جاده و مرگ
سلامتی بزرگترین دارایی انسان است که انسان در طول حیات خود نه تنها از آن بهره میبرد، بلکه حافظ پیکره و روح او در این گیتی فانی است؛ پس حفظ سلامتی یک امر بسیار مهم است. اگر ما صحت جسم و جانمان در خطر نباشد، شاید قدر این عافیت بزرگ را آنگونه که باید و شاید، ندانیم. زمانی که بر بدن آدمی ضعف و بیماری فائق میآید، تازه به این امر واقف میشویم که سلامتی انسان چه موهبت و نعمت بزرگ است. هنگامی که استیصال ناگواریها و ناخوشیها کالبد آدم را فرا میگیرد، درد و رنج، تندرستی را با تنگی گستره گیتی به ما نشان میدهد.
زندگی و بقای زیست انسان همواره در گرو تندرستی است. اگر انسان تندرستی خود را از دست بدهد، بیم زوال و دردمندی، بقای انسان را دچار تزلزل و سستی میکند. با این اوصاف و با این همه اهمیت، چرا سلامتی انسان آسان انگاشته میشود و آنگونه که شایسته و سزاوار است، به آن پرداخته نمیشود. سالانه انسانهای زیادی هستند که فرصت زیست آنها بهخاطر ندانمکاری و بیتوجهی نابود میشود یا آسیب جدی میبیند. اتفاقهای درون جادهای، زندگی و هستی افراد بسیاری را تحت تأثیر قرار میدهد. بیاعتنایی به این مسئله برابر است با بازیکردن با جان و مال انسانها. این تهدید بزرگ جان انسانها در درون جاده مسئله بسیار مهم و قابل حل است؛ مسئلهای که در دنیای کنونی آنطور که باید به آن پرداخته نشده است. اما چرا باید اینگونه باشد؟! چرا باید افراد بسیاری قربانی سیاست یا ندانمکاری یا بیمسئولیتی افراد بیتدبیر شوند؟ آیا جان انسانها تا این حد بیاهمیت است؟ قدرت، ثروت یا سیاست چرا اجازه حل این مسائل را که روزانه جان و مال بسیاری از مردم را تهدید میکند، نمیدهد. ما اگر از مشکلات مالی، اجتماعی، فرهنگی این معضل ناگوار که بر اثر این اتفاقات پیشامد میکند، بگذریم و تنها به دلایل اصلی رخداد این مشکلات بپردازیم، میبینیم افراد بسیاری روزانه بهخاطر آگاهیهای کم یا آموزشهای نادرست و ناصحیح قربانی این موضوع میشوند؛ خواب آلودگی، خستگی، سرعت و شتاب غیرمجاز، خرابی جادهها، خط کشیهای غیراصولی راهها، کمبود تابلوهای راهنمایی و راننگی و نورهای مناسب هنگام شب، جان رانندگان و مردم زیادی را به مخاطره میاندازد. غیراستانداردبودن بسیاری از خودروها یکی دیگر از اصلیترین مسائلی است که هر روز و هر روز به تهدید و مرگ بسیاری از انسانها میانجامد. همه اینها که بازیچه و دستافزار بیتدبیری برخیها هستند، روزانه افراد بسیاری را دچار شکستگی، قطع نخاع، ضربه مغزی یا حتی مرگ میکنند.
ایران سرزمینی بزرگ، چهارفصل و با اقلیمهای متفاوت است. کوهستان، کویر، دریا و جنگل گوشهای از تنوع زیستی و طبیعی این سرزمین است که در زمستان، پاییز، تابستان و بهار رانندگی را با توجه به ضرورت شرایط محیطی دشوارتر میکند. گرما و طوفان و رگبار، ریزگرد، یخزدگی و بوران برف یک چیز طبیعی برای این سرزمین است. هر کدام از اینها خود برای امنیت جادهها و مردم یک امر مهم پنداشته میشود که نیازمند رسیدگی بیشتر است نه بهانه خوبی برای رسیدگینکردن به این موضوع.
اگر به طبیعت، به استاندارد جاده و خودروها اهمیت داده نشود، فاجعه های وحشتناکی را برای مردم ارمغان میآورند؛ فاجعههایی که اکنون با خودروهای معروف به ارابههای مرگ بیوقفه و همین لحظه هم در حال تهدید مردم است…