*مهرداد نهاوندچی
*کارشناس ارشد مدیریت محیط زیست
سه ضلع مثلث آموزش محیط زیست یعنی: دانش، نگرش و رفتار هستند که با طی مراحل تئوری و عملی آن میتوان مفاهیم اساسی حفاظت از زیست بوم را جا انداخت. با توجه به اهمیت بالای محیط زیست و امر خطیر حفاظت از آن و نهادینه کردن فرهنگ استفاده صحیح از منابع طبیعی در کشور ما وجود دارد، وزارت آموزش و پروش چند سالی است، کتابی با عنوان «انسان و محیط زیست» را برای پایه یازدهم (دوره دوم متوسطه) همه رشتههای دبیرستان تدوین کرده است. با توجه به خلایی که در این زمینه از سالها پیش وجود داشت این امر، اقدام پسندیده و تحسین برانگیز است. اما مسئلهای که این وسط به وجود آمد آن بود که این وزرات خانه تدریس این کتاب را به فارغ التحصیلان رشته جغرافیا، زیست شناسی، زمین شناسی و مانند این واگذار کرد. کتابی که توسط افراد متخصص حوزه محیط زیست تدوین شده است. به نظر میرسد، تدریس این کتاب توسط افراد غیرمتخصص نه تنها تاثیر مثبتی نخواهد داشت، بلکه میتواند تاثیرات جبران ناپذیری در ایجاد ذهنیتهای نادرست در دانش آموزان به وجود آورد. آنچه که در تدریس کتاب «انسان و محیط زیست» ضرورت دارد، ایجاد دید و تفکر محیط زیستی در دانش آموزان است که بتوانند در آینده از منابع طبیعی، انرژی، آب و خاک، جنگل، مرتع، دریا و سایر عرصه های کشور خویش به بهترین نحو حفاظت کنند؛ که اگر این موارد را در نظر نگیریم، این کتاب بجز چند تصویر زیبا و ستایش سدسازی (صفحات ۱۰ و ۱۱) اثربخشی مورد نظر را نخواهد داشت. در کشور ایران طبق آمار غیر رسمی، چیزی حدود ۶۰ هزار فارغ التحصیل در گرایشها و مقاطع مختلف محیط زیست وجود دارد. از طرفی بنابر سخن بزرگان رشته محیط زیست، آموزش، کلید حفظ محیط زیست برای نسل آینده است. بنابراین این لزوم وجود دارد که با تعامل ادارههای محیط زیست و ادارات آموزش و پرورش استانها، زمینه تدریس این درس مهم را توسط فارغ التحصیلان محیط زیست فرآهم آید که هدف اصلی این کتاب یعنی فرهنگ سازی در حوزه محیط زیست را اصولی در ذهن جوانان آینده سرزمینمان نهادینه شود.
به منظور آموزش محیط زیست به خصوص در قشر کودک و نوجوان که جامعه بسیار مهم در آموزش هستند و همچنین حساسیتهای بالایی که در آموزش وجود دارد، لزوم بازبینی محتوا در این حوزه امر خطیری است. نقاط مثبت زیادی در کتاب انسان و محیط زیست وجود دارد که با رفع برخی اشکالات میتوان بسته آموزشی مناسبی را در اختیار دانش آموزان قرار داد. در این بین صرف مسائل تئوری نمیتواند مفاهیم اساسی محیط زیست را جا بیندازد که این مهم نیاز به کارهای عملی، اردو و برخورد و لمس از نزدیک برخی موارد را دارد. برای مثال به عنوان طرحی در یک طول تحصیلی در غالب مدارس سبز، مواردی همچون تفکیک پسماند در مدارس توسط دانش آموزان صورت گیرد یا مثلا در حوزه انرژی، با نصب کانتر (شمارشگر)، میزان مصرف ماهیانه آب محاسبه و سعی در کاهش مصرف شود.
از سویی سواد رسانهای و استفاده از آموزش از طریق فضای مجازی (کلیپ، اینفوگرافی، موشنگرافی و…) نیز میتواند راهگشا باشد. امید است اگر حتی، امکان تدریس درس انسان و محیط زیست توسط فارغ التحصیلان این رشته مقدور نشد، از متخصصان این رشته به منظور برگزاری دورههای ضمن خدمت مدرسان این کتاب و همچنین کلاسهای فوق برنامه و عملی دانش آموزان بهره گرفته شود. این مهم میتواند راندمان و اثربخشی را تا حد قابل قبولی افزایش دهد. همچنین از سوئی امید است که ساز و کار مدارس طبیعت نیز فرآهم شود تا شاهد بازگشایی مجدد این مدارس نیز باشیم، مدارس طبیعت چند سالی در شهرهای مختلف از جمله همدان، فعالیتهای مستمر و موثری در حوزه آموزش محیط زیست به کودکان داشتند، که مدتی است به دلیل نداشتن متولی مشخص، از فعالیت بازایستادهاند. همانطور که در بالا نیز ذکر شد، آموزش کلید حل مشکلات محیط زیست است و با تولید محتوای متناسب و بازنگری در آن، افزایش اهمیت و نگاه به این حوزه در سیاستگذاریها، استفاده از فضای مجازی، مدارس طبیعت، اردوهای طبیعتگردی و کارهای عملی و مانند این میتوان شاهد تربیت نسلی باشیم که آینده زیست بوم و ژینایی این خاک و بوم را تضمین کنند.