زمین گرم شد باد و باران نخواست
*فرزاد سپهر
*روزنامهنگار، معمار و مدرس دانشگاه
عنوان یادداشت را به دو شکل میشود خواند؛ یکی توجه به زمین و گرم شدن آن و یکی هم اهمیت و برتری دادن به باد و باران. در شکل نخست میشود گفت، زمین گرم شد و با گرم شدن خود، باد و باران را کنار زد و نخواست. در شکل دوم چون باد و باران نخواستند، زمین بیموقع گرم شد. پس او را تنها گذاشتند و عبور کردند. هر دو شکل اما به یک نتیجه میرسند؛ اقلیم و اوضاع آب و هوا در سالهای پس و پیش تغییر کرده و دیگر مانند سالهای نه چندان دور شاهد برف و باد و باران در فصل سرد سال و در فصل زمستان نیستیم یا لااقل امسال شاهد نیستیم!
زمین گرم شد
افزایش دود و گرمای حاصل از نیروگاههای تولید برق و نیز افزایش گرمای حاصل از تردد خودروها به دلیل تعداد بیشتر در خیابانهای شهر از جمله دو عامل تأثیرگذار به روی اقلیم در سالهای اخیر هستند. هوای پیرامونی شهر گرمتر و گرمتر شده و این عامل موجب تغییر اقلیم یعنی افزایش باد و عبور ابر و بیبخار شدن ابرها شده است. وقتی باران نبارد با گرمایش زمین مواجه میشویم. وقتی برف به روی زمین ننشیند و سرمای هوا کوتاه شود با گرمایش زمین مواجه میشویم. وقتی زمین گرم شود، اقلیم و به دنبال آن تغییرهای اقلیمی، شرایط طبیعی زیست شهروندان و ساکنان یک منطقه را تغییر میدهد.
باد و باران نخواست
نخواستن را اگر برنخواستن بخوانیم و موجب نشدن امری بدانیم پس معنای باد و باران نخواست یعنی باد و باران موجب نشد تغییر و تحولی قابل ملاحظه به چشم بیاید. تغییر فصل از جمله رخدادهای مورد انتظار و طبیعی در تغییر اقلیمی و به دنبال آن برنامهریزی برای شکل مواجه شدن شهروندان و اهالی یک منطقه با آن تغییر است. ایران به دلیل وسعت خود همواره با فصول چهارگانه به شکل چشمگیر مواجه است به همین دلیل وقتی این تغییر اقلیم در فصول چهارگانه به ویژه زمستان با دگرگونی روبرو میشود، برای آمدن فصلهای پیش رو با همان شکل طبیعی خودش، نگران میشویم. وقتی زمستان برف و سرمایی نباشد، انتظار تابستان گرم و طولانی با خطر بیآبی، تهدید و دغدغهای جدی میشود.
آب رفته به جوی میآید یا نمیآید باز؟
اهمیت جمعآوری آبهای سطحی در شهر آن قدر هست که بشود به کمک آن، آب رفته را به جوی باز گرداند. وقتی بارشها در همین فصل پاییز و زمستان به شکل انگشتشمار بشوند، وقتی اهمیت برنامهریزی و پیشبینی برای روبرویی با فصلهای آینده یعنی بهار و تابستان اهمیت صد چندانی پیدا کند، وقتی اجرای برنامههای علمی و فکر شده با هدف هر چه کمتر کردن خطرهای احتمالی از نداشتن باران و برف به قدر لازم و کافی فقط و فقط به یک نتیجه و آن آسایش زندگی برسد، آن وقت اجرای یک کار، احتمالیترین برنامه برای استفاده حداکثری از همین باران و برف اندک میشود.
جمعآوری آبهای سطحی در همین فصل پاییز و زمستان و شکل اجرای برنامهریزی آن در سالهای اخیر با آزمون و خطای متعدد در شهر روبرو بوده است. رودخانههای سرپوشانده شده توسط شهرداری و اضافه شدن فاضلاب شهری به بخشهایی در مسیر، عملا کار انتقال آبهای جاری که از مسیر رود درههای شهر سرازیر میشوند برای نتیجهبخشی و کاربری درست از جمله کشاورزی را مختل میکند. وجود رود درههای شهر و رودخانههایی که دیگر نیستند میتوانست در شرایطی که اقلیم با تغییر مواجه شده است کمکرسان باشند. برنامهریزی برای جمعآوری آبهای سطحی یک پرسش جداگانه و خواستهای درست از مسئولان شهری است که باید پیگیری و مطالبه بشود. آن چه در طرح تفصیلی و به دنبال آن در طرح جامع مصوب شده با آن چه در سطح شهر مواجه هستیم، پرسش اساسی برای دستیابی به همین هدف است.