بازی و نقش آن در جامعهپذیری کودکان
*یلدا خاکباز
*کارشناس ارشد مردمشناسی
هر انسانی در عمق وجود خود عاشق بازی کردن، حل معما، درست کردن پازل و بازیهای حرکتی است. در واقع بازیها نوعی ابزار قدرتمند علمی-فرهنگی به شمار میآیند که بستر همکاری و همیاری گروهی و تقویت مهارتها را مهیا میسازد.
بازیها با الگوهای هدفمند قادرند توانایی فرد را در مقابل حل مشکلات افزایش داده و استرس و تنشهای درونی او را کم کرده و در مقابل مهارت های فردی _اجتماعی او را گسترش دهند و مهمتر از همه بازی کردن، یک سرگرمی دلپذیر برای همه سنین است حتی در انجام بازیهای تکراری نیز تازگیهایی نهفته است. زیرا خصلت بازی اینگونه است که هر چقدر هم تکرار شود. مشابه بار قبل نیست. بازی در کودکی امروز او را مسئولیتپذیرتر و مهارتهای حرکتی و کلامی بهتر و قویتر برای فردای زندگی اش آماده میکند. پوشیده نیست که فرایند بازی کردن در کودکی، در واقع به صورت غیرمستقیم یکی از عوامل جامعهپذیری کودکان در محیط و جامعهای است که قرار است در آن نقش اجتماعی خود را به عهده بگیرد .
بازی تاثیرات زیادی در زندگی و شخصیت کودکان دارد و در درمان بسیاری اختلالات کودکان کمک کننده است. در بازی میتوان بسیاری از درمانها را برای اختلالات افسردگی، بدبینی، بیش فعالی، خجالتی بودن و اضطراب کودکان داشته باشیم.
در بازی میتوان بسیاری از درمانها را برای اختلالات افسردگی، بدبینی، بیش فعالی، خجالتی بودن و اضطراب کودکان داشته باشیم. آنچه حائز اهمیت است آگاهی به این مقوله از نگاه خانواده است و پس از آن بسترسازی فضای بازی و همراهی با کودکان است .
خانواده با اینکه کوچکترین نهاد اجتماعی است اما بزرگترین نقش را در ساختار اجتماعی بازی میکند. همراهی و آگاهی والدین و یا آماده کردن بستر بازی ،برای کودکان در ساعاتی از روز کمک میکند کودک فرایند رشد و کسب مهارت را در امنیت و آرامش طی کند. اما امروزه اکثر خانوادهها این نقش را به عهده بازیهای دیجیتال، برنامههای کم محتوای برخی رسانهها، آموزشگاهها و یا سیر و سفر در فضای مجازی گذاشتهاند که خود زنگ خطری است که نباید نادیده گرفته شود. در صورتی که نهاد خانواده اگر خودش قسمت بیشتری از این مسئولیت را به عهده بگیرد بیشک هم انرژی و نشاط بیشتری در خانواده جریان مییابد هم از امنیت خاطر بیشتری بهرهمند است .