تعبیر خیال درخت با خاکستر و تبر

0

*فرزاد سپهر

*روزنامه‌نگار و مدرس دانشگاه

تیشه به ریشه فقط یک ضرب‌المثل نیست و اختیار داشتن برای سوراخ کردن جای نشستن در کشتی بی‌توجه به مسافران و ناخدا و ترس غرق‌شدن هم فقط یک داستان نیست. ضرب‌المثل‌ها و داستان‌ها از زندگی متداوم مردمان سرچشمه دارند و عجیب آن‌که همچنان می‌توان مصداق این ضرب‌المثل و داستان را در بین خودمان پیدا کنیم.

شهر همدان، زمانی به باغ‌ها و مسیر رسیدنش تا کتیبه‌های باستانی گنجنامه مشهور بود. می‌نویسم: «زمانی مشهور بود» چون اگر به همین ترتیب تیشه به ریشه‌های درخت‌ها و باغ‌ها بگذاریم دیگر نه نشانی از درخت می‌ماند و نه راه رسیدن. اگر با خود بی‌تعارف و سر راست روبرو بشویم چاره را به جز دلسوزی و توجهِ خود برای نگهداری و نگاهبانی محیط زیست نمی‌یابیم. سر راست برویم سر اصل مطلب که اگر باغبان و مالک زمین و درخت و باغ بخواهد درخت‌ها را حفظ کند هیچ نهاد و قدرتی نمی‌تواند مقابلش قد علم کند. سودای سرمایه‌داری این سال‌ها به خصوص سال‌های نزدیک و نزدیک‌تر از جاده‌سازی، پا به مسیر رود دره‌های همدان گذاشته و عجیب‌ آن‌که مالکان زمین و درختان که دیگر هیچ موی سپید و تجربه‌ای اندوخته از سال‌ها تلاش و کوشش ندارند و بر جای پدر تکیه زده‌اند، خود برای تیشه و تبر به دست گرفتن پیش‌قدم شده‌اند.

باور کنیم اگر به خواسته‌ای جمعی و اصل آموختن و یادگیری برای درک درست از درخت و باغ و هوای پاک باور داشته باشیم، می‌توانیم فرداروزی دل‌خوش از نمره قبولی در آزمون این روزها، به نسل فردا پاسخ بدهیم که ما توانستیم این امانت را برای شما بگذاریم، همان‌طور که برای ما مادرها و پدرهایمان امانت‌دار بودند و نگاهبان و نگهدار.

اختیار درخت در دست مالکان زمین و صاحبان قدرت نیست. صاحب‌اختیار درخت‌ها و باغ‌های رود دره‌های همدان شهروندانی هستند که اتفاقا برای سرگرمی هم که شده مسیرهای دره‌های همدان را به وقت تعطیلی طی می‌کنند.

حالا تعطیل شدن روز و اوقات بیکاری به لطف کار و کاسبی‌های پر رونق بیشتر از قبل است! همه‌گیری و مقررات مراقبتی هم مزید بر علت است. دیگر برای پیاده‌روی هم فرصت نیست چه برسد با خودروهای شخصی به چرخش و گردش رفتن! همین مسیر بلوار ارم که نامش معنای بهشت و طراوت است، از عابران پیاده و دوچرخه‌سوار خالی است. آخر جایی برای تماشا نمانده است! آن چه نوشته شد، می‌تواند آخر و عاقبت نابودی درخت‌ها در سال‌های آتی باشد. امروز هنوز امیدواری هست و دل‌خوشی به نگاهداری و نگاهبانی.

امروز هنوز می‌شود با فلاکس چایی و دو لیوان دم‌نوش مسیر بلوار ارم، عباس‌آباد، حیدره، دره مرادبیک و سیلوار، اعتمادیه و باغ‌های چشین را برای یک عصر پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری انتخاب کرد. امروز هنوز می‌شود نفس‌ها را به دو لیوان چایی در عصر پنج‌شنبه گرم کرد. امروز همان فرداهایی است که در روزهای گذشته برای ماندن و ماندگاری درخت و باغ و هوای پاک وعده داده شد. امروز به هر حکمی که بدهیم از اخلاق و ادب و سنت و عرف و عقل و احساس گرفته تا وجدان و شرف باید و باید نگاهبان درخت‌های شهر باشیم مبادا آن‌که بر در می‌کوبد به سودای سرمایه و تیشه و خاکسترنشاندن ما بیاید.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.