*خلیل نامدار
اکنون که میرود فرهنگ و بهویژه زبان مادری و بومی ما فراموش شود، نباید بیتفاوت بنشینیم و آنچه را که گذشتگان ما به یادگار گذاشتهاند، به آیندگان نسپاریم.
روز ۲۱ فوریه هر سال روز جهانی زبان مادری است. زبانشناسان میگویند زبانها به مانند گلهای قالیچه هستند که بودن هریک از آنها به زیبایی آن میافزاید. آنچه را که در حال حاضر در دست داریم، سادهاش میپنداریم و روزی برآن افسوس میخوریم که از دستش داده باشیم.
خوب میبینیم امروز نوجوانان و جوانان ما در روستاهای درگزین دیگر با این زبان گفتوگو نمیکنند. باید گفته شود آنچه دریافت ماست، این است که زبان ما تا ۴۰ سال پیش از دستنخوردهترینها بوده و هنوز هم همین است و از این روی درخور سنجش با هیچیک از گونههای دیگر آن نیست و به انگیزه در کنار ماندن این پهنه از آسیبهای واژه گان بیگانه این سخن گزاف نمینماید. راستی چه میشود که ما اگر خواستیم با زبان دیگری گفتوگو کنیم، زبان بومی و مادری خودمان را هم از دست ندهیم و بتوانیم با دو زبان سخن بگوییم، زیرا بزرگان گفتهاند هرکس چند زبان بداند چند نفر است.
چیزی را که داریم باید حفظش کنیم، آنگاه که ما زبان خود را از دست میدهیم دیگر آنچه بودیم، نخواهیم بود و چیستی و کیستی ما دیگر آن نباید باشد که بود. فرهنگ ما (سرودهها و آئینها، ترانهها و داستانهای) ما در یک سو میماند و ما سوی دیگر میرویم. آسان نیست آنچه به دست ما رسیده به آسانی از دست بدهیم.
با این زبان مادران ما برای ما لالاییها خواندهاند و گفتن یاد دادهاند. با این زبان گذشتگان ما در شادیها و سوگواریها همدیگر را یاری رساندهاند و ترانهها و سوگنامهها سرودهاند.
حتی آنچه از سرایندهگانمان هم بر جا مانده در دستخوش نابودی است؛ زیرا چیزی را که به کار نگیرند پس از چند گاهی به کار نمیآید و فراموش میشود. شاهکارهای «ملا احمد درگزینی» را چگونه میتوان نادیده گرفت؛ چراکه این شیدائیان راه مهر و دوستی بیچشمداشت از کسی آنچه از خود به یادگار گذاشتهاند، سخت ستودنی است.