*خیراله اصغری
*طراح گرافیک و نقاش
نخستین دیدارم با استاد احمد فتوت ۳۹ سال پیش یعنی مهرماه ۱۳۶۳ در کارگاه نقاشی هنرستان چمران همدان بود. یک ماه پیش از آن، اواخر مرداد ماه، آگهی تأسیس اولین رشته هنری بر روی دیوار شهر مرا به وجد آورد و آرزو و رویایی که برای تحصیل در این رشته داشتم را ناباورانه میدیدم. مقطع راهنمایی را در همان سال به اتمام رسانده بودم و باید برای ادامه تحصیل در مقطع دبیرستان انتخاب رشته میکردم، آرزویم تحصیل در رشته هنر بود، این همزمانی مرا شگفت زده کرده بود، شور و شوق عجیبی داشتم. مسیر هنری زندگی من داشت شکل میگرفت، بیدرنگ فردای آنروز برای نامنویسی به هنرستان چمران در نزدیکی میدان شیرسنگی رفتم. نگران بودم که استقبال زیاد شده باشد و از قافله جا مانده باشم، اما اینگونه نبود و جز شش نفر، کسی ثبتنام نکرده بود!، هنوز فرصت تا مهرماه باقی بود. به ناچار موقت در رشته تجربی یکی از مدارس ثبتنام کردم. دو هفتهای از شروع سال تحصیلی گذشته بود. با خبر شدم استاد احمد فتوت در دبیرستانهای سطح شهر در حال تبلیغ و معرفی همین رشته است، اما فقط در کلاسهایی غیر از رشته ریاضی و تجربی! بعد از زنگ کلاس با هیجان به دفتر مدرسه رفتم و با اصرار زیاد توانستم مدیر مدرسه را راضی کنم تا پرونده تحصیلیام را تحویل و اجازه دهد در رشته هنر که آرزویش را داشتم مجدد نام نویسی کنم.
صبح کمی دیر رسیدم بچهها در کلاس بودند. بعد از ثبتنام با راهنمایی مستخدم هنرستان و طیکردن راهرویی طولانی در انتهای ساختمان به کارگاه نقاشی رسیدم. شور و اشتیاق عجیبی داشتم. اولین ملاقاتم با استاد فتوت بود، در باز شد و او با روی گشاده و مهربانی پذیرایم شد. دیدن همکلاسیهای جدید که مشغول طراحی از مدلی در وسط کارگاه بودند، شوق زیادی در من ایجاد کرد! از کودکی نقاشی میکردم، پدرم ذوق هنری و خط خوبی داشت، اهل شعر و ادبیات بود و همیشه مرا تشویق میکرد، تجربه کلاسهای آزاد طراحی و نقاشی را هم داشتم مدتی در حضور محمود زنگنه و بعد بیشتر نزد فرزندش احمد زنگنه بودم، حال و هوای کارگاه نقاشی برایم آشنا بود، همچنین تعدادی از همکلاسیها را هم به واسطه همین کلاسها از قبل می شناختم. با شور و اشتیاق زیاد شروع به طراحی از مدل کردم. برایم آسان بود! استاد یک به یک کار هنرجویان را میدید، طراحی مرا که دید توجهش بیشتر جلب شد از کلاسهایی که رفته بودم و سابقه نقاشیکردنم پرسید.
از همان روزهای اول، ارتباط شاگردی من با استاد محدود به هنرستان نشد، او شور و شوق مرا که در طراحی و نقاشی دیده بود با بزرگواری و لطف بسیار مرا برای دیدن آثارش به آتلیهاش دعوت کرد. این افتخار و شانس بزرگی برایم بود. منزل استاد واقع در خیابانی منتهی به طبیعت و باغهای دره مراد بیک یکی از روستاهای خوش آب و هوا که اکنون بخش از شهر شده است، بود، تا چشم میدید طبیعت بود و سرسبزی درختان، آتلیه در طبقه زیرین ساختمان با معماری زیبای دوست هنرمند نامآشنا مهندس محمد قهوهای، چشماندازی داشت به حیاط و باغچهای پر از گل و گیاه که از پنجره پیدا بود. دیدن کارگاه با نقاشیها استاد و کتابخانهای پراز کتابهای هنری و ادبی برای دانشآموزی که مشتاق دیدن و آموختن بود بسیار هیجانانگیز و آموزنده بود. این ارتباط نزدیک تا سال پایانی تحصیل در همدان و سپس بعد از ورود به دانشکده هنرهای زیبا همچنان ادامه داشت، و گاهی نیز با همراهی دوستان به اتفاق او به نقاشی از طبیعت اطراف همدان میرفتیم و این تجربه بسیار خوبی برایم بود. استاد آنچه را که در طول سالها آموخته و تجربه کرده بود، همیشه با سخاوت و مهربانی به شاگردانش میآموخت.
اولین رشته گرافیک ایجادشده در هنرستان چمران همدان به همت و تلاش استاد احمد فتوت، سرگذشت پرفراز و نشیبی داشت. اگر پایداری و پشتکار او و علاقمندی تعدادی از ما هنرجویان نبود، شاید این رشته به سرانجامی نمیرسید. رشته هنر با جذب و ثبتنام تعداد بیست و هشت هنرجو و با امکاناتی محدود در مهر سال ۱۳۶۳ آغاز شد، سال اول و دوم واحدهای درسی گرافیک بود و معماری، دروس اصلی هنر و گرافیک را استاد فتوت تدریس میکردند و دروس نقشهکشی و معماری را هم آقای حیدریان. سال سوم تحصیلی رشته هنر به دو شاخه تحصیلی گرافیک و معماری گرایش پیدا میکرد؛ تعدادی از هنرجویان معماری و تعدادی از ما هم گرافیک را انتخاب کردیم. در طول این چهار سال کسانی که از روی کنجکاوی و سادهانگاری به این رشته آمده بودند، به مرور تغییر رشته داده یا ترک تحصیل کرده بودند، در سال تحصیلی سوم که سالهای پایانی جنگ نیز بود تعدادی از هنرجویان داوطلبانه به جبههها اعزام شدند که از این میان یکی از همکلاسیها اسیر و بعد از مدتی همراه دیگر اسرا آزاد شد. یک سال بعد باقی نفرات برگشتند! سال تحصیلی ۶۷-۶۶ سال چهارم متوسطه نهایتا تعداد ما به هشت نفر رسیده بود، با برگزاری آخرین امتحانات، اولین فارغالتحصیلان رشته گرافیک هنرستان همدان شناخته شدیم. در کنکور ورودی دانشگاه از این تعداد هشت نفر فارغالتحصیل رشته گرافیک پنج نفر به دانشگاه راه یافتیم که آن زمان فقط دو دانشگاه هنر در تهران بود. این تعداد قبولی کنکور هنر از هنرستان در آن زمان بسیار قابل توجه بود.
اسامی قبولشدگان در کنکور هنر: محمد رنگچیان: رشته گرافیک دانشکده هنرهای زیبا/ غلامرضا شاملو: رشته نقاشی دانشگاه هنر/ بهروز رضایی: رشته طراحی صنعتی دانشگاه آزاد تهران/ خیرالله اصغری (نگارنده): رشته گرافیک دانشکده هنرهای زیبا و ایرج اکبری/ رشته تربیت معلم هنر
نقاشیهای استاد
احمد فتوت نقاشی را از کودکی بهصورت خودآموز شروع کرده، در سال ۵۲ از دانشکده هنرهای زیبا در رشته نقاشی فارغ التحصیل میشود. در سال ۱۳۸۲ مدرک درجه یک هنری (رشته نقاشی) را دریافت میکند. او بدون شک نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری در آموزش و گسترش هنرهای تجسمی آکادمیک با تأسیس اولین رشته هنری در هنرستانهای دخترانه و پسرانه همدان در سال ۱۳۶۳ همانگونه که در بالا اشاره شد و سالها بعد هم با ایجاد رشته نقاشی در دانشگاه آزاد واحد همدان، با تربیت و آموزش صدها هنرجوی علاقمند این رشته، به فعالیت خود ادامه داد.
او بیشتر با شیوه نقاشان امپرسیونیست چشماندازها و طبیعت اطرافش را با ارتباطی مستقیم از طبیعت غالبا با تکنیک آبرنگ و گوهاش و گاهی هم با فرمهای انتزاعی به تصویر کشیده. مناظر و چشماندازهای چهار فصل طبیعت اطراف همدان، دامنه الوند، بهار خاکو با درختان شکوفه زده، روستای دیویجین و درختان رنگارنگ پاییزی، زمستان دره مرادبیک و امامزاده کوه با چشماندازهای زیبایشان سهم بیشتری در آثار او دارد.
نقاشیهایش عشق و علاقه زیاد او به طبیعت و معماری را با ترکیب بندیهای زیبایشان نمایان میکند. به نقل از خود او «معماری ایران و همدان در نقاشیهای من جایگاه خاصی دارند. معماری و نقاشی جفت هماهنگی است». بناها و معماری شهری، کوچهها و بازار، حیاط و دیوارهای کاهگلی بهجا مانده از روزگار قدیم در بیشتر آثارش خودنمایی میکند. مکانهایی که شاید دیگر به این شکل وجود ندارند یا با گسترش بناهای شهری تخریب شدهاند! با دقت در امضای آثارش زمان و مکانها را میتوان دید، سرای میرزا کاظم، سبزه میدان قدیم همدان، محله قاشق تراشها، محل پیرگرد، خانههای قدیمی… بیننده را با زیباییهای معماری و چشماندازهای طبیعی شهر همدان آشنا میکند و این آثار زیبا یادگاری برای آیندگان خواهد بود.