بزرگترین مزیت ثبتهای جهانی
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران: بزرگترین حسن ثبت جهانی ایجاد احساس مسئولیتی فراملی است
دانهکار: همانطورکه تنوع ژنتیکی بیشتر باشد، قدرت تاب آوری برای تأمین امنیت غذایی، دارویی و درمان و پشتیبانی از صنعت و پوشاک بیشتر میشود، داشتن تنوع بومی، تاریخی و فرهنگی بیشتر نیز ما را در تنگناهای تحولات اجتماعی از انعطاف بیشتری برخوردار میکند. سازههای تاریخی در هر کشوری دروازه ارتباط مردم با گذشته آن کشور است که در گروه میراث فرهنگی و حس مکان یا فضای نوستالژیک ارتباط با گذشته قرار میگیرد.
*نازنین ناصری
*دانشجوی دکتری محیط زیست
همدان به دلیل وجود آثار تاریخی از جمله هگمتانه که بیش از ۲۳۰۰ سال قدمت دارد و همچنان زندگی در آن جریان دارد، به عنوان پایتخت تاریخ و تمدن ایران شناخته شده است. مردم این شهر در چند ماه گذشته زمینههای لازم را برای ثبت جهانی تپه هگمتانه فراهم کرده و در شهریورماه ارزیاب یونسکو برای بررسی این بافت تاریخی در همدان حضور یافت و ابراز امیدواری کرد که قابلیت ثبت جهانی را دارد و ما همچنان منتظر نتیجه این ارزیابی هستیم. اما از آنجایی که تاریخ و فرهنگ یک کشور و یا شهر جدا از محیطزیست آن نیست، اینبار از منظر محیطزیستی به ثبت جهانی هگمتانه پرداختیم و گفتوگویی با عضو هیئت علمی دانشگاه تهران داشتیم که در ادامه میخوانید.
خدمات فرهنگی اکوسیستمها
«افشین دانهکار» با بیان اینکه خدماتی که یک اکوسیستم به انسان ارائه میدهد، شامل چهار گروه خدمات تولیدی، تنطیمی، حفاطتی و فرهنگی است، عنوان میکند: خدمات فرهنگی در اکوسیستمها به ده گروه حمایت از میراث فرهنگی و تاریخی، سامانههای دانشی با تمرکز بر دانش سنتی، تعامل اجتماعی، آموزش در طبیعت و با طبیعت، الهام بخشی طبیعت که انسان را به آینده وصل میکند، حس مکان که انسان را به گذشته ارتباط میدهد، تفرج و تفریح، ارزش معنوی_مذهبی، زیباشناسی و تنوع فرهنگی را در بر میگیرد. گاهی خدمات فرهنگی به دلیل پیچیدگی آن، برای فرد سوال ایجاد میکند که چگونه میتوانند یک خدمت محسوب شوند. با توجه به اینکه نظام های اجتماعی_ تاریخی در کنار محیطهای طبیعی شکل گرفته و تکامل یافتند، در مسیر تکامل، تعامل خود را حفظ کردند و تغییر و دگرگونی در محطهای طبیعی ایجاد کردند اما آموزه و پیوندهایی با طبیعت داشتند.
دانهکار با اشاره به اینکه متخصصین جامعهشناسی در بررسیهای خود به چگونگی ارتباط انسان و طبیعت پرداختهاند و اینکه چقدر سیستمهای اجتماعی مستقل از سیستمهای طبیعی هستند، میگوید: در دانش محیط زیست طبیعت را به عنوان اکوسیستم میشناسیم، اما باید توجه کرد اکوسیستم یک طبقهبندی انسانساخت است برای اینکه بتوانیم زمینسیماهای موجود در سرزمین را برای شناخت، ارزیابی و برنامهریزیها تفکیک کنیم که پایه آنها را طبیعت تشکیل میدهد. در گذشته قدرت طبیعت بر انسان مسلط بوده و انسان ناگزیر خود را با طبیعت هماهنگ میکرد. در طول تاریخ تکامل، انسان دورانهای مختلف باستانی، قرون وسطایی و مدرن را پشت سر نهاده است. در طول زمان که انسان تکامل اجتماعی را طی کرده، قدرت در اختیار گرفتن ابزار و تسلط بر طبیعت در او نیز افزایش یافته و بهجای اینکه خود را با طبیعت هماهنگ کند، طبیعت را بیشتر در کنترل و اختیار خود گرفته است.
ارتباط طبیعت با باورهای دینی و مذهبی
دانهکار با یادآوری این نکته که در دورههای تاریخی که انسان خود را با طبیعت هماهنگ میکرد، نحوه استفاده از ابزار، نحوه مهاجرت و اسکان را میآموخت و ناگزیر بود برای گذراندن زندگی خود محیط پیرامون را بشناسد، میگوید: انسان برای قدرتهای طبیعی هم سنبل و اسطوره از جمله الهه دریا، آب و خاک میساخت که در باورهای دینی و مذهبی جایگاه ویژهای دارد. برخی از ادیان آنچنان به ارکان طبیعت اهمیت میدادند که بعضی از مراسم آئینی خود را در ستایش ارکان طبیعی به محیط های طبیعی منتقل می کردند. در خوزستان گروه مندائیان مراسم ازدواج را روی آب و رود کارون برپا میکنند و یا هندوها در هندوستان اجساد مردگان را به رودخانه گنگ منتقل میکنند. در آئین زرتشت نیز طبیعت پاک است، به این دلیل اجساد را میسوزانند و در خاک دفن نمیکنند. چون خاک را با ارزش قلمداد میکنند و اعتقاد دارند سپردن اجساد به خاک منجر به آلودگی خاک میشود. بنابراین پیوند معنوی بین انسان و طبیعت در طول تاریخ وجود داشته و این پیوستگی ذهنی، الهامی و تکیهگاهی باعث شده که انسان با طبیعت علاوه بر منافع اقتصادی که از آن کالا کسب میکند و عمدتا به طبیعت برای کسب منابع جهت توسعه نیاز داریم، پیوندهای اولیه حسی، روانی و معنوی برقرار کرده و در نتیجه آذوقه زندگی را از طبیعت دریافت میکند که به شکلهای مختلف توسط پژوهشگران در گروه خدمات فرهنگی تفکیک شدند و استفادههای معنوی و غیر مصرفی دارند و سبب میشوند انسان با ارکان طبیعت از منظر زیباشناختی، میراث فرهنگی ، الهام بخشی، آموزش و … ارتباط برقرار کند که شکلی از مهرورزی و احساس مسئولیت را به دنبال دارد.
مهمترین مأموریت مطالبهگران محیطزیست
وی با بیان اینکه اصلیترین مأموریتی که مطالبهگران محیط زیست در متن جامعه دنبال آن هستند، ایجاد، تقویت و رشد مسئولیتهای اجتماعی نسبت به طبیعت و نسل آینده است، تصریح میکند: دغدِغهای که سازمان حفاظت محیط زیست، منابع طبیعی و دوستداران محیطزیست در ارتباط با محیط زیست، اکوسیستمها و طبیعت دارند این است که گروههایی وجود دارد که در رابطه با حفظ محیط زیست سختگیرانه عمل میکنند. بهطوریکه استفاده از محیط زیست را قدغن میکنند. در صورتی که امروزه مفهوم حفاظت از محیط زیست در دنیا، دانش و اصول برنامهریزی محیط زیست به معنای استفادهنکردن و دست نزدن به محیط زیست نیست و استفادهنکردن از محیط زیست محدود به بخشهای شکننده شده است. امروزه نگاهها نسبت به محیط زیست جهت استفاده مناسب، مسئولانه بوده تا جمیع خدمات در بهرهبرداری فیزیکی، غیرفیزیکی و معنوی بتواند بهصورت پایدار ادامه یابد. نگاه مسئولانه نسبت به تبادل، توازن، و یکپارچگی محیطهای طبیعی مانند جوامع کشاورزی و سیستمهای سنتی که انسان در بافت طبیعت زندگی میکند، باید وجود داشته باشد.
یادمانهای تاریخی پنجرهای به گذشته
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه این احساس مسئولیت نسبت به یادمانهای تاریخی برای انسان مجموعهای از آموزههای تجربه شده نسلهای گذشته را به همراه دارد، میافزاید: رویههای اجتماعی، روابط انسانی، نظامهای حکمرانی و نظامهای معیشتی به صورت چرخهای تکرار میشود. یکسری از موضوعات بین تاریخی در جریان است که پنجرههای ارتباط با گذشته را حفظ میکند، اتفاقاتی که در طول تاریخ رخ داده، درسهایی برای پیوند با آینده جهت ارتقای روابط اجتماعی و داشتن زندگی بهتر و اتصال به طبیعت را برای داشتن زندگی با کیفیت در پی دارد. امروزه دنیا به این نتیجه رسیده که سلامت زندگی انسان بیشک به سلامت محیط آن وابسته است.
وی میراث تاریخی را دروازهای برای اتصال به گذشته میداند و بیان میکند: میراث فرهنگی ما به دو گروه ملموس مانند سازههای تاریخی قابل لمس و دیدن و گروه ناملموس مانند آموزههای فرهنگی، آئینها و باورها، زبان و گویش تقسیم بندی شده است. بررسیهای ارتباط انسان با محیط زیست در طول تاریخ نشان داده هر چه تنوع بیشتر باشد، قدرت تابآوری انسان نسبت به تنشها، تحولات و بحرانهایی که کنترل آنها خارج از اختیار انسان است، بیشتر میشود. همانطورکه تنوع ژنتیکی بیشتر باشد، قدرت تابآوری برای تأمین امنیت غذایی، دارویی و درمان و پشتیبانی از صنعت و پوشاک بیشتر میشود، داشتن تنوع بومی، تاریخی و فرهنگی بیشتر نیز ما را در تنگناهای تحولات اجتماعی از انعطاف بیشتری برخوردار میکند. سازههای تاریخی در هر کشوری دروازه ارتباط مردم با گذشته آن کشور است که در گروه میراث فرهنگی و حس مکان یا فضای نوستالژیک ارتباط با گذشته قرار میگیرد. این آثار وقتی ثبت جهانی میشوند مسئولیت ما نسبت به این آنها دیگر مسئولیت ملی یا محلی نیست و بعد بینالمللی پیدا میکند.
شگفتیهای آثار تاریخی
دانهکار به نحوه استفاده از ابزار ضعیف در گذشته اشاره کرده و اظهار میکند: وقتی بسیاری از این آثار تاریخی مانند اهرام ثلاثه و تخت جمشید را از نزدیک مشاهده میکنیم، شگفتزده میشویم که چطور این سازه عظیم را در دورانی که ابزار ضعیف بوده با نیروی انسانی خلق کردند. برخی از این آثار آنچنان قدرت انسان در ادوار گذشته را نمایان کرده که برای دنیا الهام بخش است. زمانیکه جلوههای هنری و سازهها و آثار تاریخی ما بعد بینالمللی پیدا میکنند، سهم ما در فرهنگ، تحول و تکامل دنیا و افتخاراتی که انسان امروزه به آن میبالد بر پایه گذشته ما است. اما باید توجه کرد که صرفا در گذشته باقی نمانیم و امروز را فراموش کنیم. یکی از دشواریهایی که در توجه بیش از حد به موضوعات تاریخی وجود دارد این است که روز و آینده را از ما میگیرد. باید پیوند گذشته به آینده در انسانی که در حال زندگی میکند، ایجاد شود، که بخشی از این ارتباط به پژوهشگران حوزههای تاریخ، باستانشناسی، فرهنگ و مردم شناسی برمیگردد و متخصصین حوزه محیط زیست ردپاهای احساس مسئولیت نسبت به طبیعت و بهرهبرداریهای متوازن و آگاهانهای که در حوزه دانش سنتی قرار میگیرد و ادراک انسان باستان نسبت به محیط طبیعی را بررسی میکنند. بهطور مثال روی سنگ نوشتهها چه درختان و حیواناتی هک شده و ارتباط انسان با آنها به چه صورت بوده است. آثار تاریخی مانند کتابخانههای دانش باستانی برای نسل امروز و چراغ راه آینده است. بنابراین نه باید در گذشته متوقف شد و نه گذشته را فراموش کرد.
ویترینهای جهانی
استاد گروه محیط زیست دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه ثبتهای جهانی به مثابه ویترینی است تا توجه دنیا را نسبت به خودش بیشتر کند و مسئولیتی ایجاد میکند که ما نسبت به انتظارات آیندگان و متقاضیان فرامرزی هوشیار بوده و مسئولانه عمل کنیم، ادامه میدهد: مخاطبین این آثار فراملی هستند. در واقع بزرگترین حسن ثبت جهانی یک آثار ایجاد احساس مسئولیتی که ما همواره میخواهیم بین مردم، مسئولین و تصمیمگیرندگان ایجاد کنیم را احیا میکند. اگر بتوانیم در مردم چه شهرنشین و چه روستائیان، مسئولین و مدیران نگاه مسئولیتپذیری در هر زمینهای مانند احساس مسئولیت نسبت به کودکان، زنان، طبیعت، گیاهان و جانواران و نسل آینده را القا کنیم، جریان احساس مسئولیت را زنده میکنیم. زنده کردن احساس مسئولیت فراملی قدرت بیشتری پیدا میکند و میتوان امیدوار بود در تصمیمگیریها تفکر کوتاه مدت وجود نداشته باشد.
اثرات نگاه و اقدامات کوتاهمدت
دانهکار در آخر گریزی به مشکلات محیطزیستی میزند و با اشاره به اینکه نشانههایی از فرونشست و نشست زمین، آتشسوزی در جنگلها، خشک شدن سفرههای آبهای زیرزمینی و بهرهبرداریهای بیش از اندازه از منابع آب جاری را در کشور مشاهده میکنیم، اعلام میکند: همه این موارد نشاندهنده این است که تصمیمگیریهای ما مسئولانه و نگاه ما بلندمدت نبوده و شکنندگی طبیعت، میزان تابآوری و نسل آینده را در آنها در نظر نگرفتیم. بزرگترین نقصی که در کشور وجود دارد فقدان احساس مسئولیت به صورت جدی و راهبردی است. اتفاقاتی مانند بحرانهای اقتصادی، مناسبات سیاسی، تحریمها و عوامل بیرونی باعث میشوند برخی از مدیران و برنامهریزان همه توجه خود را روی اقدامات کوتاه مدت متمرکز کنند و این نگاه باعث مرگ نگاه بلندمدت و مسئولانه میشود که از نظر بنده یک نوع تهاجم اقتصادی و فرهنگی است که اجازه توجه به آینده را نمیدهد.