*سایه هیولای بیآبی بر همدان
*تحلیل محیط زیستی وضع موجود و ارائه راهکارها
*مهرداد نهاوندچی
*دانشجوی دکتری برنامهریزی محیط زیست
مصرف آب همدان در سال گذشته هزار و ۸۰۰ لیتر بر ثانیه بوده که امسال به ۲ هزار و ۳۰۰ لیتر بر ثانیه رسیده است. خشکسالیهای اخیر و کاهش ۴۵ درصدی بارش در سال گذشته، بحران آبی همدان را رقم زده است. نبود برنامهریزی دقیق و پیشبینینکردن تأمین منابع آب جایگزین، باعث قطعی ۳۳ روزه در همدان و کلافگی شهروندان شده است. در شماره ۱۱۱ به انتقال آب از تالوار به همدان پرداختیم. در این شماره بیشتر به راهکارهای بحران آبی همدان میپردازیم. ضمن آنکه در رابطه با چند و چون انتقال آب تالوار به همدان با «پروفسور هوشنگ قمرنیا» استاد تمام گروه مهندسی آب دانشگاه رازی نیز گفتوگویی کردیم.

ماجرای بیآبی همدان و آب پنهان
بر کسی پوشیده نمانده که شهر همدان دچار کم آبی شدید شده است. پژوهشها نشان میدهند، استان همدان ۹۰ درصد، برداشت سالانه از منابع آب زیرزمینی داشته و با متوسط سالانه میانگین تغییر سطح آب زیرزمینی با افت متوسط سالانه ۹۵ سانتی متر، دارای مقام نخست کشور است. در دنیا میزان آب استفاده شده در کشاورزی ۷۰ درصد است، اما این عدد در استان همدان حدود ۹۵ است و البته این آب برای کشت محصولات صادراتی بهویژه سیبزمینی و هندوانه و محصولات پرآببر غیر استراتژیک است. این صادرات به معنی صادرکردن آب پنهان و به خطر انداختن امنیت اکولوژیکی. جمعیت شهرستان همدان در سال ۱۴۰۰ حدود ۷۰۰ هزار نفر بود که با احتساب مصرف میانگین ۲۰۰ لیتر در روز برای هر نفر، مصرف سالیانه آب شرب حدود ۵۰ میلیون مترمکعب است. نیمی از میزان یعنی ۲۵ میلیون متر مکعب آب از طریق ۷۰ هزار تن سیبزمینی به کشورهای عراق، ترکمنستان، آذربایجان، افغانستان، پاکستان و روسیه صادر شده است. هر یک تن سیبزمینی حدود ۳۵۰ متر مکعب مطابق اقلیم همدان آب مصرف میکند، یعنی حدود ۲۵ میلیون متر مکعب آب که عمدتا از چاهها استحصال میشود را به صورت آب پنهان در سیب زمینی، صادر کردهایم؛ این مقدار میتوانست حداقل معادل شش ماه آب شرب همدان باشد.
آب تالوار؛ پایدار یا ناپایدار؟
برای تأمین آب همدان، انتقال آب از سد تالوار گروس بیجار در ۱۴۰ کیلومتری همدان در دستور کار است. مسئولان همدان، میزان تخصیص یافته به همدان را ۳۰ میلیون مترمکعب ذکر میکنند. کارگران شرکت مهاب قدس نیز سه شیفته مشغول کار هستند. اما این طرح دچار چالشهایی است. ذخایر آبی سد تالوار در سالهای اخیر حدود ۸۰ درصد کاهش داشته است و بهره کمی به کشاورزی اطراف رسیده است. مسئولان همدان، اصرار دارند که انتقال آب از تالوار به همدان، پایدار است. اما این طرح در بین فعلان محیط زیست طرفداران زیادی ندارد. در این خصوص و چالشهای این طرح با هوشنگ قمرنیا، استاد تمام گروه مهندسی آب دانشگاه آب رازی کرمانشاه هم کلام شدم.
از قمرنیا میپرسم، به نظر شما انتقال آب از تالوار به همدان پایدار است و آن را چگونه ارزیابی میکنید؟ وی چنین پاسخ میدهد: جواب این سوال به این موضوع ربط دارد که میزان آب موجود در سد تالوار چقدر باشد و سهم هر استان چقدر تخصیص پیدا کند. گفته میشود، ۶۳ میلیون مترمکعب به استان همدان اختصاص پیدا کرده است که اگر این مقدار را بپذیریم، بازهم نمیتوان آن را برای دهههای آینده پایدار دانست؛ چراکه از آن حوضه آبی استانهای زنجان و کردستان هم سهیم هستند و از سویی بخشی هم حقآبه محیط زیست است و نمیتوان تمام موجودی آب را برداشت کرد. ضمن آنکه این سد تبعات منفی اجتماعی ، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی شده و باعث زیر آب رفتن ۱۸ تپه و آثار باستانی با قدمت هفت هزار و ۵۰۰ ساله شده است.

وی میافزاید: مشکل بیآبی همدان، بیبرنامگی است. خشکسالی و الگوی کشت غلط این وضعیت را برای استان همدان به وجود آورده است. انتقال آب در دنیا به شکل محدود انجام میشود. در کشورهای آمریکا و چین هم انجام شده است، اما ملزومات دارد و باید با ملاحظات و پژوهشهای دقیقی انجام شود. اگر انتقال آب بدون مطالعه و بررسیهای دقیق انجام شود، باعث ناامنی و تعارضات در نقاط مختلف میشود. مسئولان همدان باید مجری طرح انتقال آب تالوار به همدان را زیر سوال ببرند که چرا مطالعاتی از کیفیت آب آن منطقه نداشته است. این وظیفه مشاور طراح است که قبل از طراحی هر پروژهای کیفیت منابع آب موجود را از لحاظ مختلف مورد ارزیابی قرار دهد اما طبق بررسیهای من، گزارشی از مشاور، مبنی بر پائینبودن کیفیت آب رودخانه تالوار و آلودگی آن به آرسنیک و رد امکان استفاده از آب رودخانه تالوار به منظور شرب، منتشر نشده است. طبق مطالعات انجام شده توسط «عظیم ربیعی مصباح» و همکارانشان که در گروه علوم محیط زیست دانشگاه زنجان، میزان آرسنیک آب تالوار در دوره کمآبی ۱۰ برابر و در دوره پر آبی ۱۴ برابر حد استاندارد است و به طور میانگین ۱۲ برابر حد مجاز استانداردهای موجود برای شرب است. در این خصوص جای نگرانی نیست، چراکه ما تکنولوژی تصفیه آرسنیک را در کشورمان داریم، اما نیازمند هزینه و تکنولوژی بالا است.
این استاد برجسته گروه مهندسی آب در پایان خاطر نشان میکند: اینجانب بارها تأکید کردهام که مافیای آب حاکم بر کشور و بیتدبیری مدیران رده بالای وزارت نیرو بهدلیل جدی نگرفتن حقآبههای مسلم مناطق هدف، مسائل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی، باعث بروز خطاهای جبرانناپذیر و از بین رفتن منابع آبوخاک و محیط زیست آن مناطق شده و امنیت ملی و یکپارچگی کشور را نیز به خطر انداختهاند.
آینده، راهکارها و توسعه پایدار
اگر انتقال آب را به عنوان تولید آب در نظر بگیریم و مصرف آب را به عنوان هزینه، راه برونرفت از وضع موجود، مدیریت هزینه است. بیشتر از آنکه ما به فکر تولید آب باشیم، باید ذخایر موجود را مدیریت کرده به فکر مدیریت هزینه باشیم. راهکار حل بیآبی همدان دو کلمه است: توسعه پایدار! توسعه پایدار مفهومی بسیار پیچیدهای است که در بحرانهای محیط زیستی قرن بیست و یکم باید به آن بیش از پیش پرداخته شود، در شمارههای بعدی بیشتر به آن میپردازیم. استان همدان قطب تولید سیبزمینی ایران است. ده هزار تن سیبزمینی همدان به کشورهایی مانند عمان صادر میشود. یونجه نیز از همدان به امارات صادر میشود. چغندرقند و یونجه و محصولات پرآببر شیره جان آب همدان را کشیده است. برداشت آب برای سیبزمینی و چغندر میزان ذخایر آبی استان را به شدت کاهش داده است. این روند باعث ایجاد فروچالههای بیشتر خواهد شد. اصلاح الگوی کشاورزی در حرف آسان است تا عمل، اما جز این چارهای نیست. ضمن آنکه بارها شاهد رهاشدن محصولاتی مانند گوجهفرنگی و هندوانه در اراضی سطح استان بودهایم. برای تغییر الگوی کشت، نیازمند توانمندسازی و جایگزینکردن کشاورزی با صنایع تبدیلی و گردشگری پاک هستیم.
ماهیگیری از آب گلآلود!
همدان برای تأمین آب برای آینده نیازمند برنامهریزی بهتر برای شناسایی چند منبع آب اضطراری از حوضه آبی خود است. باید بپذیریم که دوران لولههای بزرگتر، سدهای عظیم تر و انتقال آب به سر آمده است – مگر در موارد بسیار نادر- بزرگترین درس تاریخ در حوزه بهرهوری آب را هرگز فراموش نکنیم: «از مقدار آب کمتر، ارزش بیشتری بیرون بکشید». یعنی اولویت مدیریت مصرف به جای مدیریت عرضه. انتقال آبی تالوار، با همه چالشهایش باید فقط در شرایط اضطرار مورد استفاده قرار گیرد و استفاده بیش از حد آن تبعات اکولوژیکی بالایی دارد. از سوئی شهرستان بیجار خود دچار کمآبی شدید است و حدود صد روستای آن دچار تنش آبی هستند و در برخی نقاط با تانکر آبرسانی میکنند! برای جبران کم آبی شهرستان بیجار حالا میخواهند از سد سیازاخ شهرستان دیواندره، با لولهگذاری به طول ۱۴۰ کیلومتر، کمبود آب مردم بیجار را تأمین کنند! اگرچه سد سیازاخ ۲۳۰ میلیون مترمکعب ظرفیت آبی دارد، اما در سالهای اخیر تنها بین ۶/۴ تا ۲۲ میلیون مترمکعب ذخیره آبی داشته است. چنین انتقال آبی، اگر به صورت زنجیرهای ادامه پیدا کند، فاجعه بزرگ محیط زیستی در منطقه غرب کشور ایجاد خواهد کرد. نکته جالب آنجاست که ۹۷ درصد بودجه پژوهش آب کشور صرف آبهای سطحی میشود، در حالی که فقط ۳ درصد برای آبهای زیرزمینی کشور میشود. این درحالی است مسئله آبهای زیرزمینی مسئله مهمی است. البته بر کسی هم پوشیده نیست که یک هزارم هزینههای سد سازی و انتقال آب صرف اصلاح الگوی کشت، اصلاح الگوی مصرف آب در کشاورزی و آبخیز داری و آبخوان داری طبیعتمحور نمیشود. دلایل آن را بهتر است از مافیای آب کشور بپرسیم که روی تتمه آبی کشور چنبره زده است.
چرا در شش دهه گذشته یک سوم تا نیمی از بودجه عمرانی کشور برای اجرای طرحهای سدسازی، انتقال و سایر طرحهای سازهای آب صرف شده است؟
نتیجهگیری
در تحلیلی کلی میتوان گفت بحران آب در همدان محصول علل متنوعی از نادرایتی مدیریتی و تغییرات اقلیمی است و این تنوع نتیجه گستردگی و پیچیدگی مجموعه زیرساختها، نهادها، سازمانها، کُنشگران و کُنشهایی است که حول مقوله آب شکل گرفتهاند. هر کدام از این اجزا دارای کاستیهایی هستند که مجموعا بحران آب در همدان را شکل میدهند. اگر قرار باشد بحران آب با جدیت حل شود، در درجه نخست به هماهنگی ملی و کار تیمی در چارچوب سیستمهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی قضایی نیاز است که لازمه آن تهیه گزارش مدون و البته بیتعارف از وضعیت موجود است. هرچند ترویج فرهنگ مصرف امر پسندیده و مطلوبی است، پیچیدگی موضوع به این امر ساده ختم نمیشود؛ مادامی که بیش از ۹۰ درصد مصرف آب نهایی استان سهم کشاورزی است و بدتر از آن اعِمال سیاستهای غلط کشاورزی است، اصرار به سمتوسوی سیاستهای شکست خورده در جهان و حتی در ایران که بارها امتحان خویش را پس داده، نیز یکی از اشتباهات متداول در کشور و استان است. ادامه روند موجود و توسعه ناپایدار، همدان را در دهههای آینده با خطرات زیادی مواجه خواهد کرد. مهمترین آن را میتوان کاهش زیستپذیری، ایجاد فروچالهها و متروکهشدن بسیاری از روستاها و مهاجرت گسترده از شهر همدان به شهرهای دیگر دانست. امید است مسائل ناگوار اخیر بحران آبی همدان، درسهای علمی و عملی برای پیشگیری از بحرانهای حوزه مدیریت منابع آبی برای آینده همدان و سایر استانهای کشور داشته باشد.