درمان درد بزرگ بی‌آبی

0

*حسین زندی

*خبرنگار

مطابق آمار سازمان بازرسی در سال ۱۳۹۴، به‌ازای هر ۱۰۴ ایرانی، یک حلقه چاه وجود دارد. یعنی تا این سال ۷۵۴ هزار حلقه در کشور حفر شده و این آمار در سال ۱۴۰۰ به ۹۰۰ هزار حلقه چاه رسیده که ۴۲ درصد آن‌ها غیرمجاز است.

این روند در استان همدان نیز جریان دارد و با این‌که در چهار دهه گذشته حدود ده درصد روستاهای استان خالی از سکنه شده، اما همچنان حفر چاه در این مناطق ادامه دارد. این آمار به ما می‌گوید که با دست خود برای خاستگاه و سکونتگاه خود فاجعه آفریده‌ایم. همان‌طور که می‌دانیم مصرف آب این چاه‌ها برای کشت هندوانه، خیار، سیب‌زمینی، یونجه و غلات است. این یعنی آب؛ مهم‌ترین سرمایه استان را تعداد قلیلی از ساکنان آن برای منافع خود مصرف کرده و استان را به بیابان بدل می‌کنند. با این‌که روند طبیعی خشک‌شدن اقلیم استان همدان، نسبت به استان‌های دیگر سرعت بیشتری دارد، اما مدیریت درستی برای کنترل و جلوگیری از برداشت بی‌رویه آب و کشت محصولات پرآب‌بر وجود ندارد. از سوی دیگر استفاده از سموم و کودهای شیمیایی در کشاورزی باعث آلودگی سفره‌های زیرزمینی شده و دستاورد این روش از مدیریت افزون بر بیابان‌زایی در استان، افزایش بیماری‌هایی مانند سرطان را در سطح استان باعث شده است.

حسین زندی- سردبیر
حسین زندی- سردبیر

در کنار توسعه ناپایدار و نامتوازن کشاورزی، روی‌آوردن به صنایع پرآب‌بر مانند نیروگاه‌های آبی، صنایع پتروشیمی و فولاد در استان به این موضوع دامن زده است.

پس از این‌که نیروگاه شهید مفتح بیابان‌زایی دشت قهاوند فامنین و کبودراهنگ را تسریع کرده، در همین منطقه چند پروژه فولاد و پتروشیمی در حال ساخت و بهره‌برداری است که این روند، خشک‌شدن منطقه را تسریع کرده است.

پس از خشک‌شدن چاه‌های نیروگاه، بخشی از پساب حاصل از تصفیه فاضلاب شهر همدان به این منطقه انتقال داده می‌شود و مسئولان استان از این عمل نابخردانه به عنوان برگ زرین کارنامه خود با افتخار یاد می‌کنند. در حالی که انتقال آب یا پساب فاضلاب از منطقه‌ای به نقطه دیگر خطای محیط زیستی است و ما حق نداریم حق‌آبه منطقه‌ای را با فاصله ۶۰ کیلومتر به نقطه دیگر انتقال دهیم و آن را تبدیل به بخار کنیم و هر دو منطقه را خشک کنیم. در حالی که اگر آب تصفیه‌شده فاضلاب شهری به سفره‌های زیرزمینی راه پیدا کنند، بخشی از نیازهای آبی منطقه تأمین خواهد شد.

در استانی که بتوان از نیروی خورشید و باد، دردسترس‌ترین انرژی را تولید کرد، مسلما استفاده از آب، یعنی کمیاب‌ترین عنصر این روزها غیرمنطقی و نابخردانه است. در سال‌های گذشته خشکسالی به مدد مدیران بی‌تدبیر استان آمده و تغییر اقلیم و خشکی استان را سرعت بخشیده است. اما اگر در همین خشکسالی مدیریت درست و یکپارچه‌ای برای آب وجود داشت، استان کمتر دچار چالش می‌شد.

با روند فعلی، بدون شک به زودی با فرونشست‌های متعدد روبرو خواهیم بود. از فروچاله‌هایی که در دشت قهاوند و کبودراهنگ و فامنین به وجود آمده، می‌توان عبرت گرفت و هرچه سریع‌تر به فکر مدیریت آب استان افتاد.

در این میان نقش مردم؛ مهم‌ترین سرمایه‌های استان را نباید نادیده گرفت و صرفه‌جویی و مصرف درست آب باید در آموزش‌های شهروندی لحاظ شود. اما مسئله اصلی این است که نسبت مصرف آب شرب در استان با آن‌چه در صنعت و کشاورزی استفاده می‌شود بسیار ناچیز است و اولین گام پرداختن به صنعت و کشاورزی است.

گفته می‌شود با روند فعلی تا ۳۰ سال آینده استان همدان قابل سکونت نیست و کم‌آبی و گردوغبار حاصل از دشت‌های بیابان شده استان گواه این موضوع است. بنابراین هرچه سریع‌تر باید چاره‌ای اندیشید. البته در تصمیم‌گیری‌ها باید ملاحظات را کنار گذاشت و اگر به فکر زنده ماندن استان هستیم، باید هرچه سریعتر تصمیم عاجلی بگیریم.

در قدم اول باید کشاورزی در استان تعطیل شود و پس از پلمب چاه‌ها محصولات تولیدی استان از کشورهای دیگر تأمین شود. قدم بعدی این‌که چرای دام ممنوع شده تا جلوی فرسایش خاک گرفته شود. نکته دیگر این‌که باید برای تأمین انرژی برق در استان به جایگزین‌های دیگری مانند نیروگاه‌های خورشیدی و بادی رجوع کنیم تا نیروگاه شهید مفتح نیز تعطیل شود. باید اولویت مدیریت استان را در مسئله آب قرار دهیم و برای هر پروژه پیوستی برای صرفه‌جویی و مصرف بهینه آب تهیه کنیم. این‌ها گام‌های نخست است و درمان این در بزرگ نیاز به تصمیم جدی و اراده آهنین دارد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.