درسهای کرونایی
*اتابک صفری تورج
*روزنامهنگار
این روزها کرونا به بحرانی فراگیر برای جامعه جهانی و چالشی جدی برای بشریت تبدیل شده است. اما با تغییر نگاه، شاید بتوان آن را به فرصت و اندوختهای از تجربیات گرانبها تبدیل کرد. هر تهدیدی در شرایط بحرانی میتواند حاوی ابعادی مثبت در قالب تجربههای جدید هر چند پر هزینه باشد که از آن میتوان درسهای بسیاری گرفت. توجه به ابعاد مثبت به معنای واقعبینی و تدبیر است و میتوان توان واقعی مقابله با مخاطرات پیشبینی نشده را سنجید و با شناخت بهتر از نقاط ضعف، برنامهریزی بلندمدت آگاهانهتری تدارک دید. در حقیقت بحرانها به شناخت بهتر از خود و اتخاذ راهکارهای موثرتر منجر میشوند.
بحران کرونا نشان داد شفافیت در نهادهای مدیریتی و اجرایی که با میزان اعتماد مردم نسبت مستقیم دارد، تا چه حد میتواند تعیینکننده و اعتمادساز باشد. به نظر میرسد در بحران حاضر، مردم بیش از آنکه به نهادهای فرادست اعتماد نشان دهند، به پیامهایی که از یکدیگر در شبکههای اجتماعی دریافت می کنند اعتماد نشان دادهاند و پیامهای ارسالی از جانب نهادها یا رسانههای رسمی را کمتر جدی گرفتند. در حالیکه در کشورهای توسعهیافته اعتماد عمومی به دستگاهها عمومیت بیشتری دارد و حاکمیت، مردم را به پذیرش مقررات، هماهنگی و پیروی از توصیهها ترغیب میکند. واکنش و رفتارهای امروز مردم حکایت از این دارد که در رابطه مردم و مسئولان، شفافیت، صداقت و اعتمادزایی حرف اول را میزند. مقابله با بحران کرونا مستلزم وجود رسانههایی است که آزادانه و مسئولانه به ایفای نقش نظارت و روشنگری خود بپردازند.
دنیای پرمخاطره پس از کرونا به مردم فهماند در این روزها تا چه حد آسیبپذیر و بی دفاع هستند و تفکر قضا و قدری تا چه حد مهلک. به علاوه افراد آموختند تلاش برای حفظ جان عزیزترینها، گاه مستلزم حفظ فاصله و حریم است و سلامت، در گرو اولویتبخشی به طرف دیگر رابطه و تحدید روابط اجتماعی بر مبنای دوراندیشی مسئولیت پذیرانه است.
آنچه مسلم است، کرونا فقیر و غنی نمیشناسد اما تفاوتهای آشکار در سطح پاسخگویی به نیازهای بهداشتی درمانی اقشار مختلف در همین بحران عیان شد، از جمله در صحنه بازار سیاه در عرضه اقلام و اجناس پیشگیرانه بهداشتی. از عملکرد سخیف سودجویانی که کالاهای احتکار شده خود نظیر ماسک و دستکش و ژل ضدعفونیکننده را به چند برابر قیمت واقعی به دیگران فروختند تا نامردمانی که اقلام ضروری این روزها را احتکار کردند، شاید درسی باشد برای مقامات بهداشت و درمان که تامین رایگان اینگونه اقلام، از وظایف ایشان در جهت عدالت محوری است. اما در روی دیگر سکه هم هستند مردمان پاک سیرتی که به جبران کاستیهای نظاممند موجود، چه به صورت انفرادی و چه از طریق تشکیل سمنها و تشکلهای مردمی اقدام به توزیع رایگان اقلام ضروری در میان اقشار آسیبپذیر و نیازمند میکنند.
به دلیل ضرورت تجمع نکردن افراد در اماکن عمومی و تعطیلی بسیاری از کسب و کارها، فشار اقتصادی بر برخی خانوارها افزایش یافت، که شرایط شان با شعار «در خانه بمانیم» در حالی که شکمهای شان گرسنه میماند، منافات دارد. این نیز درسهایی نهفته دارد برای سیاستگذاران اقتصادی تا در باب تنوع شرایط اجتماعی و اقتصادی مردم بیندیشند. به خصوص مردمی که به علت دیگر بلایای طبیعی چون سیل و زلزله، شاید سقفی روی سر نداشته باشند و در پی آن حتی از نعمت آب و اقلام بهداشتی که پاکیزه و ایمن نگاه شان دارد برخوردار نیستند.
در غیاب ساز و کار نظاممند مقابله با بحران اقتصادی در دل بحران پزشکی، شاهد ابتکار عمل مردمی هم بودهایم. ملاحظات انسانی نظیر اینکه برخی موجران منصف، مهلت بیشتری به مستاجران دادهاند یا تخفیفها و سایر حمایتهای پراکنده مردمی از جانب دوستان دوران سختی، که البته هرگز جای اقدامات ساختاری را نمیگیرد.
و در پایان اینکه در این وانفسا یادمان باشد مبتلایان به ویروس کرونا و خانوادههای آنها نیازمند حمایت اجتماعی و شایسته احترام اند نه طرد و بی مهری و یادمان باشد این بلا در کمین همه نشسته است. به هر روی این دوران سخت هم میگذرد اما مهم آن است که از تمام این حواشی و معضلات درس و عبرت بگیریم تا در آینده برای مواجهه با چنین بحرانهایی تجربههای گرانبها داشته باشیم.