*علی پاشا رجبلو
*مدرس موسیقی
ساز در موسیقی وسیله و ابزاری است که بتواند اصوات موسیقایی ( موزیکال ) را به وجود آورد. سازهای موسیقی با توجه به نیاز فرهنگی هر ملتی بر اساس دستاوردهای فنی و علمی شکل گرفته و به تدریج به تکامل رسیده است و به همین خاطر است که تنوع سازی بسیاری در سراسر جهان وجود دارد که ارتباط مهمی با فرهنگ هر قوم و ملتی با ویژگی های خاص خود را دارد و اگرچه شباهتهای ظاهری در بین این سازها دیده میشود اما از لحاظ کیفیتها در صدادهی و محدوده صوتی و بسیاری موارد دیگر تفاوتهای جدی و بنیادین وجود دارد .
این تنوع سازی در کشور ما به خاطر وجود موسیقی در دو بخش موسیقی نواحی و موسیقی دستگاهی (ردیف) وجود دارد. سازهای متنوع و زیبایی در بخش موسیقی نواحی در میان اقوام خراسانی، بلوچ، کرد و ترک و جنوب و شمال ایران وجود دارند که هر کدام بیانگر فرهنگ ملی و منطقهای خود هستند، به کار گرفته میشود و از سویی موسیقی دستگاهی (ردیف) براساس نیاز اجرایی خود نیز، سازهای خاصی را به وجود آورده و برای خود حفظ کرده است.
کشور ما با توجه به وسعت گسترش مرز زمینی در طول تاریخ و ارتباط با فرهنگهای مختلف، از سازهای بسیاری چون عود، قانون، چنگ را استفاده میکرده است که از لحاظ صدادهی مناسب موسیقی ایران نبوده و به مرور از دایره سازهای موسیقی دستگاهی خارج شده و به امانت به کشورهای مجاور و همسایه داده شده است و به همین خاطر سازهای اندک و کمی که توانایی بیان کیفی زیباییهای موسیقی ایران را در بخش صدادهی و سونوریته مناسب برای آن داشته است را حفظ و نگهداری کرده و مورد استفاده قرار داده است. سازهایی چون سه تار، تار، سنتور، کمانچه و نی در بخش ملودیک و سازهایی چون تنبک و دف در بخش کوبهای مناسبترین سازهای موسیقی دستگاهی ایران هستند.
متاسفانه طی چند دهه اخیر و با ورود نتاسیون و سازهای غربی از سویی و تغییرات در شکل و ساختار و ساختمان سازهای موسیقی ایران و گاه به کار گیری سازهای ابداعی نامناسب در اجرای موسیقی دستگاهی، ذائقه شنیداری شنوندگان موسیقی دچار آسیب فراوانی شده است اما از طرفی خوشبختانه در نهایت همچنان سازهای نام برده شده، معمولا برای فراگیری و اجرای ردیف و موسیقی دستگاهی به کار گرفته میشوند. باید توجه داشت که هیچ مخالفتی با حضور تنوع سازی در موسیقی ایرانی وجود ندارد که هر کدام از سازها چه سازهای غربی و چه سازهای ابداعی، می تواند از لحاظ کاربردی جایگاه خودشان را داشته باشند اما هنگامی که سخن از موسیقی دستگاهی و به خصوص در بخش فراگیری و اجرای آن میشود، باید از سازهایی استفاده شود که بتوان تمام ویژگیهای یک موسیقی اصیل ایرانی را که بیانگر فرهنگ ایرانی است را داشته باشد. همانطور که ما نمیتوانیم ادبیات فارسی را با زبانهای دیگر فرا بگیریم و از آن لذت کامل ببریم همچنین نمیتوان با سازهای غربی که دارای ویژگیهای خاص است و دارای محدوه و صدادهی متفاوتی است به فراگیری موسیقی ایران بپردازیم و به همین گونه فراگیری موسیقی غرب با سازهای ایران نیز اگرچه در ظاهر امر امکانپذیر است اما به صورت جدی و علمی و عملی ناممکن است. حتی در بخش موسیقی نواحی که وجوه مشترکی با موسیقی دستگاهی و موسیقی های نواحی مختلف دیگر دیده میشود، نمیتوان به طور مثال با ساز دوتار خراسان، مقام های تنبور کردستان و یا شمال ایران را فراگرفت و اجرا کرد، چراکه ویژگیهای هر کدام از این سازها تفاوت ماهوی با یکدیگر دارند. به همین دلیل ضرورت شناخت و آشنایی با سازها در بهکارگیری مناسب در بخشهای مختلف، بسیار مهم است و میتواند باعث خلق و آفرینش یک موسیقی ماندگار و یا برعکس یک موسیقی صرفا مصرفی شود .