آتش به جان استر

0

*حسین زندی

*سردبیر

یکی از اتفاق‌های خبرساز و مهم اردیبهشت ماه آتش سوزی در بقعه استر و مردخای همدان بود که برای ساعت‌ها همدان را در صدر اخبار جهان قرار داد.

تعلل و تاخیر در اطلاع‌رسانی از مجاری رسمی استان باعث حاشیه‌های زیادی شد از جمله خدشه‌دار شدن اعتماد عمومی نسبت به رسانه‌های جمعی داخلی. اما مهم‌ترین تاثیر این اتفاق در دو زمینه مهم بود؛ یکم این‌که وقتی رسانه‌ها به هر دلیلی سکوت می‌کنند یا به اخبار رسمی و شفاف دسترسی ندارند شایعه جای خبر را می‌گیرد. در این‌جا نیز در ساعات اولیه و حتی روزهای اول هیچ مقام دولتی حاضر به پاسخگویی نبود و متولی بقعه نیز اجازه ورود به هیچ خبرنگاری نمی‌داد، به همین دلیل رسانه‌ها به منابع دست اول دسترسی نداشتند و در نتیجه بازار شایعه داغ شد و شایعه جای خبر را گرفت. اگر دادستان ورود پیدا نمی‌کرد احتمالا مقامات دولتی در استان همچنان سکوت کرده بودند.

شاید دوست بدارید :

آسیب بعدی این بود که رسانه‌های خارجی و دشمن پیش دستی کردند و اخباری و واکنش نهادهای بین المللی را در این زمینه منتشر کردند. باز هم رسانه‌های داخلی به ویژه استان از غافله عقب بودند و گوی و میدان در دست دشمن افتاده بود در حالی که اگر اخبار از طریق رسانه‌های استان و رسانه‌های داخلی منتشر می‌شد، از بروز شایعات نیز جلوگیری می‌شد. البته به نظر می رسد مدیران دولتی یا به تاثیر رسانه اعتقادی ندارند یا با حوزه اطلاع رسانی آشنا نیستند.

پس از این حواشی بود که «سیامک مره‌صدق» و «همایون سامه یح» نمایندگان کلیمیان در مجالس دهم و یازدهم با فاصله چند روز از این بنا بازدید کرده و هر دو اظهارات مقامات غربی در زمینه  این اتفاق را محکوم کردند. هر دوی آن‌ها از منافع ملی و  یکپارچگی ایران سخن گفتند و مره صدق با گفتن این جمله کلیدی که «هر کسی دشمن ایران است، دشمن کلیمیان ایران هم هست» این پیام را به غربی‌ها داد که هزاران سال است ایرانیان با هر زبان و باوری با تعامل همزیستی داشته‌اند و امروز هیچ جریان تندرو و هیچ حرکت کوری نمی‌تواند این اتحاد را برهم زند.

اما علاوه بر غربی‌ها که پاسخ‌های مناسب را اتفاقا از هموطنان کلیمی ما گرفتند، دو جریان در داخل به حواشی دامن می‌زدند؛ افرادی که از روی نا آگاهی هم‌میهنان کلیمی را به صهیونیست‌ها منتسب می‌کنند و فکر می‌کنند این بنای تاریخی مربوط به آنان است و تندروهایی که در مقابل این جریان قرار گرفته‌اند.

باید توجه داشت بنای منتسب به استر و مردخای پیش از آن‌که یک بنای مذهبی باشد یک اثر تاریخی بسیار مهم است که متعلق به تمامی ایرانیان است و چه کلیمیان در این کشور بودند و چه نبودند به عنوان یک سرمایه ملی باید از آن حفاظت کرد.

بنای فعلی بقعه استر در قرن هفتم هجری بر روی بنای کهن آن ساخته شده است. روایات مختلفی درباره پیشینه و این بنا وجود دارد و برخی مورخان معتقدند این بنا یک معبد کهن ایرانی است که بعدها به دست یهودیان افتاده است و برخی نیز مانند کلیمیان ایران بنابر روایتی آن را به استر؛ ملکه خشایارشا و عموی او مردخای منتسب می‌کنند. اما روایت دیگری وجود دارد که می‌گوید این بنا مربوط به تمدن کهن بابلی و بین‌النهرینی است و این مکان معبدی برای الهه ایشتار و خدای مردوک بابلی است و بنابر تشابه اسمی بین ایشتار با استر و مردوک و مردخای این بنا کاربری دیگری گرفته و به دست یهودیان افتاده است. دکتر «پرویز اذکایی» در کتاب «همدان‌نامه» هر دو روایت را آورده و روایت دوم را به واقعیت نزدیک‌تر می داند و این مکان را معبد ایشتار قلمداد می‌کند. بنابراین هنوز به طور قطعی نمی‌توان این مکان را مربوط به یهودیان دانست اما اهمیت تاریخی بنا مهم‌تر می‌نماید و باید به عنوان یک اثر و سرمایه تاریخی حفظ شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.