سخن از معلمی و عشق
*محمد رنگچیان
قدر استاد نکو دانستن/ حیف! استاد به من یاد نداد
جای بسی خوشبختی است که در این مجال اندک، ادای دینی، ولو ناچیز به معلم و استاد بزرگوار، مردی نیکوخصال و هنرمندی فرهیخته و وارسته داشته باشم.
او مسیر زندگی مرا به سمت و سوی دنیای خیالانگیز و پرطراوات هنر هدایت کرد.
نهتنها من که شاگرد کمترین او هستم، بلکه بسیاری از هنرمندان موفق ایران عزیزمان، مدیون تلاشهای بیوقفه ایشان درجهت رشد و تعالی هنر در استان همدان هستیم.
سخنگفتن از اعتبار و جایگاه علمی و هنری این استاد گرانقدر، در صلاحیت من نیست و هرکه اندک آگاهی با مقوله هنر و نقاشی داشته باشد و آثار استاد، دیده دل و جانش را روشن کرده باشد، به توانایی هنری این چهره محبوب اهل هنر اذعان خواهد داشت.
در اینجا سخن از معلمی و عشق است. گفتن اینکه استاد فتوت، اول معلم است و عاشق، یا اول هنرمند و است و نقاش، برایم دشوار است. آنچه از او بیشتر در ذهن دارم، عشق به معلمی و آموختن است و آنچه از او در مقابل دیدگان دارم، یکی از تابلوهای نقاشی است که در سال ۱۳۶۷ و قریب به ۳۵ سال است که از ایشان بهعنوان هدیه قبولی اولین دوره هنرجویان رشته گرافیک هنرستان چمران همدان در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران دریافت کردم؛ و همیشه در طول این سالیان بر دیوار اتاقم نصب بوده و هرگز و هرگز برایم تکراری نشده و هر روز و هر روز از دیدن منظره مهآلود کوههای شمال و خانه روستایی و درختان سرسبز آن سرشار از طراوت و حس شادابی میشوم و آرامش میگیرم.
خاطرات غبارگرفته سالیان دور دوران دبیرستان و تحصیل در رشته گرافیک را که مرور میکنم، چهره بانشاط و پرانرژی استاد فتوت که در کلاس درس، مثل پدری دلسوز و مهربان که بین فرزندانش تفاوتی نمیگذاشت، به خاطرم مینشیند و خاطره کلاس طراحی در مقابل دیدگانم مجسم میشود. استاد با چه سختی و مشقتی، کنده درخت بزرگی را برای مدل طراحی، تهیه کرده بودند و شاگردان دورتادور آن حلقه زده بودند. استاد فتوت لحظهای قرار نداشتند و دائم به یکایک شاگردان سرکشی میکردند و مهربانانه مثل پدری که فرزندش را غرق محبت بیدریغ میکند، شاگرداش را غرق راهنمایی و شوق یادگیری میکرد.
او مثل باران؛ یکنواخت و سخاوتمندانه میبارید و هرکدام از شاگردان بهیزان وسعت دریافت خودش، بهرهمند میشد.
از این دست خاطرات خوش، بسیار دارم. حیف که در اینجا مجالی برای بازگوئی نیست. اما گفتنی است؛ آنچه از استادم بیش از آموختههای هنری کسب کردهام، همان عشق به معلمی هنر و عرضه خالصانه هرچه در بضاعت دارم، به علاقمندان و دانشجویان هنر در بیست و اندی سال است؛ و آن را مدیون استاد عزیز و سرافرازم احمد فتوت هستم.