*هوشنگ جمشیدآبادی
*نویسنده و پژوهشگر
بسکتبال یک نوع توپبازی است. از بازیهای دورمیدانی، بسکتبال، بازی شورانگیز، پرهیجان و جالبی است و نیاز به آموزش زیادی دارد و فنون آن را باید آموزش دید. در هر زمین، پنج بازیکن هستند که هریک آنچنان نقش کاربردی که دارند، توپ را با پاسدادن به یکدیگر، به حلقه توری بازیکنان مقابل برسانند تا توپ را در حلقه بیندازند. یکی از مشخصات این بازی، طرز حرکت و خیزش بازیکن است که با تسلط بر دریبلزدن و پاسدادن، بتواند توپ را به همبازیهای تیم خود برساند.
این بازی با خیزشهایی که دارد، در قدکشیدن و رشد قدبلندی بازیکن تأثیر میگذارد. شیوه بازی چنان است که توپ در میان پنجهها قرار میگیرد و بازیکن با دو دست موازی، توپ را به سمت همبازی خود پرتاب میکند. (پاس متوسط)
پاسهای بلند و دوردست، با یک دست به طور نیمدایره، از پهلو که تا بالای سر حرکت میکند، پرتاب میشود. در وقت دریبلزدن، بازیکن نباید به توپ نگاه کند، نگاه او به اطراف است. توپ در زیر پنجه او-بدون اینکه بدن خم شود، با دریبلهای بلند و کوتاه- از میان دست و پای حریفان به پیش رانده میشود و با فنون و پلیتیک، حریفان را اغفال میکند و حتی گاه توپ را به زمین زده و از لای پای حریف به همتیم خود میرساند و کسی که پاس نهایی را دریافت میکند، آن را به حلقه میاندازد.
بازی بسکتبال مانند فوتبال خطاهایی دارد که با تشخیص داور و ایراد او به ضرر تیم مخبط به اجرا درمیآید. رویهمرفته، بسکتبال، بازی صفابخش، نیرودهنده، پرجستوخیز و هوشیارکننده است و جای آن دارد که جوانان به این بازی توجه کنند و بدان روی آورند.
از دهه سی به بعد، دبیرستانهای همدان در بازی بسکتبال، مسابقات خوبی داشتند. دانشسراهایی در سالهای نخستین در فوتبال قویتر بودند و رویهم رفته، دبیرستانهای همدان در فوتبال و بسکتبال، بازیکنان نمونه و برجستهای داشتند.
من نام همه آن ورزشکاران را به یاد نمیآورم و انتظار دارم کسانی که از بازی بسکتبال و همچنین بازیکنان آن دوره آگاهی بیشتری دارند، در این نشریه عرضه بدارند.
در آن موقع، من در دانشسرای مقدماتی بودم و تیم بسکتبال دانشسرا قوی نبود. من نیز جزو تیم دانشسرا بودم. دبیرستانهای دیگر مانند پهلوی (امام خمینی فعلی) و رضاشاه (شریعتی فعلی) بازیکنان نیرومند و چابکی داشتند؛ از جمله «خلیل شکریان» در دبیرستان رضاشاه و «اقدامیان» همهیکل او در دبیرستان پهلوی بود. مهندس «محمد قهوهای» بسکتبالیست خوبی در دبیرستان پهلوی بود و «فریدون آستانه» در فوتبال، بسکتبال و والیبال مهارت داشت و گلر تیم تاج بود. شخص دیگری از تیم شکریان بود، کوتاهقد که او را «سیاه» صدا میزدند و نامش را فراموش کردهام. این سیاه، چابک و تیز حرکت بود؛ آنچنان که توپ را با ضربات دریبل از میان دست و پای حریفان جلو میراند و شکریان با قامت بلند خود و با دستهایی که هنگام خیزش تا حلقه میرسید، توپ را به داخل توری میانداخت.
اگر از این بازیکنان، زنده باشند، در سنین بالاتر از ۸۰ هستند. اگر درگذشتهاند، یادشان گرامی و درود بر روانشان باد و اگر زنده هستند، برقرار، زنده و پایدار باشند.