهای یک هنرمند دیده شود، ما همچنان امیدوار و منتظر هستیم که این شرایط تغییر کند و البته در این راه تلاش خود را میکنیم اما واقعیت این است که آن توان و انرژی هر روز کمتر میشود. همیشه سعی کردهایم ضمن بیان مشکلات ، راهکارها را نیز نشان دهیم اما تاکنون گوش شنوایی نبوده است. امیدواریم حداقل یک اتفاق و یک مسیر جدید پیش بیاید تا هنر موسیقی در این شهر به دوران خوش خود برگردد.