این نسلکشی بی سروصدا ادامه دارد
*حسین زندی
*سردبیر
بر اساس آمارهای رسمی، سالانه بین بیست تا بیست پنج هزار نفر در حوادث رانندگی کشته میشوند؛ البته به نظر میرسد آمار غیررسمی فراتر از این عدد باشد. اگر این عدد را بپذیریم و آن را در چهل سال ضرب کنیم، نتیجه میگیریم که جمعیتی حدود یک میلیون نفر را در در طول چهار دهه گذشته با تصادف از دست دادهایم؛ یعنی برابر جمعیت کشور بحرین را در یک مورد به کشتن دادهایم، حال از قربانیان سوانح ساختمانی، اعتیاد، غذای غیر ارگانیک و آلودگی آب و هوا که قربانیانش کمتر از تصادفات نیست، در میگذریم.
اما اگر به دقت به این عدد توجه کنیم، متوجه میشویم که در کشور یک نسل کشی عجیب اما بی سرو صدا صورت گرفته که اتفاقا باید به دنبال مقصرش گشت.
باید پرسید و بارها پرسید مقصر این کشتار چیست و کیست. آیا جادهسازان و طراحان خیابانها و معابر مقصرند؟ خودروها غیر استانداردند؟ قوانین رانندگی مشکل دارد که این آمار تکرار میشود؟ یا رانندگان و رانندگی در کشور ما مشکل دارد، یا همه موارد؟
پاسخ هرچه باشد، این روزها کسی به فکر رفع مشکل نیست، نه قانونگذار به دنبال رفع نواقص است، نه خودروساز و و متولیان جاده و خیابان به دنبال بالابردن کیفیت و نه رانندگان در پی چاره هستند، اما مسئله اصلی بیتفاوتی افکار عمومی نسبت به این آمار است. اگر در یک حادثه یا درگیری چهار نفر کشته شوند، هم افکار عمومی و رسانهها فراتر از ابراز همدردی به دنبال مقصر و علل آن هستند، اما با کشتهشدن یک میلیون نفر، هنوز جامعه بیتفاوت است.
تصاویر و اخباری که تابستان امسال از تصادفهای همدان در فضای مجازی و رسانهها منتشر شده، نشان میدهد آمار کشت و کشتار این حوزه بالا رفته است. پس باید به فکر چاره بود، یا باید عاشقان سرعت و رانندگان خاطی را درمان کرد و یا به طور کلی در قوانین و تولیدات تجدید نظر کرد. وگرنه این نسلکشی ادامه دارد.