جولان دلالان آب در الوند
دور باطل انتقال آب در استان
این روزها انتقال آب مسئله روز در استان همدان است؛ انتقال آب رودخانههای عباسآباد و دره مرادبیک به تصفیهخانههای همدان، انتقال آب از روستاهای کبودرآهنگ به همدان و انتقال پساب همدان به نیروگاه از آن جملهاند و این دور باطل طبیعت و زیستگاههای استان را نشانه گرفته است. راهحل کوتاهمدت و درمان موقتی که به میز و عمر مدیریت مسئولان بستگی دارد، مسئولانی که همیشه صورت مسئله را پاک کردهاند…
*عباس آباد؛ آبروی همدان، درهای که یتیم است
*یک فعال محیط از آنچه بر رودخانه عباسآباد میگذرد، میگوید
*حسین زندی
*روزنامهنگار
درههای دامنه الوند، سرچشمه رودخانههای درونشهری همدان و یکی از منابع تامین آب شهروندان همدانی است. اما امروز آب این درهها مدیریت نمیشود. به گفته «ابوالقاسم سوزنچی» باغدار و فعال محیط زیست، بخشی از آب دره عباسآباد به صورت غیرقانونی توسط دلالان به فروش میرسد.
تقسیمبندی رودخانه عباسآباد
یک فعال محیط زیست با بیان اینکه آب دره عباس آباد به شکل رودخانه است و بنچاق دارد؛ یعنی بهرهبرداری مالکانه آن از زمانهای خیلی دور نوشته شده و موجود است، توضیح میدهد: جالبتر اینکه اصطلاحات یا تقسیمبندیهایی که اینجا برای آب به کار برده شده، همان عنوان «طناب»، «شعیر» و «دانگ» استفاده شده است. اما «طناب»، را هیچ جا نداریم که برای قانون تطبیق داده باشند. اما میدانیم «دانگ» تقسیم به شش واحد میشود که هر «دانگ»، ۱۶ «شعیر» است و در همه محاکم ثبتی جریان آن به این شکل است. اما تقسیم آب عباسآباد، شش دانگ آن، شش تا چهار شعیر است. یعنی شش دانگ آن بیست و چهار شعیر میشود، و تقسیمبندی آن روز و شب دارد.
«ابوالقاسم سوزنچی» میافزاید: مقدار آب روز و آب شب یک تقسیمبندی جداگانه دارد که همیشه توسط «میرآب»ها، به تعبیری «امیر آب» تقسیم میشد. شاید بالغ بر ۶۵ سال از نزدیک شاهد این کش و قوسها بودهام. از آن زمانی که باغدارها و زراعتکارها سر این آب بیل را به جان هم میکشیدند و گهگاه کشتههایی هم داشتند.
وی ادامه میدهد: در عباسآباد دو تعاونی تشکیل شده بود؛ علت تشکیل تعاونی اول که هنوز هم موجود است، این بود که در دوره آقای خرم؛ استاندار وقت و در زمانی که تاسیسات استخر را خواستند دایر کنند، میخواستند حداقل ۴ تا ۸ «طناب» از این آب را تصاحب کنند و سازمان آب که متولی آب بود، به منظور جلوگیری از این رویداد، تقاضا کردن که مردم بیایند و شرکت تعاونی «آببران عباس آباد» را تشکیل دهند. این شرکت تعاونی تشکیل شد و ۶۷ درصد از این آب در اختیار تعاونی قرار گرفت که سند آن موجود است. این تعاونی کجدار و مریز رضایت مردم را تامین میکرد. از استخر عباسآباد تا تاریکدره آب توسط «میرآب» تقسیم و توسط یک کارگر اداره میشد. زشت و زیبا، مردم جمعا راضی بودند. تعاونی که تشکیل شد، افرادی که غالبا فرهنگی بودند مسئول این آب بودند، کارهای خوبی هم صورت گرفت. البته بعدها سازمان آب هم با همراهی جهاد کشاورزی تونلی را احداث کردند. اخیرا، دادستان وقت دستوری دادند که دیگر آب شب را به باغات ندهند. یک تقسیم آب در عباس آباد داریم که با برخی مقالات علمی انطباق دارد.
تقسیم آب و دلالان آب
به گفته سوزنچی، تقسیم آب در عباس آباد به دو گونه است؛ آب زراعت و آب باغداری. وی در اینباره توضیح میدهد: آب زراعت را به اصطلاح آب چهار فصل میگویند اما آب باغداری از یازدهم تیرماه آغاز میشود تا حدود شانزدهم شهریور، هفتهای یک نوبت به باغاتی که زیر آن منطقه هستند، سهمیه میرسد. البته برخی سند دارند و برخی سند ندارند که آنها آب را نمیخرند اما مبلغی را به نفراتی که آب را به آن منطقه میرسانند، پرداخت میکنند؛ که به تعبیر خود سازمان آب به آن «حق النظاره» میگوییم. یعنی این تعاونی آب فروش نیست، مسئول توزیع این آب است. نکته ظریف آن است که پدران ما در گذشته تشخیص میدادند که آب قبل از آن تقسیم نمیشد چون فراوان بود و از این تاریخ یعنی از یازدهم تیرماه آب را تقسیم میکردند، که به آن ۹ هفته باغداری میگفتند. اما شبها آب برای روستای علی آباد، حصار، منوچهری، حتی حیدره میآمد که از دره عباس آباد سهمیه داشتند و به استفاده زراعت میرسید.
این فعال محیط زیست با بیان اینکه معمولا چون زراعت منحصر به گندم و جو بود، گندم و جو چون از خردادماه آب نمیخواست، آب به مصرف باغداری میرفت، تشریح میکند: این نکته از نظر علمی خیلی زیباست که معمولا از پانزدهم شهریور به بعد باغ نیاز به آب ندارد و اگر آبیاری صورت بگیرد باعث سرمازدگی پاییزه میشود، یعنی این تقسیمبندی را برای این شرایط ایجاد کردهاند. آبی که برای زراعت به روستاهای پایین دست میرفت، روستاها کمتر آب روز داشتند، به طور مثال روزهای شنبه، آب برای روستای منوچهری میرفت. بیشتر آب زراعت مربوط به شب بود. با ساختوساز بناها و ساختمانهای جدید و احداث شهرک الوند، کم کم نیاز به آن آب از بین رفت و این آب در اختیار تعدادی از دلالها گرفت که آن را میفروختند. این امر خلاف قانون بود. شخصا از دادستانی و سازمان آب گلایهای دارم. سازمان آب هیچگاه در تصاحب این آب قدم برنداشت؛ در حالیکه از این خرید و فروش اطلاع داشت. در ظاهر چند پرونده هم وجود داشته که هنوز هم در دادگاه مفتوح هستند اما کسی ظاهرا دنبال آن نیامده و پیگیری در مورد آنها صورت نگرفته است.
عوامل مخرب دره عباس آباد
سوزنجی معتقد است و یکی از عوامل از بین رفتن آب در دره عباس آباد، عشایر هستند و میگوید: به این علت که این عشایر تاریخ ورودشان به استان و همچنین تعداد واحدهای دامی آنها نیز مشخص است. حق مرتع را در قانون به صورت مکتوب داریم اما امسال به دلیل خشکسالی سراسری این عشایر خیلی زودتر به استان وارد شدند. اینها حق نداشتند که در آن تاریخ بیایند. اگر ما به قانون استناد میکنیم، قانون باید برای همه رعایت شود. اینها حق پایین آمدن از خط آب را ندارند. اینها حق ندارند وارد دره عباس آباد بشوند.
وی ادامه میدهد: میرآبهای گذشته بر کار اینها نظارت داشتند اما میرآبهای الان اصلا سراغ آنها نمیروند و عشایری که الان میآیند خیلی غلط مستقر میشوند. عموما تعداد دامها بیش از ظرفیت مراتع است و به همین علت مرتع از بین میرود، زمانی که مرتع از بین برود، آب سطحی هم از بین میرود. سوزنچی میگوید: عباسآباد، ضمن اینکه آبروی شهر است، یک دره تاریخی است. یک گردشگاه بسیار خوب است و در کشور منحصر به فرد است. اما یتیم است، یعنی هیچ متولی مشخصی ندارند. الان قسمتی مربوط به شهرداری و قسمتی مربوط به منابع طبیعی است. منابع طبیعی، امور مربوط به ساختوساز را به پلیس ساختمان محول کرده است.
حریم رودخانه عباس آباد
این فعال محیط زیست میگوید: من به عنوان عضوی از تعاونی «آببران عباس آباد»، بالغ بر ۸ سال قبل، از سازمان آب تقاضا کردم که حریم رودخانه را مشخص کنید، که این متقاضیان که آب را میبرند، حداقل حریم را بدانند. متولیان سازمان آب در پاسخ گفتند که ما حریم را مشخص کردهایم و هر سال هم تکرار کردیم و مراجعه کردیم و دچار مراحل اداری شدیم، همه آنهایی که این مطلب را بخوانند هم حاضرند. اما تا الان حریم مشخص شده را اعلام نکردهاند. قانون اختیار ورود به موضوع حریم را به دادستان داده است. وی میافزاید: من شدیدا گلایهمندم که چرا اینها وارد نمیشوند؟ اطلاع دارم که چهار سال قبل ۳۰۰ میلیون بودجه برای نقشه برداری عباس آباد تخصیص داده شده بود که راهها را مشخص کنند، اما تا الان خبری نیست. در تمام استان همدان، هشت تعاونی آببران وجود داشته که اکثرا دیگر وجود ندارند. در همین عباس آباد هم تعاونی آببران، نفسهای آخر را میکشد و اینجا کوتاهی مسئولان آب است. خواهش میکنم دادستان در قضیه کشت دوباره هم ورود پیدا کند.
وی تأکید میکند: در شهرستان همدان حدود ۸۰۰۰ حلقه چاه داریم. سال ۸۵ مقرر بود همه اینها بدون استثنا کنتور دار شوند، الان حدود ۳۰۰۰ حلقه از این چاهها کنتور ندارند. امیدوارم دادستان در این موارد وارد شوند. اگر این کار انجام شود، از برداشتهای اضافی جلوگیری میشود و آن وقت دشت دارای تعادل میشود. طبق قوانین بینالمللی که ما هم آن را امضا کردهایم، ۱۰ درصد از آبهای روان باید مصرف زمینهای بایر شود، یعنی در زمین فرو برود که این اتفاق میسر نشده است.
کمیتهای که پا نگرفت
به اعتقاد سوزنچی، متهم اصلی بحران آب که بسیاری عقیده دارند، نیروگاه همدان است، هیچگاه بیشتر از ۱۵ حلقه چاه نداشت. وی در اینباره میگوید: نیروگاه شاید بین ۳۰ الی ۴۰ حلقه چاه زده باشد که همگی با نظارت سازمان آب بوده است. روزی که آیت الله رفسنجانی این نیروگاه را افتتاح کردند، آقای شامخی؛ مدیرکل جهاد کشاورزی وقت، معترض شد که این نیروگاه غلط است. آیت الله هاشمی گفتند که این کار شده و شما بیایید فکر اصلاح آن باشید. همانجا و در همان روز، کمیتهای تشکیل شد که خنک کردن این نیروگاه را توسط روشهایی، غیر از روش آبی انجام دهند. آن کمیته تدوامی نداشت.
این فعال محیط زیست تأکید میکند: در تاریخ همدان اگر بررسی کنیم، همدان هیچگاه دچار سیل نشده است. این سه، چهار رودخانه بالای شهر، خیلی خوب سیلابها را به بیرون هدایت کردهاند. شهر همدان ۷۹ قنات دایر داشته اما به علت کمکاری شهرداریها الان تنها ۱۸ یا به نقلی ۲۵ قنات فعال هستند.