همداننامه: اینکه پزشکان در حداقل هفت تخصص دیگر رغبتی به ارائه خدمات درمانی ندارند و ترجیح میدهند خدمات زیبایی ارائه دهند و چندین برابر پول بگیرند و از طرفی دیگر رزیدنتها علاقهای به تحصیل در بعضی رشتهها مانند اطفال، داخلی، بیهوشی و مانند اینها که رشتههای پایه و حساس محسوب میشوند، ندارند، هشدار وقوع یه فاجعه در کشور را میدهد، اینکه در ده سال آینده پزشکی نخواهد بود که کودکان ما را درمان کند یا… پرونده ویژه شماره پیشرو به این موضوع اختصاص دارد.
*در گفتوگو با پزشکان و دندانپزشکان مطرح شد:
*درمان فدای زیبایی
*زهرا کرد
*خبرنگار
رئیس سازمان نظام پزشکی کشور چندی پیش اعلام کرد که ۱۵ تا ۲۰ هزار پزشک عمومی، کار درمانی نمیکنند! آماری تأملبرانگیز که گواه مرگ تدریجی حرفه طبابت در کشوری است که جزء ده کشور با بیشترین متقاضی انجام عمل جراحی زیبایی است. جامعهای رو به سالمندی با آمار ۳۰ درصد ابتلا به فشارخونی که نیمی از آنها از وضعیت خود بیخبر هستند، اما شاید از تعداد چروکهای دور چشم و زاویه خط لبخندشان به خوبی آگاه باشند. گرایش به انجام کار زیبایی به جای طبابت و درمان بیش و پیش از هر عاملی تابعی از سازوکار نظام اقتصادی و شرایط عرضه و تقاضاست. چه بسا اگر پزشکان برای پاسخگویی به این تقاضا دست به کار نشوند، افراد فاقد صلاحیت که تحصیلات تخصصی و دانش کافی ندارند، برای پاسخگویی به این خواسته پربها به میدان بیایند و وضعیت سلامت مردم را با چالش جدیتری روبهرو کنند. اما این موج سهمگین گرایش به زیبایی در آیندهای نه چندان دور سلامت عمومی شهروندان را با مشکل جدی مواجهه میسازد. وضعیتی که زنگ خطر آن مدتی است به گوش میرسد، اما تا رسیدن این زنگ خطر به گوش سیاستگذاران کلان کشور راه طولانی باقی مانده است.

هفت سال درس برای درمان، نه زیبایی!
دکتر «فاطمه فدایی» پزشک عمومی ساکن همدان جز معدود طبیبانی است که در مطبش صرفا کار درمانی انجام میدهد. از او دلایل چنین تصمیمی را در وضعیت سخت اقتصادی امروز جویا میشوم و میگوید: من هفت سال جوانی و عمرم را برای تحصیل در رشته پزشکی صرف کردهام تا درمان مردم را عهدهدار شوم. حقیقتا طی آن هفت سال امور زیبایی به شکلی که امروزه در مطب و مراکز زیبایی وجود دارد نیاموختیم، از طرفی پرداختن به امور زیبایی را در مقایسه با کار درمانگری کمکرسان و تخصصی نمیدانم. بنابراین تصمیم گرفتم در حیطهای که برای آن درس خواندهام، فعالیت کنم.
زیبایی به جای سلامتی
این پزشک عمومی به گرایش جامعه در ایجاد چنین موجی از پرداختن به زیبایی اشاره کرده و معتقد است: ای کاش مردم آنقدر که به فکر زیبایی ظاهری خود هستند به سلامت عمومی و داخلی خویش نیز آگاه و مشتاق بودند. در شرایطی که جامعه ایران به سمت سالمندی میرود بروز و شیوع بیماریهای مزمن روند روبهرشدی دارد و با این اغفال مردم از شرایطشان آینده خوبی برای سلامت جامعه متصور نمیشوم.

تعرفه و بیمه، پایههای متزلزل درمان
فدایی به مهمترین عواملی که سبب گرایش همکارانش به حوزه زودبازده زیبایی است، میپردازد و معتقد است: تعرفهگذاری نامناسب خدمات درمانی و اشکالات اساسی نظام بیمه دو عامل بسیار مهم در بروز چنین وضعیتی در جامعه پزشکان است. در شرایطی که تعرفه ویزیت یک پزشک عمومی کفاف کرایه مطبش را نمیدهد، گرایش همان پزشک به کاری که درآمد بیشتری برایش به ارمغان داشته باشد، پر بیراه نیست. از طرفی نظام بیمه نیز با تحت پوشش دادن نامتناسب خدمات درمانی در شکلگیری این موج موثر است. در شرایطی که سالانه سه هزار پزشک مهاجرت کرده، بیست هزار نفر از پزشکان عمومی کار طبابت نمیکنند و بسیاری از صندلی رشتههای تخصصی پایه نظیر داخلی، قلب، طب اورژانس، اطفال و بیهوشی خالی است، و رشتههای تخصصی چون گوش و حلق و بینی، پوست، فک و صورت، چشم و جراحی عمومی صرفا به کار زیبایی پرداخته و تمایلی به کار درمان ندارند؛ احتمال اینکه در آینده، به عقب برگردیم و شاهد بهکارگیری پزشکانی با ملیتهای دیگر شویم، هست. از طرفی با چنین وضعیتی سلامت عمومی مردم در آینده دچار بحران جدی خواهد شد و لازم است که یک یک شهروندان از نمایندگان خود در مجلس مطالبه جدی در حوزه سلامت داشته باشند.
تعیین نوع عرضه، با تقاضاست!
دکتر «فخرالدین حیدریان» دندانپزشک جز افرادی است که به ارزشگذاری متفاوتی در کار دندانپزشکی اعتقاد دارد و آن «حفظ دندان فرد» است. رویهای که مغایر با ارزشگذاریهای مرسوم جامعه است که به وسیله رسانه و فضای مجازی به هر نحوی سعی در ناراضیکردن افراد از ظاهر خود و جبران این نارضایتی با انجام خدمات زیبایی در ناحیه صورت و خاصه دهان و دندان هستند. از وی دلایل گرایش دندانپزشکان به کار زیبایی به جای کار درمان را میپرسم و میگوید: درمانهای زیبایی در دندانپزشکی تابعی از عرضه و تقاضای موجود در جامعه است. در جامعهای که فرهنگ عمومی آن، پرداختن به زیبایی را بر نیازهای واقعیتر اولویت میداند، پیرو این جابهجایی در اولویتها، گسترش دسترسی به رسانههای جمعی و همچنین برداشت سطحی از زیبایی شاهد تقاضای بسیار زیاد از سوی مردم برای انجام کار زیبایی هستیم. از طرفی در سمت عرضه خدمات دندانپزشکی ما با نظام تعرفهگذاری نامناسب و تعرفههای غیرمنطقی مواجهیم. این مهم در کنار خدمات درمانی محدودی که تحت پوشش بیمه است باعث شده که عرضه خدمات زیبایی با جدیت بیشتری توسط همکاران دنبال شود.
زیبایی آسان، درمان سخت!
حیدریان در پاسخ به سهولت کار زیبایی در مقایسه با درمان اشاره میکند و معتقد است: در کار زیبایی عمدتا روی تعداد زیادی دندان کار میشود و این مهم صرفه اقتصادی بیشتری نسبت به درمانهای ضروری نظیر ریشه یک دندان دارد. همچنین هزینه درمانهای زیبایی به شکل توافقی بین بیمار و دندانپزشک است و عمدتا مبتنی بر تعرفههای مصوب نیست؛ از طرفی با گسترش فضای مجازی و کار تبلیغاتی در این حوزه، دندانپزشک با انجام کار زیبایی بیشتر در جامعه دیده شده و ارضای درونی بهتری برای او به همراه دارد.
تزریق ژل در نبود نظارت
این دندانپزشک ضمن اشاره به انجام امور زیبایی نظیر تزریق ژل و بوتاکس توسط تعدادی از دندانپزشکان به نقش پراهمیت نظارت در این مقوله اشاره میکند و معتقد است: انجام امور غیرمرتبط با حوزه تخصصی دندانپزشکی در شأن یک درمانگر حوزه دهان و دندان نیست؛ اما به هر روی ما شاهد چنین اتفاقی هستیم و به دلیل به روز نبودن آئیننامههای نظارتی، در بازدیدهایی که ناظران از کلینیکهای دندانپزشکی به عمل میآوردند، عمدتا توجه آنها به مسائل بهداشتی و استریلیزاسیون ابزار و وسایل است. از طرفی نبود تناسب بین تعداد ناظران و کلینیکهایی که اخیرا تعدادشان افزایش یافته نیز عامل مهمی است که تصمیمگیران کلان حوزه سلامت باید به آن توجه داشته باشند.
طبابت مغایر با تجارت؟
حیدریان به تقابل نگاه تجارت و طبابت در حوزه درمان و نفی ارتباط مالی درمانگر با بیمار اشاره میکند و باور دارد: مادامی که درمانگر حوزه پزشکی یا دندانپزشکی به عنوان مسئول یک موسسه اقتصادی در جامعه شناخته میشود، شأن طبابت در درجه دوم قرار میگیرد. در این حالت نمیتوان انتظار داشت که این دو مقوله یعنی نگاه اقتصادی و درمانگری در کنار هم قرار گیرد، بنابراین بدیهی است که واکنش و نگرش جامعه مبتنی بر این شکل از عملکرد اقتصادی است و نمیشود انتظاری خلاف این واقعیت داشت.
استانداردهای کاذب زیبایی
با یک دندانپزشک که در سابقه کاری دو سالهاش برخلاف تقاضا، صرفا به کار درمانی پرداخته است؛ کاری که از نظر مالی نیز نسبت به زیبایی آورده چندانی برای وی به همراه نداشته است، صحبت میکنم. از این دندانپزشک جوان دلایل چنین گرایشی را جویا میشوم و میگوید: به دلایل شخصی که با فلسفه انجام کار زیبایی غیرضروری روی دندان مخالفم، کار زیبایی نکردم. استانداردهای نامتعارفی که در حوزه زیبایی دندان این روزها شناخته شده سبب از بین بردن تفاوتهای آناتومیک دندان هر فرد و یک شکل شدن افراد جامعه است؛ همچنین اغلب در کار زیبایی شما مجبور هستی بخش سالم دندان را تراش بدهی تا امکان انجام کار زیبایی فراهم شود که این مهم به هیچ وجه با موازین تخصصی کار ما هماهنگی ندارد، اما خب منع اخلاقی هم برای انجام کار زیبایی توسط سایر همکاران نمیبینم، چراکه ما همه تابعی از نظام اقتصادی هستیم که سیاستگذاران کلان مسئول به وجود آمدن آن هستند.
وی گرایش انسان به راحتی را در گرایش به کار زیبایی به جای درمان موثر میداند و معتقد است: درمانهای تخصصی دندانپزشکی نظیر «ریشه» که کاری کاملا تکنیکال و ضروری است استرس و زحمت زیادی برای دندانپزشک به همراه دارد این در حالی است که درمان زیبایی به راحتی و بدون استرس است.