*زهرا کرد
پس از سالها تلاش و دغدغهمندی اهالی رسانه، فعالان گردشگری و کنشگران اجتماعی در راستای برگزاری و بزرگداشت یکم شهریور، آبان ماه سال جاری این روز توسط شورای فرهنگ عمومی کشور به نام همدان ثبت شد. خبری بس خوشحالکننده برای ایرانیانی که زاده و اصالتی همدانی دارند. اما در مصوبهای که بند… به یکی از شهرهای ایران اختصاص داشت، دو مناسبت ملی و تاریخی از تقویم تمامی ایرانیان به صورت بلاهتگونهای حذف شد. گویی فرآیند تصفیهکردن از حکومت، دولت و دستگاههای اجرایی به زبان ملی مردم راه یافته است.
در واقع اخراج واژههایی نظیر چله و چهارشنبهسوری از فرهنگ نوشتاری و تقویم یک کشور، مصداقی از گروکشی سیاسی برای پیادهکردن ایدئولوژی انحصاری است و نه یک اقدام مثبت در عرصه فرهنگ عمومی! زبانسازی سیاسی (نظیر استفاده از تعدیل نیرو به جای اخراج نیرو) زمانی رخ میدهد که قصد فراموشکردن ریشه تاریخی و اندیشه ورای آن واژه را داشته باشند. در این شرایط با ساز و کاری اجباری و بهرهبردن از اهرم قدرت، نامهایی از هزارههای دور را، دور میاندازند و با عناوینی بیمسما سعی در زبانسازی دارند.
عناوینی نظیر همسایه و تکریم و مهمانی که هر کدام در جای خود حاوی پیام و اهمیتی است، اما نه به جای نامهایی که هر کدام به تنهایی عمری چند صد برابر تمامی حکومتهای خودکامه عصر فعلی دارند. در این حالت است که ضمن مسخ زبان و فرهنگ، واژههای جانشین نیز از معنی تهی میشوند و از منظر دیگری به زبان، که شاکله فرهنگ عمومی است ضرر میرسانند. ضرری که آثارش نه هماکنون که مردم در به شب رساندن صبحشان ناتوانند، بلکه مادامی دیده میشود که تمامیت ارضی کشور مورد تهدید قرار میگیرد. در واقع زمانی که تمامیت تاریخی را با تهاجمهای فرهنگی داخلی چنین عامدانه مورد تاختوتاز قرار دهند، پر بیراه نیست که ملت و کشور را آماده تسلیم در برابر تهاجمهای بزرگتر کنند. در اینجاست که مطالعه تاریخ به کمکمان میآید و روزگاری را به یاد میآوریم که خلفای عباسی برگزاری آئینهای ایرانی را قدغن می کردند، اما به تدریج و با نفوذ ایرانیان کاردان به دربار پادشاهان سفاک عباسی، شاهد تغییر مشی در آنها شدیم. تغییر مشی که ابتدا با دیدن عملکرد و اندیشه ایرانیان در آنها ایجاد شد و سپس به اندیشهشان راه یافت و پس از آن امکان برگزاری آئینهای ملی ایرانیان بهتدریج، اما همیشه فراهم شد. اما ای کاش به جای تکرار تاریخ، تاریخ خودمان را میساختیم.