انتقال آب تالوار؛ هم ناگوار هم ناگوارا
وضعیت آب همدان، عصبانیت شهروندان را در پی داشته است!
در زمان اجرای پروژه خط انتقال لوله تالوار، بسیاری از خبرگزاریها و رسانههای همدانی از این پروژه حمایت کردند و اظهار میکردند که اجرای این پروژه بهترین گزینه است و مشکلات آبی همدان را به صفر میرساند. یکی از روزنامههای همدان تیتر زده بود: «آب همدان با شایعات مسموم نمیشود». یا سردبیر یک رسانه دیگر وجود آرسنیک در آب تالوار را کذب خواند.
*مهرداد نهاوندچی
*دانشجوی دکتری برنامهریزی محیط زیست
آنچه گذشت…
مشکل آبی همدان از یک دهه پیش شکل جدیتری از قبل به خود گرفته است. سرزمین کهن دیار الوند، سرزمین هزار چشمه خروشان، سرزمین باغ شهر همدان و سرزمینی که به دارا بودن منابع کافی و وافی آب شناخته میشده است، حالا اکنون چنان دچار بحران بیآبی شده است که نه تنها برای تامین آب کشاورزی و آب صنایع کمبود دارد، بلکه این بیآبی، تأمین آب خام شهری (آب آشامیدنی) شهروندان را هم با مشکلاتی مواجه کرده است. سال گذشته با جدی شدن بحران، خط انتقال آب اضطراری تالوار با دستور مسئولان تسریع شد. پروژهای که آغاز آن به حدود دو دهه پیش میرسد. آغاز این پروژه بیم و امیدهایی را در مردم همدان ایجاد کرد. مردم امیدوار شده بودند که مشکلات بیست ساعته قطعی آب برطرف خواهد شد. اما با اتمام فاز اول پروژه در آبان ۱۴۰۱، صرفا مشکل کمیت آب حل شد. مشکل جدیدی که برای آب شهری افتاده بود، کیفیت آب بود که باعث نارضایتی شهروندان شد. مسئولان آب منطقهای همدان در آن زمان تصریح کردند که پس از بارشها و مخلوط شدن آب تالوار با آب سد اکباتان هم میزان آرسنیک کاهش پیدا میکند، هم کیفیت آب بهبود پیدا میکند. خاطرنشان میدارد، بو و طعم از استانداردهای ثانویه آب هستند، اما پس از گذشت بیش از یک سال هنوز کیفیت ثانویه (بو و طعم) آب همدان به حد قابل قبولی نرسیده است. آن هم برای شهروندانی که آب الوند خوردهاند و با یکی از گواراترین آبهای کشور ذائقه خود را عادت داده بودند.
آنچه گفته بودیم…
در زمان اجرای پروژه خط انتقال لوله تالوار، بسیاری از خبرگزاریها و رسانههای همدانی از این پروژه حمایت کردند و اظهار میکردند که اجرای این پروژه بهترین گزینه است و مشکلات آبی همدان را به صفر میرساند. یکی از روزنامههای همدان تیتر زده بود: «آب همدان با شایعات مسموم نمیشود». یا سردبیر یک رسانه دیگر وجود آرسنیک در آب تالوار را کذب خواند. اینکه این رسانهها بر چه اساسی این اظهارات را میکردند، خود جای ابهام و سوالاتی است. مگر نه اینکه رسانه باید به صورت مستقل واقعیتها را منعکس کند و از حقوق عامه دفاع کند؟ اما در این میان برخی از فعالان و کارشناسان محیط زیست همدانی با این پروژه مخالف بودند و نسبت به عواقب و مشکلات محیط زیستی این پروژه هشدار دادند. همانجا بود که در یادداشتی، رسانه را بازنده ماجرای آب همدان خواندم.
- جورچین…
همداننامه یکی از نشریاتی بود که از همان ابتدا نسبت به اجرای پروژه تالوار انتقاداتی داشت. اگر بخواهیم این رویداد را بهتر درک کنیم باید حداقل یادداشتها و گزارشهای شمارههای ۷۸، ۷۹، ۸۰، ۱۱۱ و ۱۱۳ را در کنار هم بگذاریم تا جورچین ما در مورد موضوع تالوار تکمیل شود. برای مثال در شماره ۱۱۱ به نداشتن پیوست محیط زیستی طرح اشاره کرده بودیم و اظهار کردیم که این طرح منطقه را دچار تعارضات اجتماعی جدی و اثرات اکولوژیکی جبرانناپذیری خواهد کرد. در شماره ۱۱۳ نیز گفته بودیم که مجری طرح باید آزمایشات دقیقی در خصوص سازند سد آب تالوار به انجام میرسانده است. از «پروفسور هوشنگ قمرنیا» نقل کردیم که آب منطقه تالوار به طور میانگین ۱۲ برابر حد مجاز آرسنیک دارد. گفتیم که توسعه همدان بر مبنای توسعه پایدار نیست و الگوهای کشت و کار باید اصلاح شده، سند آمایش به درستی اجرا شود. همچنین پیشبینی کردیم که انتقال آب تالوار پایدار نیست و نارضایتی شهروندان را در پی خواهد داشت. همه را گفتیم، اما گوش شنوایی پیدا نکردیم! تا جایی که توسط روابط عمومی یکی از ادارات استان متهم به بیسوادی شدم! اگرچه که چند رسانه دیگر هم هجمههایی علیه این یادداشتها راه انداختند!
مسائل تو در تو؛ تحلیل فست فودی
در مورد مسائل تو در تو و پیچیده مانند بحران آب در ایران ارائه راهکار و تحلیل بسیار کار دشواری است و نیاز به مدلسازی و شبیهسازیهای دقیقی دارد که آن نیز دچار عدم قطعیتهای بسیار است. در این میان تحلیلهای فست فودی و راحتالحلقوم دردی دوا نکرده و فقط نمکی بر زخم مردم میپاشد. مردمی که زخم خورده و عصبانی از کیفیت بد آب شرب شهر خود هستند. بنابراین اگر نقدی در این خصوص میشود، باید در مقابل راهکارهایی نیز ارائه شود. انتقال پر هزینه آب تالوار را میتوان اتفاقی ناگوار به لحاظ محیطزیستی قلمداد کرد که آب حاصل از این انتقال ناگواراست. در این میان سوالات بسیاری به ذهن متبادر میشود که پاسخ آن را به مسئولان آب منطقهای همدان واگذار میکنیم:
۱) چرا در خصوص استانداردهای اولیه و ثانویه آب تالوار پیش از اجرای پروژه فکری نشده بوده است؟
۲) چرا از طرحهای جایگزین با اثرات محیط زیستی کمتر و استاندارد آب بالاتر استفاده نشده است؟
۳) مبنای مسئولان همدانی در پایدار خواندن آب تالوار چیست؟ این منبع در سالهای اخیر و در اثر تغییر اقلیم و سایر عوامل بخش زیادی از پهنه آبی خود را از دست داده است. تعریف مسئولان ذیربط از پایداری چیست؟ و چند سال را پیشبینی میکنند؟
۴) مجری طرح چرا در اجرای این طرح نطرات فعالان محیط زیست و نظارات اداره محیط زیست را نادیده گرفته است؟
مدیران استان همدان باید از این پس، برنامهریزیهای خود را متناسب با تغییرات اقلیمی انجام دهند و برای بدترین سناریوهای اقلیمی و خشکسالیها آماده باشند. تعادل و تناسب در برداشت آبهای سطحی و زیرزمینی هم موضوع حائز اهمتی است. هنوز مسئولان همدانی در سالم بودن آب همدان پافشاری میکنند، بدون اینکه هیچ سند و آزمایشی را ارائه کنند، عدم شفافیت در این موضوع به اعتماد شهروندان خدشه وارد کرده است. وجود بیماریهای پوستی و گوارشی، شبهاتی را نسبت به آب منتقل شده به همدان ایجاد میکند. نبود داده در این زمینه قضاوت در مورد کیفیت آب همدان را دشوار میکند. امید است مسئولان ذیربط با شفافیت پاسخگوی موضوع آب همدان باشند و نسبت به بهبود کیفیت ثانویه آب آشامیدنی اهتمام بگمارند.
پیشنهادات
تجهیز تصفیهخانههای همدان به منظور کاهش میزان آرسنیک و افزایش میزان استاندردهای ثانویه آب.
اجرای راهکارهای اصلاحی در مبدا به منظور افزایش کیفیت آب تالوار. بررسی اقدامات اصلاحی در خصوص اصلاح سازند بستر.
مکانیابی مراکز تصفیه آب در همه محلات همدان؛ گسترش تعداد مراکز.
توزیع آب معدنی و تصفیه به همه شهروندان؛ یا لااقل برای قشر کمتر برخوردار و گروههای حساس.
برنامهریزی به منظور تأمین آب همدان از مسیرهای با آب مطمئن و دارای استاندارد اولیه و ثانویه در میان و بلندمدت.
نوسازی و بهبود شبکه توزیع آب رسانی همدان.
برگزاری کارگروههای آمایش استان با حضور فعالان محیط زیست و تلاش برای اصلاح الگوهای کشت و توسعه مبتنی بر صنایع کمآببر.
اجرای تدابیری در خصوص پرداخت حقابه و تلاش برای اقزایش ضریب تابآوری و ژینایی سرزمین دشتهای استان.