بعد از طرح موضوع الحاق جورقان به همدان، مخالفتهای زیادی با این موضوع شد. به تازگی اعضای شورای شهر جورقان در بیانیهای به صورت رسمی مخالفت خود را با اجرای این طرح اعلام کردند. در این بیانیه آمده است:
درست روز ۲۲آبانماه ۱۳۶۰که بوی عطرآگین اولین شهید شهرم به نام شهید والامقام «اسماعیل صادقی» فضای شهرم را فراگرفت، به حقیقت باورم شد که غیرت، عزت و سربلندی مردمانم سالیان سال نسل به نسل پس از گذر از ناملایمات و بیمهری روزگار ریشه دوانده و رشدکرده و بالنده و نشان میدهد که حفظ و صیانت از غیرت و عزت و سربلندی وطنم نه آرزو، بلکه باور و یقینی است که به آن روز و به آن خون اکتفا نکرده و نثارخونهای ۴۱ شهید والامقام دیگر شهرم، نویدگر روزهای خوش و خرمی را خواهد داشت.
اما متأسفانه بیمهری و ناملایمات روزگار، سر از بی تدبیری و بیمسئولیتی مسئولان وقت شهر و استانم درآورد. زمانی که ناباورانه نزدیک به ۸۰ کوره آجر فشاری نه تنها شهرم بلکه استانم، از طرف مسئولان امضای تعطیلی اخذ میکند و مسئولین استانی در کمال ناباوری به جای ممانعت و مخالفت، از آن استقبال میکنند؛۸۰ کورهای که بلاشک در غرب کشور ایران اسلامی و عزیزم قطب اشتغالزایی بسیاری از خانوادههای استانی و برون استانی بود که با افتخار سفرههایشان از درآمد آن به خود رنگ خوش زندگی میدیدند.
و صد کاش که تعطیلی کورهها و فقر خانوادههای منتفع از درآمد این کورهها آخرین بیتدبیری مسئولان بود، اما متأسفانه چنین نشد. اینبار با صدور مجوز حفر چاه دانشگاه آزاد اسلامی در مسیر و حریم قنوات چندین صد ساله شهر جورقان، آب قنات خشک میشود و کشاورزی جورقان نابود.
این بیمهری ناشی از بیتدبیری دنبالهدار مسئولان در حق جورقان با ارتقا و توسعه باند فرودگاه تکمیلتر میشود و فرودگاهی که هفتهای حتی برای یک بار برای پرواز، روی مسافر به خود نمیبیند، دسترسی جورقان از سمت جنوب شرقی به شهرک مدنی را قطع میکند و دیوار شرکت گاز از ابتدای جاده همدان تهران تا اول زمینهای روستای رباط شورین تکمیل میشود. از دید یک کارشناس کافی است تا موقعیت دسترسی راه روستاهای دهپیاز و گراچقا را به شهرک فرهنگی با این موقعیت تحمیلی به جورقان را درست مورد ارزیابی قرار بدهیم تا نسبت به عمق آسیب این تصمیم، چه از نظر راههای ارتباطی و چه از نظر ارزش ایجابی برای املاک دو منطقه پی ببریم.
وارد قضیه نحوه و چگونگی اخذ مجوز احداث بنگاه بنکداری به ظاهر شهرک تولیدی صنعتی نمیشوم که آن خود یک فرصتی دیگر میخواهد که آن فرصت چندان دور نیست.
و حالیه مسئولان محترم این بار هویت و تاریخ چندین صدساله آبا و اجداد شهرم را خواسته و ناخواسته مورد هدف قرار دادهاند تا حلبی آباد و حاشیهنشینی دیگر در نقشه جغرافیایی استان همدان ترسیم کرده باشند. حلبیآبادی که نمیدانم مسئولان محترم نامی هم برای آن انتخاب کردهاند یا نه؟ حتماً اسم با مسمایی خواهد بود زمانی که گوراوان (جورقان) محل جست و خیز آهوانم با الحاق به طرح جامع شهر همدان تبدیل به حلبیآبادی دیگر شده باشد.
اما من شرمنده ام و با تمام وجود هم شرمنده ۴۲ شهید والامقام و پر افتخار شهر و وطنم هستم که جرأت به نام کردن حتی تنها بلوار شهرم را هم به نامشان ندارم. شاید اصلاً چرا شاید حتماً از بیعرضگی من نشأت میگیرد که غیرت عزت و سربلندی آباء و اجداد گذشتهام را به ارث نبردهام و به راحتی از هویت تاریخی و ملی آبا و اجدادم دست میکشم، اما میلهای سر به فلک کشیده کورههای شهرم به ظاهر خاموش اما با عظمت و شکوه مثالزدنی سالهاست که شاهد تمام این بیمهری و بیمسئولیتیها بودهاند و آتش زیر خاکستر خود را در زیر انباری از باروت روشن نگه داشتهاند، تا هویت تاریخی آبا و اجدادشان همچنان سربلند و سر افراز پابرجا بماند.