تیغ بر آشیان شهر
*فرزاد سپهر
*روزنامهنگار و معمار
ساختوساز، سرمایه میخواهد. معماری، پول میخواهد. بناکردن یک ساختمان به کارفرما محتاج است و در این ماهها و سالها از میان سرمایهگذاران یکی یا گروهی به شغل شریف پزشکی مشغول هستند. اما آیا اجازه هست ایشان به چگونگی کار معمار یا معماران مداخله کنند و مهندس معمار یا مهندسان معمار را سرسپرده به منافع شخصی بسازند؟
پول را بردار و فرار کن
نام یکی از فیلمهای «وودی آلن»، کارگردان آمریکایی، همین عبارت است که به عنوان میاننوشته خواندید: «پول را بردار و فرار کن!». جدای از محتوای طنزآمیز این فیلم، عنوان، خودش روایتگر موضوع بحث است.
بعضی از جماعتِ معمار با استدلالهای متعدد، سرسپرده به سرمایهگذار هستند و دربست هر آنچه بعضی از پزشکان سرمایهدار بگویند به روی دو دست گذاشته و تیشه به هر آن چه بخواهند میزنند! نتیجه واضح است و در همین شهر همدان، مصداق دارد. برای پیداکردن مصداق با توجه به زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد، چارهای نیست جز اینکه انتقاد نکنیم و فرار را بر قرار ترجیح دهیم!
به خاطر یک مشت دلار
این عنوان هم، نام یکی از ساختههای کارگردان شهیر ایتالیایی، سرجیو لئونه و بازی ماندگار کلینت ایستوود، بازیگر مطرح فیلمهای وسترن است. باز هم جدای از عنوان فیلم، نتیجه را در هر صورت یک مشت دلار مشخص میکند. در گفتوگو با یکی از خبرنگارهای «همداننامه» گرایش بیشتر پزشکان به سمت رشتههای پولساز در حوزه تخصص پزشکی مانند زیبایی، پوست و دندانپزشکی مطرح شد. همه راهها در ایرانِ امروز، به پول و سرمایه ختم میشود و شاید امروز بتوان انشاهای بهتری برای پرسش علم بهتر است یا ثروت، نوشت. حالا یک مشت دلار نتیجه را به راحتی تغییر میدهد حتی اگر به قیمت دخالتِ کار پزشکی در کار معماری و شهرسازی ختم بشود.
چه سرسبز بود دره من
سوال اینجاست اگر من به عنوان بیمار، متقاضی استفاده از تخصص جناب پزشک یا سرکار خانم پزشک باشم، آیا میتوانم در چگونگی کار ایشان اظهارنظر کنم و تغییری در آن بدهم؟ اصلا حتا اگر همکار متخصص باشم آیا باز هم در حوزه کاری پزشک معالج اجازه دخالت دارم؟
استاد گرامی و معمار کاربلد، «سیاوش تیموری» میگوید: همانطور که ما در کار پزشک دخالت نمیکنیم و مطیع نسخهای هستیم که او مینویسد و قبول داریم در تخصص پزشک نباید وارد شد، هنگام مراجعه به مهندس معمار باید صرفا به بیان خواستهها اکتفا کنیم و چگونگی اجرای آنها را در تمام جزییات به او بسپاریم. پزشک در مواجه با بیمار نمیتواند کار و عمل خود را با خطا پیش ببرد. مهندس معمار هم مانند دکتر اجازه خطا ندارد و نمیتواند بگوید این ساختمان خوب نشد، امیدوارم ساختمان بعدی با خطای کمتری ساخته شود.
شهر همدان، روزگاری با درختها و باغهایش پای کوهستان الوند بسیار سرسبز بود اما حالا به لطف آزمون و خطای معماری و شهرسازی، درختها جای خود را به ساختمان و سنگ و آهن و سیمان دادهاند. دره من چه سرسبز بود یکی از ساختههای ماندگار کارگردان سینما، جان فورد است.
که آشیان تو باشم
احمد شاملو، الف. بامداد، شاعر معاصر، در سرود ششم از دفتر حدیث بیقراری ماهان میسراید: و جز اینم هنری نیست که آشیان تو باشم. همه به کار ساختن هستیم و جز این برای معمار هنری نیست که ساختهاش آشیان باشد و آرامش، آرامی برای شهر، یادگار و خاطرهای برای خیابان، ساختمانی سرسبز برای نفسهای آسمان.
هم پزشک و هم معمار هر دو بر کار ساختن هستند. یکی سلامتی میسازد و یکی آشیان برایش مینشاند و جز این هنری نیست تا اگر در کارشان آشیان و آرامشی نباشد، سرنوشت را آیندگان به گونهای دیگر برایشان بنویسند.
به پائینتر از خیابان آرام و پس از خیابان آزاد در همدان، اگر وقت کردید سری بزنید، خانهای هست که زمانی آرامش بود و نشانی بر آشیان شهر. خانهای که حالا به تیغ بر صورتش، نشانهها نشاندهاند.