براى حقوق کودکانمان مطالبهگر باشیم
*عاطفه کلهرى
تمام والدین با هدف آیندهاى خوب و درخشان براى فرزند خود تلاش مىکنند و براى تحقق آن شرایط و آموزش مناسب را فراهم مىکنند.
باپیشرفت علم و تکنولوژى و اهمیت آموزش کودکان در دنیا، سطح و کیفیت آموزش هم در حال رشد و تغییر است و در حوزههاى روانشناختى تأکید بر آموزش موثر و لذتبخش است و نقش معمارى و طراحى مدارس بسیار مهم و جلوه گر شده است.
اما ما هنوز با استانداردهاى دنیا در طراحى درست و اصولى مدارس فاصله داریم.
سوال مهم این است به همان اندازه که به نوع آموزش اهمیت مىدهیم به فضاى امن آموزشى و استانداردهاى مدارس و اصول مهم ساخت آن توجه و شناخت داریم؟
درست است که آموزشوپرورش مهمترین مسئله هر جامعه است و هر روز به تعداد مدارس دولتى و غیردولتى و مکانهاى آموزشى و کارگاههاى فعالیت کودکان اضافه مىشود، اما چند درصد آنها بر اساس استانداردها و داراى مکان مناسب براى کودک هستند؟تقریبا هیچ!
مدارس غیردولتى که اکثرا در ساختمانهاى مسکونى قدیمى تأسیس مىشوند، معمولا آنقدر کوچک هستند که فضاى لازم به ازاى هر دانش آموز ۶ تا ٨ مترمربع است محدود مىشود. این نوع از مدارس حیاط یا زمین بازى مناسب ندارند و براى ساعات ورزش هم از سالنهاى بیرون استفاده مىکنند و در این بین مسئولیت و خطرات رفتوآمد در دانشآموزان کوچکتر مطرح است.
فضاهایى از قبیل کارگاه، سالن اجتماعات، مکان ورزشى در آنها وجود ندارد و آزمایشگاه و کتابخانه و مانند این هم قطعا در طراحى یک منزل مسکونى که به مدرسه تبدیل شده، جاى مناسبى براى خود بیدا نخواهد کرد. از دیگر معایب آن نداشتن آبخورى و سرویس بهداشتى مناسب بنا به استانداردها به ازاى هر ۶٠نفر یک دستشویى است که در این مدارس معمولا دو سرویس وجود دارد، راهپلههاى باریک و خطرناک، نبودن نور کافى، حیاط که قلب مجموعه است و کوچک است، نداشتن پله خروج اضطرارى و بسیار، بسیار موارد دیگرى که هیچکدام بر اساس استاندارد نیستند.
در مقابل هزینههایى که براى آموزش در این مدارس گرفته مىشود، ساختمان مدرسه بر اساس استاندارد طراحى نشده و ظاهرا هم از پائینترین سطح اهمیت برخوردار است.
حال سوال دیگرى که مطرح مىشود این است که چه کسى مسئول است و مجوز تأسیس این مدارس را مىدهد؟ چرا با این مسئله جدى برخورد نمىشود؟
مدارس دولتى هم که در اصطلاح به شکل درست مدرسه طراحى شدهاند، بنا را بر این گذاشتهاند که ساختمانى بزرگ با تعداد کلاسهاى زیاد باشد و شاید تنها ویژگى مثبت آنها نسبت به مدارس غیردولتى حیاط بزرگ، آبخورى و سرویس بهداشتى بزرگ باشد، اما از لحاظ زیباییشناسى، رنگ و فضاها، تجهیزات ایمنى، پله اضطرارى براى مدارس چند طبقه، کفپوشهاى حیاط و پلهها و دیوارهها، با استانداردها فاصله دارند.
بهتر است مطالبهگر باشیم، فضاى آموزشى مناسب را بخواهیم، استانداردها را بشناسیم، نمونه طراحىهاى مدارس دنیا مانند فنلاند را ببینیم، در دنیایى که به واسطه سرعت رشد شهرنشینى، فناورى، اطلاعات و تقاضاى مردم هم تغییر کرده است، چون آموزشوپرورش به رشد فکرى و فرهنگى کمک مىکند، پس باید محیط این پرورش محیطى امن، مناسب و استاندارد باشد.