درود و ستایش ایزد پاک را
*سید مهرداد کاوسی حسینی
*هنرمند
من «سید مهرداد کاوسی حسینی» ۳۰ ساله دارم و زاده همدان پایتخت تاریخ و تمدن ایرانم… تقریبا ۱۷ سالی هست که وارد عرصه تئاتر، نمایش و روایتگری شدم. در اکثر قالبهای هنری مرتبط با بازیگری فعالیت کردم و همیشه در حد توانم سعی کردم نام شهر و کشورم را سربلند کنم، مثلا در نوروز ۹۸ سفیر شاهنامه در روسیه بودم، چند روز پیش در جشنواره نقالان علوی مقام دوم کشور را به دست آوردم و ۸ جایزه از جشنواره تئاتر معلولین را برای همدان به ارمغان آوردم؛ بارها جایزه اول بازیگری جشنواره کودک، جایزه نویسندگی، کارگردانی و بازیگری در جشنوارههای مختلف نمایشی را از آن خود و همدان کردم؛ اما متاسفانه در طول این سالیان که با همه توانم برای فرهنگ و هنر این شهر قدم برداشتم هیچ دلگرمی و قوت قلبی از طرف مسئولین نبوده و نیست. گاهی حتی از این تلاشها و موفقیتها با خبر هم نمیشوند چه برسد به دلگرمی …البته من هنر را برای هنر انتخاب کردم و تئاتر یعنی من و تمام افکارم، باور کنید چشمداشتی از کسی ندارم؛ اما این حجم از بیتوجهی به هنرمندان و جوانان با استعداد را واقعا درک نمیکنم.
به جز انگشتشمار آن هم از سوی استادان و دوستان، هیچ حمایتی، حتی کلامی از کار من صورت نگرفته است. بیخیال! درد دل زیاد و وقت تنگ و حوصله کم؛ اما حال این روزای تئاتر و هنر این شهر از همیشه بدتر است و حال همه هنرمندان هم به موازات حال هنر بد است، چه از نظر مالی، چه از نظر روحی و دلی و هر آنچه که فکرش را بکنید. چون این هنر شغل نیست و درآمدزایی چندانی ندارد، توجهی به آن نمیشود و رو به فراموشی است. سالنهای خالی دارند خاک میخورند و کسی برای آغاز دوباره تلاش نمیکند. اگر تک و توک کاری هم صورت میگیرد به صورت فردی است و از سوی ادارات، سازمانها و نهادهای مرتبط هیچ کمکی به ما نمیشود.
نقالی را از آنجا که علاقه زیادی به سبک و ساختار نمایشهای ایرانی داشتم به صورت اتفاقی پیگیری کردم، از استادان مختلفی به صورت غیر حضوری و با لوح افشرده آموختم اما هیچ استادی مستقیم به من آموزش نداده، چندین دوره در مسابقات و جشنوارههای نقالی رتبه برتر را کسب کردهام و هنرجویان زیادی را تربیت کردهام. این روزها در سریال سلمان فارسی ایفای نقش میکنم.
هنر در شهرستان سقف دارد که با تلاش میتوان خیلی زود به آن سقف رسید؛ اما برای رشد بیشتر، برای دیدهشدن بیشتر و رسیدن به اهداف بزرگتر جایی نداریم، چراکه شهری که صنعت سینما در آن تعطیل است و تئاتر هم تنها به لطف جشنوارهها هنوز نفسی میکشد، هنرمندی که به دنبال رشد بیشتر باشد نمیتواند خیلی موفق باشد، به همین دلیل اکثر هنرمندان بعد از مدتی به تهران میروند که دارای صنعت سینماست، دارای سالنهای حرفهای است، دارای دانشگاههای آکادمیک است و… شاید اگر مسئولان کمی بیشتر به فکر هنر باشند این مهاجرتها کمتر شود.
کاش پیش از آنکه هنر و تئاتر ما را فراموش کند یا ما آن را از یاد ببریم. کرونا ما را فراموش کند و برود. این ویروس روی کار ما هم مثل خیلی از هنرها و حرفهها تاثیر منفی زیادی گذاشته که شاید تا سالها جبران نشود، سالنهای خالی انگیزه کار و تمرین را از هنرمندان گرفته است و از سوی دیگر فکر معاش دلو دماغی برای آدم نمیگذارد. حالا حمایت نشدن از سوی مسئولان را هم به این غمنامه اضافه کنید که باعث گریز هنرمندان به شهرهای دیگر مخصوصا پایتخت میشود، امیدوارم روزی بیاید که قدر هم را بدانیم و همدیگر را حمایت کنیم در کنار رقابت، رفاقت هم بکنیم …