تنبور، ساز ایران زمین است
میرزایی: اخیرا با توجه به اینکه به طبیعت آسیب کمتری وارد نشود و با کمبود چوب نیز روبرو هستیم به مرمت و تعمیر سازهای آسیبدیده و شکستهشده مشغول هستم. چوب از طبیعت تهیه میشود و ارزش معنوی دارد. حیف است سازهایی که به هر علتی آسیب دیده، مرمت نشوند. ما طبیعت را هر روز بیشتر از بین میبریم بدون اینکه جایگزین مناسبی برای آن داشته باشیم. باید در این خصوص فرهنگسازی شود تا ارزش داشتههای خود را بهتر بشناسیم.
*علی پاشا رجبلو
*مدرس موسیقی
«شهرام میرزایی» متولد ۱۸ آبان ۱۳۵۳ در همدان، نوازنده تنبور، سهتار، تار، مدرس موسیقی و از سازگران بنام همدانی است. از ۱۴ سالگی به فراگیری خودجوش ساز تنبور پرداخت و در ۱۸ سالگی نزد زندهیاد «غلامرضا بهرامیروشن» اولین آموزشهای آکادمیک این ساز را آغاز کرد. در سال ۱۳۷۹ در محضر «عبدالرضا رهنما» در آموزشگاه هزاردستان همدان سبک تنبور نوازی صحنه را فراگرفته و در سالهای بعد در محضر زندهیاد «طاهر یارویسی» در گوران، روایتهای این استاد را آموخت. در ادامه نزد «سید آرش شهریاری» به مدت دو سال در تهران و دو سال در آموزشگاه نغمه همدان، دانش نظری و عملی موسیقایی خود را تکمیل کرد. وی نوازندگی سازهایی چون سه تار و تار را نزد هنرمندانی چون مهران مهرنیا، حسین زندی ، فرهمند اخوان، مرتضی فطری و فرشاد خزایی فراگرفته است. از دیگر فعالیتهای این هنرمند همدانی ساخت سازهایی چون تنبور، سهتار و تار است و در این عرصه، یکی از برجستهترین مرمتکنندگان سازهای شکسته و آسیب دیده است. برای آشناشدن بیشتر با این هنرمند همدانی به گفتوگویی با وی نشستیم.
- از چه زمانی با موسیقی آشنا شدید؟
همانطور میدانید ساز تنبور در میان خانوادههای ما به صورت مورثی وجود دارد و جزو فرهنگ آئینی است. البته من به خاطر اینکه پدرم به موسیقی ایرانی علاقه داشت و از طریق رادیو به برنامههای موسیقی و آواز استادانی چون گلپا، ایرج و تکنوازی های موسیقی چون ساز استاد جلیل شهناز و دیگر هنرمندان ، گوش میکرد، علاقه زیادی به موسیقی ایرانی به خصوص در دوران کودکی داشتم .
- ساز تنبور را چه زمانی فراگرفتید؟
از ۱۴ سالگی به این ساز علاقه پیدا کردم و زمانی بود که مدرس این ساز در همدان کم بود و به همین دلیل در اعیاد مذهبی و یا در مراسمی که این ساز نواخته میشد به شکل اجرای آن دقت میکردم و تقریبا به صورت خودآموز و با تمرین، اولین آموزشهای این ساز را آغاز کردم. در سن ۱۸ سالگی نزد زندهیاد بهرامیروشن که ذوق بسیاری در موسیقی داشت و سازهایی چون تار و تنبور را مینواخت، مشغول فراگیری ساز تنبور شدم . باید یادآور شوم اغلب مدرسین ساز تنبور در آن سالها تعداد اندکی از آهنگها و مقامها را میشناختند. بعدها از طریق کاستهای صوتی و شنیدن آثار هنرمندانی چون «کیخسرو پورناظری» و دیگر نوازندگان این ساز، داشتههای موسیقایی خود را افزایش دادم. سال ۱۳۷۹ نزد استاد رهنما که در آموزشگاه هزاردستان همدان حضور پیدا کرده بود دورههای آموزشی تکمیلی را ادامه دادم. سپس با دوست خوبم «مهرداد وارسته» نزد استاد یارویسی در گوران، روایتهای این هنرمند را که بیشتر به صورت ضبط اجرایی شده وی بود، نیز از ساز تنبور فرا گرفتم. در نهایت دو سال در تهران و دو سال در همدان از آموزههای سید آرش شهریاری بهره بردم .
- وضعیت آموزشی ساز تنبور در همدان را چگونه ارزیابی میکنید؟
برعکس سازهای دیگر در شهر همدان، تنبور و روش آموزشی و خروجی از این آموزشها بسیار مطلوب و پیشرفت خوبی داشته است. از زمان حضور استاد رهنما در همدان، هنرمندان خوبی در این عرصه تربیت شدند؛ هنرمندانی چون میروحید رادفر که دارای سبک است، مهرداد وارسته، فرهمند اخوان، مرتضی فطری، قادر شهسواری، احمد ولیمحمدی و مصطفی رشیدی مطلق و دیگر دوستان، تأثیر مثبت و کیفی در اشاعه و آموزش این ساز داشته و دارند. حضور بسیاری از این هنرمندان در جشنوارههای همدان و در کشور و گاهی در خارج از کشور و کسب مقام، نشان از این تأثیرگذاری است.
- امروزه در شیوه تنبورنوازی به صورت قدیم که نگاه هنرمندان آن به این ساز به صورت یک ساز فرهنگی و آئینی بوده، تغییرات و گاه تلفیق صورت گرفته است. نظر شما در اینباره چیست؟
به نظر بنده تنبور ساز ایران زمین است و متعلق و مختص یک گروه یا قشر خاصی از جامعه نیست. ساز تنبور متعلق به فرهنگ ایرانی است. درست است که در طول تاریخ از این ساز به عنوان یک ساز آئینی و مذهبی استفاده شده است، اما این بدان معنا نیست که نمیتوان این ساز را در عرصههای دیگر استفاده کرد .
- بنده به زندهیاد «سید خلیل عالینژاد» اشاره میکنم که سعی میکرد اصالت ساز تنبور را آنگونه که هست، حفظ کند…
به نظر بنده امروزه نوازندگان توانمند بسیاری ظهور کردهاند اما این نوازندگان موسیقی را با نگاه تجارت دنبال میکنند و بیشتر به دنبال درآمد و اشتهار و دیدهشدن هستند، اما کسی مانند سید خلیل از صمیم قلب و عشق به دنبال موسیقی بود. البته استاد عالینژاد با توجه به آشنایی با سازهایی چون تار و سهتار و از آنجایی که دانشآموخته دانشگاه موسیقی بود، بسیاری از تکنیکهای نوازندگی این سازها را در ساز تنبور پیاده و اجرا میکرد. البته باید بگویم ساز تنبور برای اجرا و بیان موسیقی مقامی به وجود آمده و هرگونه تغییرات در آن باید با شناخت و آگاهی همراه باشد.
- گاهی عدهای ساز تنبور را در گروههای موسیقی ایرانی و یا به صورت تلفیقی با سازهایی چون گیتار به صورت دونوازی اجرا میکنند. نظر شما چیست؟
به نظر من مهم کیفیت اجرایی است. از یک طرف کاربرد سازی مانند گیتار در کشور ما بد تعریف شده که گویا این ساز فقط برای اجرای موسیقی پاپ کاربرد دارد و از ساز تنبور، با قداست و احترام تعریف شده است که این ساز به عنوان یک ساز عرفانی معرفی میشود و نوازندگان اجازه اجرای هر آهنگی را با این ساز ندارند که البته در بسیاری موارد هم هر اجرایی با این ساز جواب نداده و نمیدهد و از دیدگاهی در پردهبندی سازهای تنبور و گیتار شباهتهایی وجود دارد و شاید بتوان آثاری را به وجود آورد، اما همانطور که گفتم باید شناخت کامل از این تلفیقها داشت و صرف یک اجرا مهم نیست. در نهایت ماهیت و خروجی مناسب کار مهم است.
- شما به عنوان یکی از شرکای آموزشگاه موسیقی نغمه و همچنین به عنوان یک مدرس موسیقی، سالها فعالیت داشتهاید و در کنار این فعالیتها به صورت خصوصی نیز به تدریس موسیقی مشغول بودهاید. کیفیت و خروجی آموزشی در کدام بخشهای آموزشی مطلوب بوده است؟
فکر میکنم کلاسهای خصوصی آموزش موسیقی خروجی و کیفیت بهتری داشته است. بسیاری از هنرجویان خوب من، در کلاسهای خصوصی تربیت شدهاند. تعدادی از این هنرجویان در جشنوارهها مقام کسب کردهاند و این نشان میدهد آموزش خصوصی خروجی مناسبتری در تربیت هنرجویان داشته است .
- شما در زمینه ساخت ساز هم به عنوان یکی از سازگران بنام شهر همدان و حتی شهرهای دیگر کشور شناختهشدهاید و فعالیت میکنید. چه سازهایی میسازید؟
ابتدا باید از کسانی که در سازسازی به صورت مستقیم و غیرمستقیم راهنمای من بودند، تشکر کنم؛ هنرمندانی چون مهرداد وارسته، عبدالرضا رهنما، بهروز دل زنده و امیرصفدر برق زادگان. بیشتر سازهایی چون تنبور، تار و سهتار میسازم. در کنار ساخت این سازها، اخیرا با توجه به اینکه به طبیعت آسیب کمتری وارد نشود و با کمبود چوب نیز روبرو هستیم به مرمت و تعمیر سازهای آسیبدیده و شکستهشده مشغول هستم. چوب از طبیعت تهیه میشود و ارزش معنوی دارد. حیف است سازهایی که به هر علتی آسیب دیده، مرمت نشوند. ما طبیعت را هر روز بیشتر از بین میبریم بدون اینکه جایگزین مناسبی برای آن داشته باشیم. باید در این خصوص فرهنگسازی شود تا ارزش داشتههای خود را بهتر بشناسیم.
- توجه شما در ساخت سازها بیشتر به کدام ساز است؟
بیشتر در ساخت ساز تنبور فعالیت میکنم و البته به ساخت سهتار هم توجه ویژهای دارم.
- در خصوص عده خاصی که به عنوان دلال ساز، سازها را از سازگران خریداری میکنند و به قیمتهای بالا به فروش میرسانند، اظهارنظر کنید.
متأسفانه این داستان وجود دارد. سازی که بنده به مبلغ دو و نیم میلیون فروختم، در فروشگاههای آلات موسیقی دو برابر فروخته میشود. این در حالی است که همه مصالح و زحمت ساخت ساز به عهده سازنده ساز است. از طرفی اگر یک هنرجو و دارنده یک ساز بخواهد به هر علتی، ساز خود را بفروشد حتی به یک دوم قیمت خریداری نمیشود. یکی دیگر از مشکلات این است که بسیاری از سازهای مشابه که در شهر ما وجود دارد خارج از همدان تهیه میشود که میتوان برای حمایت از سازگران شهر همدان، این سازها از سازگران همدان تهیه و خریداری شود .
- آیا نهادهای مسئول حمایتی از شما به عنوان سازگر کردهاند ؟
تنها حمایت از طرف ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان در این عرصه بیمه بوده که برای همه تداوم نیافت. این در حالی است که همدان یکی از شهرهای مهم در عرصه سازسازی است و هنرمندانی خوبی در این عرصه دارد که نهادهای مسئول باید از آنها حمایت کنند.