نه اشک غزل، نه ناله ساز

0

*حسین پارسا

*روزنامه‌نگار

هفت، هشت ‌سال قبل، «محمد قوچانی» در روزنامه «کارگزاران» سرمقاله مهمی نوشت که تیترش به شعار می‌ماند: «خبر مرد، زنده باد گزارش».

این ایده که وظیفه رسانه مکتوب دیگر خبررسانی صرف نیست و باید به سمت گزارش و تحلیل رفت، البته کمی دیر به ایران رسیده بود و قوچانی هم حرف جدیدی نمی‌زد، اگرچه همین حرف هنوز بین روزنامه نگاران ایران چندان شنیده نشده بود. هفته‌نامه تایم اما، زودتر از همه فهمید که با قدرت گرفتن شبکه‌های اجتماعی، رسانه چاپی قافیه را می‌بازد. پس، از حدود بیست سال قبل به این سمت رفت که تحلیل و گزارش ارائه دهد و جریان‌سازی راه بیندازد و از کاه، کوه بسازد. پس ذائقه مخاطبش هم تغییر کرد و بیشتر محتاج فهمیدن شد تا فقط دانستن.

نمی‌دانم «حسین زندی» و همکارانش به این ایده اعتقاد دارند یا فقط به صرف هفته‌نامه بودن همدان‌نامه بیشتر سمت گزارش می‌روند یا خیر، اما این موضوع ویژگی اصلی این هفته‌نامه است: همدان نامه می‌خواهد جریان درست کند و داستان راه بیندازد!

شاید دوست بدارید :

دوم: همدان‌نامه هفته‌نامه‌ای فرهنگی است؟ اجتماعی است؟ شهری است؟ اقتصادی است؟ همدان‌نامه همه این‌هاست. این ویژگی آن‌جایش خوب است که مخاطب دنبال هر چه باشد، تا حدودی، در همدان‌نامه پیدا می‌کند. می‌گویم تا حدودی چون اعتقاد دارم یک چیزهایی در ایران و همدان و مطبوعات همدان و خبرنگاران همدان و مدیران همدان همیشه نصفه می‌ماند. یعنی پروژه‌ای آغاز می‌شود که باید ته داشته باشد، به روند تبدیل می‌شود و از جایی مشمول مرور زمان می‌شود. این نکته شاید مربوط به همان ویژگی فرهنگی، اقتصادی، شهری و سیاسی بودن همدان‌نامه باشد. برای هر مشکل نمی‌توان چند شماره نوشت و ادامه داد. این ویژگی ناگزیر است.

سوم: اگر هفته‌نامه‌ای در همدان باشد که نویسنده و شاعر و ورزشکار و مهندس و پرستار و مدیر بتوانند در آن مطلب بنویسند، اتفاق بسیار خوبی است که زیاد نظیر ندارد. از طرفی اگر نشریه‌ای بتواند چند سال پشت سر هم منتشر شود هم زیاد نظیر ندارد. باز اگر رسانه‌ای باشد که هم منتقد باشد هم الکی گیر ندهد و جار وجنجال بی‌خود به راه نیندازد، بی‌نظیر است.

چون همه‌اش به به و تعریف و تمجید نشود، بگذارید انتقادی هم داشته باشم.

باید تکلیفمان با خودمان مشخص باشد. نگاهمان به فرهنگ چطور است؟ سینما و موسیقی و تئاتر را چقدر می‌شناسیم؟ ان‌قدر که بافت تاریخی و میراث همدان برایمان مهم است، دغدغه موسیقی و سینمای همدان داریم؟ ته کشیدن هنر جدید در همدان را درک کرده‌ایم؟ جریان‌سازی رسانه‌ایمان، چقدر دلش به حال شعر و ترانه و ساز و نگاتیو و پلاتو می‌سوزد؟ اعتقاد داریم که بدون این‌ها نه شهری می‌ماند و نه شهروندی و نه فرهنگی؟

چهارم: صد شمارگی همدان نامه، مبارک است. بالاخره یک صدای منتقدِ محترمِ ثابت قدم در این شهر شنیدیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.